English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slippery U دشوار لغزان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tumbledown U لغزان
lubricants U لغزان کننده
lubricant U لغزان کننده
wiping contact U کنتاکت لغزان
sliding plan U برنامه لغزان
sliding formwork U قالببندی لغزان
sliding contact U کنتاکت لغزان
slide wire bridge U پل ویتستن لغزان
slide wire U سیم لغزان
floppy disks U گرده لغزان
floppy disk U گرده لغزان
slip rings U حلقههای لغزان
floppy discs U گرده لغزان
flippy disk U دیسک لغزان
collector rings U حلقههای لغزان
microfloppy disk U میکرو دیسک لغزان
slip formwork U قالب بندی لغزان
slide wire potentiometer U پتانسیومتر با سیم لغزان
slip ring motor U موتور القائی با حلقه لغزان
wound rotor motor U موتور القائی با حلقه لغزان
microfloppy disk drive U وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان
head access window U شکاف مستطیل شکل درروکش دیسک لغزان
tough U دشوار
nerve wrack U دشوار
tougher U دشوار
inexplicable U دشوار
roughest U دشوار
rough U دشوار
toughest U دشوار
hardest U دشوار
metaphisical U دشوار
inexplicit U دشوار
difficult U دشوار
operose U دشوار
mind-blowing U دشوار
mind-boggling U دشوار
harder U دشوار
hard U دشوار
straits U دشوار
strait U دشوار
trickly U دشوار
spinose U دشوار
operous U دشوار
rock bound U دشوار
nerve racking U دشوار
nerve-racking U دشوار
spiny U دشوار
arduous U دشوار
intolerable U دشوار
deep <adj.> U دشوار
tour de force U کار دشوار
insuperability U دشوار گیری
hard game U بازی دشوار
laborious U دشوار پرزحمت
sores U سخت دشوار
posers U پرسش دشوار
sore U سخت دشوار
escapades U فراراززندگی دشوار
escapade U فراراززندگی دشوار
dilemmas U وضع دشوار
dilemma U وضع دشوار
crux U مسئله دشوار
poser U پرسش دشوار
poseurs U پرسش دشوار
poseur U پرسش دشوار
knotted U سفت دشوار
herculean U بسیار دشوار
clutch U وضع دشوار
sticky U دشوار سخت
clutched U وضع دشوار
formidable U دشوار نیرومند
clutches U وضع دشوار
clutching U وضع دشوار
hot potatoes U کار دشوار و ناخوشایند
uphill U جاده سربالا دشوار
impasse U وضع بغرنج و دشوار
onerous U دشوار طاقت فرسا
pickle U خیارترشی وضعیت دشوار
hot potato U کار دشوار و ناخوشایند
to be in a pickle <idiom> U در وضعیتی دشوار بودن
pickles U خیارترشی وضعیت دشوار
glossaries U فرهنگ لغات دشوار
succussatory U دارای حرکت دشوار
glossary U فرهنگ لغات دشوار
jaw breaking U دشوار برای تلفظ
insupportable U دشوار غیر قابل مقاومت
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
hydra U چیزی که برانداختن ان دشوار است
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
basic type single tier formwork U قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
overparted U دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
write protect tab U حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
floppy discs U دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disks U دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disk U دیسک لغزان دیسک لرزان
cream-colored wool U پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com