English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
active defense U دفاع عامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
blocking U سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
passive defense U دفاع غیر عامل
Other Matches
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense U دفاع وزارت دفاع
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
vindication U دفاع
uncovered U بی دفاع
defended U دفاع
defending U دفاع
munition U دفاع
one man block U تک دفاع
parries U دفاع
parry U دفاع
fencing U دفاع
defends U دفاع
defence U دفاع
advocacy U دفاع
defenses U دفاع
tae U دفاع با پا
parrying U دفاع
blocks U دفاع
block U دفاع
answering U دفاع
defend U دفاع
answers U دفاع
parried U دفاع
advocation U دفاع
czech defence U دفاع چک
defense U دفاع
pleading U دفاع
answered U دفاع
apologia U دفاع
blocked U دفاع
apologias U دفاع
answer U دفاع
pirc defence U دفاع پیرک
coverage U دفاع پوششی
russian defence U دفاع روسی
defends U دفاع کردن از
replication U رونوشت دفاع
offensive block U دفاع تهاجمی
right of self defence U حق دفاع مشروع
right of self preservation U حق دفاع از خود
achi komi U دفاع فشاری
stand U دفاع مداوم
robatsch defence U دفاع روباتش
untenable U غیرقابل دفاع
asserted U دفاع کردن از
pierce the block U شکافتن دفاع
defend U دفاع کردن
philidor's defence U دفاع فیلیدور
perceptual defense U دفاع ادراکی
defend U دفاع کردن از
daylight U نفوذ در دفاع
penetrates U نفوذ در دفاع
penetrated U نفوذ در دفاع
penetrate U نفوذ در دفاع
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
defended U دفاع کردن از
propugn U دفاع کردن از
position defense U دفاع یا پدافندثابت
position defense U دفاع موضعی
polish defence U دفاع لهستانی
defends U دفاع کردن
plea of accused U دفاع متهم
defending U دفاع کردن
defending U دفاع کردن از
defended U دفاع کردن
parry of debate U دفاع درمنافره
open U خط بازبی دفاع
buckler U دفاع کردن
deraign U دفاع کردن
dory defence U دفاع دوری
double guard U دفاع با دو دست
dutch attack U دفاع برد
ego defence U دفاع خود
defensive U منطقه دفاع
indefensible U غیرقابل دفاع
extended defense U دفاع گسترده
defendants U دفاع کننده
defendant U دفاع کننده
fencible U قابل دفاع
fullback U دفاع پوششی
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
department of defense U وزارت دفاع
deliberate defense U دفاع بافرصت
benoni defence U دفاع بنونی
catenaccio U دفاع بتونی
ball hawking U دفاع خوب
backfield U دفاع نفوذی
classical variation U دفاع ارتدوکس
closed variation U دفاع تاراش
composite defense U دفاع مرکب
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
alekhine's defence U دفاع الخین
d. armour U اسلحه دفاع
damiano's defence U دفاع دامیانو
age ake U دفاع بالارونده
defense in depth U دفاع در عمق
defense in place U دفاع در محل
defensive board U دفاع سبد
hasty defense U دفاع تعجیلی
implead U دفاع کردن
morote uke U دفاع دوتایی
morote uke U دفاع با دست
indefensibility U دفاع ناپذیری
nagashi uke U دفاع پرسی
advocating U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
advocate U دفاع کردن
national defence U دفاع ملی
national defense U دفاع ملی
opens U بی دفاع واریز نش
opens U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
opened U خط بازبی دفاع
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
meran defence U دفاع مران
in self defence U برای دفاع
internal defense U دفاع داخلی
janisch defence U دفاع یانیش
janisch defence U دفاع شلیمان
pleads U دفاع کردن
pleaded U دفاع کردن
plead U دفاع کردن
juji uke U دفاع ضربدری
kake uke U دفاع قلابی
kwon U دفاع با دست
legitimate defence U دفاع مشروع
asserts U دفاع کردن از
asserting U دفاع کردن از
assert U دفاع کردن از
makki U دفاع کردن
open U بی دفاع واریز نش
special plea U دفاع خاص
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence U دفاع پیرک
zone defence U دفاع منطقهای
sham plea U دفاع ناموجه
semi circular parry U دفاع نیمدایره
self protection U دفاع از نفس
self-defence U دفاع از خود
self defence U دفاع مشروع
secretary of defense U وزیر دفاع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
war department U وزارت دفاع
ward off U دفاع کردن
summetrical defence U دفاع متقارن
zones U دفاع منطقهای
zone U دفاع منطقهای
openings U شکافتن دفاع
tenability U دفاع پذیری
three man block U دفاع سه نفره
to make a d. U دفاع کردن
soto uke U دفاع از خارج
simple parry U دفاع ساده
to stick up for U دفاع کردن از
two knights' defence U دفاع دو اسب
two man block U دفاع دونفره
uchi uke U دفاع از داخل
vindicative U دفاع کننده
sham plea U دفاع پوچ
secretary of defence U وزیر دفاع
defensible U دفاع کردنی
answer U دفاع کردن
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
answering U دفاع کردن
answers U دفاع کردن
fend U دفاع کردن
say a good word for U دفاع کردن
to defend [from] U دفاع کردن [از]
defensible U قابل دفاع
defensible U دفاع پذیر
the right of self-defence U حق دفاع از خود
answered U دفاع کردن
opening U شکافتن دفاع
kake uke U دفاع قلاب وار
back checker U بازگشته برای دفاع
to keep at bay U دفاع کردن درمقابل
kevitz trajkovic defence U دفاع کویتس- تراکوویچ
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
ministry of national defence U وزارت دفاع ملی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com