English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pawnbroker U دلال در بنگاه رهنی
pawnbrokers U دلال در بنگاه رهنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mont de piete U بنگاه رهنی
pawnshop U بنگاه رهنی
pawnbroker U بنگاه رهنی
pawnbrokers U بنگاه رهنی
go between U دلال دلال محبت
bonded U رهنی
hypothecary U رهنی
mortgaged U رهنی
pawnshop U موسسه رهنی
mortgage bank U بانک رهنی
mortgage money U پول رهنی
to pay off a debt [mortgage] U بدهی [رهنی] را قسطی پرداختن
closed mortgage U سند رهنی غیر ازاد
deed of trust U سنداستیفای دین از ملک رهنی
business U بنگاه
businesses U بنگاه
instituting U بنگاه
concerns U بنگاه
concern U بنگاه
institutes U بنگاه
corporation U بنگاه
institution U بنگاه
establishment U بنگاه
firm U بنگاه
firms U بنگاه
firmest U بنگاه
corporations U بنگاه
establishments U بنگاه
instituted U بنگاه
institute U بنگاه
firmer U بنگاه
enterprise U بنگاه اقتصادی
enterprises U بنگاه اقتصادی
business enterprise U بنگاه بازرگانی
foundation U بنیان بنگاه
institutes U بنداد بنگاه
competitive firm U بنگاه رقابتی
instituting U بنداد بنگاه
institute U بنداد بنگاه
instituted U بنداد بنگاه
business enterprise U بنگاه تجاری
state enterprise U بنگاه دولتی
head-hunter U بنگاه کاریاب
head-hunters U بنگاه کاریاب
news agencies U بنگاه خبرگزاری
news agency U بنگاه خبرگزاری
carpooling center [American E] U بنگاه همسفری
industrial concern U بنگاه صنعتی
hydrotherapeutic U بنگاه اب درمانی
service U بنگاه سرویس
exchange service U بنگاه معاوضه
serviced U بنگاه سرویس
hydropath establishment U بنگاه اب درمانی
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
institution U اصل حقوقی بنگاه
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
representative firm U بنگاه تولیدی نمونه
nonprofit firm U بنگاه غیر انتفاعی
settlements U حل و فصل توافق بنگاه
settlement U حل و فصل توافق بنگاه
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
Solicitor General U دلال
fixer U دلال
jobber U دلال
monger U دلال
mediators U دلال
mediator U دلال
chapman U دلال
dealer U دلال
brokering U دلال
brokers U دلال
dealers U دلال
broker U دلال
brokered U دلال
go-betweens U دلال
Solicitors General U دلال
go-between U دلال
middleman U دلال
middlemen U دلال
outclearing U فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda U بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
insurance broker U دلال بیمه
medium U واسطه دلال
mediums U واسطه دلال
scholastic agent U دلال تدریس
stock broker U دلال سهام
procuress U زن دلال محبت
procurer U دلال محبت
brokerage U اجرت دلال
stock broker U دلال بورس
pimp U دلال محبت
stock_broker U دلال سهام
shipbroker U دلال حمل
bawd U دلال محبت
pimps U دلال محبت
discount broker U دلال تنزیل
agency U کارگزار دلال
horse dealer U دلال اسب
auctioneers U دلال حراج
coper U دلال اسب
commodity broker U دلال کالا
rug dealer U دلال فرش
exchange broker U دلال ارز
house agent U دلال خانه
auctioneer U دلال حراج
fruiterer U دلال میوه
fellmonger U دلال پوست
agent de change U دلال ارزی
agencies U کارگزار دلال
bill broker U دلال برات
cambist U دلال برات
open shop U بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
BBC U مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
user cost of capital U هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
two input firm U بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
matchmakers U دلال یا دلاله ازدواج
bookmakers U دلال شرط بندی
bookmaker U دلال شرط بندی
stockbroker U دلال سهام شرکتها
stockbrokers U دلال سهام شرکتها
software broker U دلال نرم افزار
land agent U دلال معاملات ملکی
brokers U دلال اوراق بهادار
drover U دلال گاوو گوسفند
realtors U دلال معاملات ملکی
brokering U دلال اوراق بهادار
matchmaker U دلال یا دلاله ازدواج
aytomobile dealer U فروشنده یا دلال اتومبیل
jobber U دلال یاکارگزار بورس
brokered U دلال اوراق بهادار
broker U دلال اوراق بهادار
realtor U دلال معاملات ملکی
real estate broker U دلال اموال غیرمنقول
subvention U اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
out relief U دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
ship broker U دلال خرید و فروش کشتی
imperial institute U بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path U مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
break even point U نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
corporation U شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations U شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
stock jobber U محتکر سهام دلال سهام
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
option dealer U واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com