English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
full bottomed U دنباله دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
series U دنباله
appendix U دنباله
appendixes U دنباله
tailing U دنباله تعقیب
train U دنباله
trained U دنباله
trains U دنباله
suite U دنباله
suites U دنباله
trail U دنباله دار بودن
trail U دنباله داشتن
trail U دنباله
trailed U دنباله دار بودن
trailed U دنباله داشتن
trailed U دنباله
trailing U دنباله دار بودن
trailing U دنباله داشتن
trailing U دنباله
trails U دنباله دار بودن
trails U دنباله داشتن
trails U دنباله
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
comet U ستاره دنباله دار
comet U ذوذنب دنباله دار
comets U ستاره دنباله دار
comets U ذوذنب دنباله دار
tail U دنباله
tailed U دنباله
tails U دنباله
following U دنباله
follow-up U دنباله
follow-ups U دنباله
sequel U دنباله
sequels U دنباله
appendices U دنباله
wake U دنباله کش تی
waked U دنباله کش تی
wakes U دنباله کش تی
stem U دنباله
stemmed U دنباله
stemming U دنباله
stems U دنباله
fugue U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
rear U دنباله
reared U دنباله
rearing U دنباله
rears U دنباله
blazing star U ستاره دنباله دار
calling sequence U دنباله فراخوانی
cama U توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
cometary U وابسته بستاره دنباله دار
cometic U وابسته بستاره دنباله دار
cometography U شرح ستاره دنباله دار
cometology U گفتاردرستارههای دنباله دار
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
continued form U دنباله
deference need U نیاز دنباله روی
enjambment U دنبالهء سخنی رادرشعریابیت بعدی ادامه دادن دنباله سطری رابه سطردیگرکشیدن
extension lines U خطوط دنباله
fibonacci series U دنباله فیبو ناجی
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
follow up U رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
followism U دنباله روی
fugal U وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
full bottomed U دارای دنباله دراز
sea tail U دنباله دریایی یکانهای هوارو
ship haven U طرادههای دنباله کشتی
tail cone U دنباله مخروطی
tail end U دنباله
tailing factor U ضریب دنباله
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
the trail of a meteor U دنباله شهاب
trainbearer U کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
trainbearer U دنباله کش
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
subsequent to U [مستقیما] پس از [به دنباله]
followed by <adj.> U دنباله گرفته شده با
to follow U دنباله داشتن
to continue U دنباله داشتن
trailing zeros U صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
series U مجموع یک دنباله [ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
sequence U دنباله [ریاضی]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com