Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pat
U
دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
pats
U
دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
patted
U
دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
patting
U
دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stew
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapping
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
bouse
U
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
cuddly
U
نوازش کن
caresses
U
نوازش
endeariogly
U
با نوازش
blandishment
U
نوازش
caressed
U
نوازش
caressing
U
نوازش
caress
U
نوازش
caressingly
U
با نوازش
pat
U
نوازش
pats
U
نوازش
patted
U
نوازش
patting
U
نوازش
weight
U
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
stroke
U
نوازش کردن
babies
U
نوازش کردن
caressive
U
نوازش امیز
dandle
U
نوازش کردن
snogs
U
نوازش کردن
caresser
U
نوازش کننده
stroking
U
نوازش کردن
snog
U
نوازش کردن
snogging
U
نوازش کردن
strokes
U
نوازش کردن
stroked
U
نوازش کردن
snogged
U
نوازش کردن
baby
U
نوازش کردن
blandisher
U
نوازش کننده
cuddled
U
نوازش کردن
petting
U
نوازش جنسی
fondle
U
نوازش کردن
patting
U
نوازش کردن
fondled
U
نوازش کردن
patted
U
نوازش کردن
fondler
U
نوازش کننده
pats
U
نوازش کردن
fondles
U
نوازش کردن
pat
U
نوازش کردن
fondling
U
نوازش کردن
snoozle
U
نوازش کردن
condescending
U
نوازش کننده
to pay one's addresses
U
نوازش کردن
smoochy
U
نوازش کننده
cuddles
U
نوازش کردن
cuddle
U
نوازش کردن
cuddling
U
نوازش کردن
paddles
U
بادست نوازش کردن
pet
U
معشوقه نوازش کردن
pets
U
معشوقه نوازش کردن
paddling
U
بادست نوازش کردن
petted
U
معشوقه نوازش کردن
paddle
U
بادست نوازش کردن
paddled
U
بادست نوازش کردن
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone .
U
ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
to be cuddling
[with sb.]
U
بوسیدن و نوازش کردن
[با کسی]
to be petting
[with sb.]
U
بوسیدن و نوازش کردن
[با کسی]
to be smooching
[with sb.]
U
بوسیدن و نوازش کردن
[با کسی]
to be snogging with sb.
[British E]
U
بوسیدن و نوازش کردن
[با کسی]
to be smooching with sb
U
بوسیدن و نوازش کردن
[با کسی]
to be making
[with sb.]
[American E]
U
بوسیدن و نوازش کردن
[با کسی]
to be canoodling
U
بوسیدن و نوازش کردن
[با کسی]
snuffling
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
Pied Piper
U
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
rabble-rouser
U
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
twinge
U
درد کشیدن تیر کشیدن
twinges
U
درد کشیدن تیر کشیدن
agonise
U
زحمت کشیدن درد کشیدن
The Pied Piper of Hamelin
U
نی نواز هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
The Pied Piper of Hamelin
U
فلوت زن رنگارنگ هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
ritardando
U
اهسته تر
slow down
U
اهسته
largo a
U
اهسته
below ones breath
U
اهسته
at a slow pace
U
اهسته
low
U
اهسته
low low
U
اهسته اهسته
gradual
U
اهسته
limper
U
اهسته رو
lento a
U
اهسته
lentamente
U
اهسته
plodder
U
اهسته رو
slow footed
U
اهسته
quietly
U
اهسته
slowly
U
اهسته
slowed
U
اهسته
slower
U
اهسته
fabian
U
اهسته رو
slow
U
اهسته
slows
U
اهسته
languidly
U
اهسته
tardo
U
اهسته
indistinct
U
اهسته
slowing
U
اهسته
cattish
U
اهسته رو
slowest
U
اهسته
catlike
U
اهسته رو
silently
U
اهسته
lightly
U
اهسته
to wear away
U
اهسته راندن
susurration
U
سخن اهسته
pianissimo
U
بسیار اهسته
to burn down or low
U
اهسته ترسوختن
dabs
U
اهسته زدن
dab
U
اهسته زدن
low
U
پایین اهسته
dabbed
U
اهسته زدن
to burn down ar low
U
اهسته ترسوختن
languid
U
بی حال اهسته
mealy mouthed
U
اهسته حرف زن
slow paced
U
اهسته گام
slow paced
U
اهسته خرام
softened
U
اهسته ترکردن
slow and steady
U
اهسته وپیوسته
slow ahead
U
اهسته به جلو
slackening
U
اهسته کردن
to slack up
U
کم کم اهسته کردن
lagging
U
اهسته کند
goose step
U
قدم اهسته
mealy-mouthed
U
اهسته حرف زن
simmer
U
اهسته جوشیدن
simmered
U
اهسته جوشیدن
simmering
U
اهسته جوشیدن
simmers
U
اهسته جوشیدن
softens
U
اهسته ترکردن
soften
U
اهسته ترکردن
tap
U
اهسته زدن
crawled
U
اهسته خزیدن
tip
U
ضربت اهسته
slackened
U
اهسته کردن
tapping
U
اهسته زدن
tipping
U
ضربت اهسته
slacken
U
اهسته کردن
largo
U
اهسته و مفصل
dink
U
ضربه اهسته
andante
U
نسبتا اهسته
crawl
U
اهسته خزیدن
tapped
U
اهسته زدن
goose-steps
U
قدم اهسته
goose-stepping
U
قدم اهسته
dogtrot
U
یورتمه اهسته
jiggles
U
تکان اهسته
slackens
U
اهسته کردن
jiggled
U
تکان اهسته
dead slow
U
خیلی اهسته
jog trot
U
کاریکنواخت و اهسته
jog
U
اهسته دویدن
jogged
U
اهسته دویدن
jogging
U
اهسته دویدن
trudge
U
قدم اهسته
trudged
U
قدم اهسته
trudges
U
قدم اهسته
trickle charge
U
پر کردن اهسته
trudging
U
قدم اهسته
jiggle
U
تکان اهسته
rallenttando
U
بتدریج اهسته تر
percuss
U
اهسته زدن به
piaffer
U
یورتمه اهسته
slid
U
اهسته رفتن
sluggish
U
بطی اهسته رو
goose-step
U
قدم اهسته
jiggling
U
تکان اهسته
jogs
U
اهسته دویدن
lockstep
U
قدم اهسته
goose-stepped
U
قدم اهسته
crawls
U
اهسته خزیدن
decanted
U
اهسته خالی کردن
decanting
U
اهسته خالی کردن
decant
U
اهسته خالی کردن
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
slowed
U
اهسته کردن یاشدن
slower
U
اهسته کردن یاشدن
slows
U
اهسته کردن یاشدن
heavy footed
U
اهسته وسنگین درحرکت
slowest
U
اهسته کردن یاشدن
decants
U
اهسته خالی کردن
fox trot
U
یورتمه اهسته اسب
ooze
U
اهسته جریان یافتن
oozed
U
اهسته جریان یافتن
oozes
U
اهسته جریان یافتن
oozing
U
اهسته جریان یافتن
tapping
U
ضربت اهسته شیر
tapped
U
ضربت اهسته شیر
slow motion picture
U
تصویر با حرکت اهسته
slowing
U
اهسته کردن یاشدن
tap
U
ضربت اهسته شیر
slow burning conductor
U
سیم اهسته سوز
doggo
U
اهسته ناپدید شونده
steady on
U
اهسته به سمت هدف
indistinct noise
U
صدای اهسته و نامعلوم
elutriate
U
اهسته خالی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com