English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
safety gap U دهانه حفافت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
tompion U دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
safe guard U حفافت
safekeeping U حفافت
protection U حفافت
custody U حفافت
egis U حفافت
cell protection U حفافت سل
preservation U حفافت
security U حفافت
conservation U حفافت
safeguarded U حفافت کردن
formats U حفافت حافظه و..
block protection U حفافت بلوک
safeguards U حفافت کردن
safeguarding U حفافت کردن
impedance protection U حفافت امپدانس
self protection U حفافت از خود
overcurrent device U دستگاه حفافت
maintenance U حفافت کردن
safeguard U حفافت کردن
line differential protection U حفافت دیفرانسیلی خط
cathode protection U حفافت کاتدی
physical security U حفافت تاسیسات
protection key کلید حفافت
protection level U سطح حفافت
protection ring U حلقه حفافت
protect U حفافت کردن
guards U حفافت کردن
guarding U حفافت کردن
protecting U حفافت کردن
protects U حفافت کردن
safe keeping U حفافت توجه
memory protection U حفافت حافظه
protect by fuse U حفافت با فیوز
storage protection U حفافت انباره
data protection U حفافت داده ها
x ray protection U حفافت رونتگن
file protection U حفافت پرونده
armor protection U حفافت زرهی
format U حفافت حافظه و..
soil conservation U حفافت خاک
conservable U قابل حفافت
guard U حفافت کردن
anodic protection U حفافت اندی
shielded U حفافت شده
data encryption U حفافت داده
degree of protection U میزان حفافت
file protection U حفافت فایل
protection U عمل حفافت
system security U حفافت سیستم
shields U حفافت کردن
storage protection U حفافت حافظه
collective protection U حفافت جمعی
anti skid protection U حفافت از لغزش
shield U حفافت کردن
collective protection U حفافت گروهی
data encyption standard U استاندارد حفافت داده
copy protection U حفافت دربرابر کپی
overload protection U حفافت بار زیاد
keeps U حفافت امانت داری
overvoltage protection U حفافت فشار زیاد
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
cryptosecurity U حفافت مکاتبات رمزی
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
distance protection U وسیله حفافت فاصله
high tension protection U حفافت فشار قوی
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
drip proof enclosure U حفافت در مقابل ریزش اب
keep U حفافت امانت داری
insulation against vibration U حفافت در برابر ارتعاش
environmental conservation U حفافت محیط زیست
file protect ring U حلقه حفافت فایل
insulation protection U حفافت عایق بندی
positional protection device U دستگاه حفافت درگاه
power system protection U حفافت سیستم قدرت
shields U حفافت کردن درمقابل
shielding region U ناحیه حفافت کننده
write protect ring U حلقه حفافت از نوشتن
file protect ring U حلقه حفافت پرونده
wards U محجور حفافت بخش
unprotected field U میدان حفافت نشده
ward U محجور حفافت بخش
cryptoguard U مسئول حفافت رمز
software protection U حفافت نرم افزاری
protected location U مکان حفافت شده
protective fire U اتشهای حفافت کننده
anticorrosive protection U حفافت در برابر خوردگی
to keep watch and ward U حفافت یادفاع کردن
protecting ring U حلقه حفافت کننده
protected field U میدان حفافت شده
shield U حفافت کردن درمقابل
signal security U حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
write protect disable U بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
beaching U سنگ چینی جهت حفافت
retention U حفافت توقیف بازداشت کردن
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
password protection U حفافت به کمک کلمه رمز
self protection U صیانت نفس حفافت از خود
subsidiary U باقیمانده در محل برای حفافت
rust protection U حفافت در برابر زنگ زدگی
degree of protection U میزان تامین درجه حفافت
acid vapor canister U ماسک حفافت در برابر بخاراسید
subsidiaries U باقیمانده در محل برای حفافت
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
bed pitching U سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
write protect notch U شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
ppd U Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
nose U دهانه
baying U دهانه
orifices U دهانه
inlets U دهانه
orifice U دهانه
throats U دهانه
inlet U دهانه
bays U دهانه
throat U دهانه
mouths U دهانه
bayed U دهانه
estuaries U دهانه
noses U دهانه
estuary U دهانه
mouth U دهانه
bay U دهانه
mouthed U دهانه
branching bay U دهانه
drowned river mouth U دهانه
mouthing U دهانه
jets U دهانه
waterway U دهانه
waterways U دهانه
opening U دهانه
yoke U دهانه
triforium U سه دهانه
head U دهانه
openings U دهانه
nozzle U دهانه
jetted U دهانه
jetting U دهانه
nozzles U دهانه
mouthpiece U دهانه
mouthpieces U دهانه
spanned U دهانه
spanning U دهانه
spans U دهانه
firth U دهانه
embouchure U دهانه
muzzle U دهانه
muzzled U دهانه
drift loading U دهانه
muzzles U دهانه
muzzling U دهانه
span U دهانه
spouts U دهانه
outfall U دهانه
orifice of the stomack U دهانه
mouthless U بی دهانه
jet U دهانه
port U دهانه
spout U دهانه
spouted U دهانه
spouting U دهانه
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
scalper U پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
barff's precess U حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
scribing U روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
protects U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
blankets U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
protecting U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
shield U حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
blanket U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shares U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protect U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shields U حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
blanketed U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
spans U دهانه نظری
spanning U دهانه نظری
apertures U دهانه یا سوراخ
surface water gully U دهانه پاکین
surface water gully U دهانه گندابرو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com