Perdic | دلیلی که به ضرر استدلال کننده تمام میشود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (19 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	boomerange U	دلیلی که به ضرر استدلال کننده تمام میشود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	back pressure turbine U	توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
	ratiocinator U	استدلال کننده
	reasoner U	استدلال کننده
	proponent U	استدلال کننده
	proponents U	استدلال کننده
	autos U	کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
	auto U	کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
	dunce U	استدلال کننده موشکاف
	dunces U	استدلال کننده موشکاف
	analogist U	قیاس و استدلال کننده
	deictic U	بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
	paged U	1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
	pages U	1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
	page U	1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
	multicast packet U	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
	TCP/IP U	پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
	self- U	قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
	action U	تمام منو زیر نام آن نمایش داده میشود
	actions U	تمام منو زیر نام آن نمایش داده میشود
	finisher U	تمام کننده
	processor U	تمام کننده
	consummative U	تمام کننده
	completive U	تمام کننده
	dry contact U	اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
	full adder U	تمام جمع کننده
	dense binary code U	کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
	fuel cooled oil cooler U	خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
	suspends U	دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
	suspend U	دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
	suspending U	دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
	BNC connector U	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
	formed U	حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
	forms U	حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
	form U	حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
	synchronous U	. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
	tilting mixer U	نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
	moderated list U	لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
	wild card character U	نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
	carries U	سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
	carrying U	سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
	carry U	سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
	carried U	سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
	mats U	مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
	mat U	مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
	pascal's law U	هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
	partial carry U	فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
	response U	عکس العمل به دلیلی
	responses U	عکس العمل به دلیلی
	rat's nest U	یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
	dependent U	آنچه به دلیلی متغیر است
	this work is palling on me U	اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
	responded U	پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
	responds U	پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
	There is nothing to worry about. U	دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
	respond U	پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
	There's no reason for concern. U	دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
	bayonet thermocouple probe U	قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
	There is no reason to do something U	دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
	form utility U	در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
	processor U	تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
	countervailing power U	مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
	transparently U	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
	transparent U	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
	heuristic reason U	دلیلی که بوسیله ان کسی چیزی رابرای خودثابت کندیاپیش خودبفهمد
	wrming message U	پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
	benzocaine U	ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
	top U	روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
	auto lean U	مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
	sector U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	sectors U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	universal U	آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
	mechanical mouse U	mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
	beta software U	نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
	terminates U	تمام شدن تمام کردن
	terminate U	تمام شدن تمام کردن
	terminated U	تمام شدن تمام کردن
	groupware U	نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
	anti blush tinner U	ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
	auto rich U	مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
	freeware U	نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
	ratiocination U	استدلال
	reasoning U	استدلال
	arguments U	استدلال
	argument U	استدلال
	inferring one thing from another U	استدلال
	logic U	استدلال
	argumentation U	استدلال
	argumentum U	استدلال
	reasoning test U	ازمون استدلال
	reasons U	استدلال کردن
	argue U	استدلال کردن
	ratiocinate U	استدلال کردن
	syllogistic reasoning U	استدلال قیاسی
	deductive reasoning U	استدلال قیاسی
	thoughts U	استدلال تفکر
	thought U	استدلال تفکر
	analogical reasoning U	استدلال قیاسی
	reasoning ability U	توانایی استدلال
	circular reasoning U	استدلال دوری
	adducible U	قابل استدلال
	analogical reasoning U	استدلال سنجشی
	paralogism U	استدلال غلط
	argued U	استدلال کردن
	argues U	استدلال کردن
	idolism U	استدلال غلط
	idoliom U	استدلال غلط
	inductive reasoning U	استدلال استقرایی
	acatalepsia U	استدلال پریشی
	logical reasoning U	استدلال منطقی
	reason U	استدلال کردن
	affective reasoning U	استدلال عاطفی
	discursively U	ازروی استدلال
	paralogia U	استدلال پریشی
	arguing U	استدلال کردن
	res ipsa loquitur U	این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
	theorist U	طرفدار استدلال نظری
	devil's advocate <idiom> U	[ارائه استدلال مخالف]
	notionalist U	هواخواه استدلال نظری
	theorizing U	استدلال نظری کردن
	objection U	مخالفت استدلال مخالف
	theorists U	طرفدار استدلال نظری
	objections U	مخالفت استدلال مخالف
	theorize U	استدلال نظری کردن
	parity of reasoning U	قیاس یا شباهت استدلال
	theorising U	استدلال نظری کردن
	a priori U	استدلال پیش سوی
	theorised U	استدلال نظری کردن
	theorized U	استدلال نظری کردن
	theorizes U	استدلال نظری کردن
	theorises U	استدلال نظری کردن
	prove U	استدلال کردن به اثبات رسانیدن
	casuistry U	استدلال غلط وغیر منطقی
	arguing U	دلیل اوردن استدلال کردن
	argues U	دلیل اوردن استدلال کردن
	argue U	دلیل اوردن استدلال کردن
	proves U	استدلال کردن به اثبات رسانیدن
	proved U	استدلال کردن به اثبات رسانیدن
	argued U	دلیل اوردن استدلال کردن
	out argue U	در استدلال عقب گذاشتن یاشکست دادن
	to argue the case for [against] something U	بطرفداری از [برضد ] موضوعی استدلال کردن
	to argue for [against] something U	بطرفداری از [برضد ] موضوعی استدلال کردن
	refutation U	اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
	to theorize [about something] U	استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
	to theorise [about something] [British E] U	استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
	fallacy U	دلیل سفسطه امیز استدلال غلط
	fallacies U	دلیل سفسطه امیز استدلال غلط
	sound [arguments, data, figures] <adj.> U	درست [بی عیب ] [سالم ] [استدلال . داده ها . اعداد]
	We shall be reasoning on the grounds that. . U	روی این زمینه استدلال خواهیم کرد که ...
	echoed U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoes U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echo U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoing U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	corrector U	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
	perfoliate U	درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
	form U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	forms U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	formed U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	trace U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	average U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	averaging U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	averaged U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	averages U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	traced U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	traces U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	free thinkers U	افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
	loads U	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
	load U	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
	closed cycle reactor system U	در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
	soft U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	softer U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	dummies U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	softest U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	dummy U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	reductive ad absurdum U	روش اثبات بطلان استدلال ازطریق محال بودن نتیجه ان
	throughput U	نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
	suffix notation U	عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
	town fog U	نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
	master U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	masters U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	seconds U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	mastered U	و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
	seconding U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	second U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	seconded U	که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
	faxes U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	faxing U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	workgroup U	خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
	faxed U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	fax U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	intuitionalism U	عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
	intuitionism U	عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
	adobe type manager U	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
	raster U	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
	horned scully U	مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
	standards U	نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
	standard U	نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
	intuitivist U	کسیکه مبادی اخلاقی را حسی میداندو عقیده داردکه درک ....استدلال نیست
	fallacy of composition U	استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
	rationalism U	سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
	phototransistor U	نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود