Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fine boring machine
U
دستگاه مته فریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thick
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
finest
U
فریف
svelt
U
فریف
subtile
U
فریف
fined
U
فریف
precieuse
U
فریف
precieux
U
فریف
svelte
U
فریف
mignon
U
فریف
delicate
U
فریف
chichi
U
فریف
pindling
U
فریف
elegant
U
فریف
slender
U
فریف
minikin
U
فریف
fine
U
فریف
hyperfine
U
فوق فریف
wiredrawn
U
طویل و فریف
elegant style
U
انشا فریف
elegant maners
U
اطوار فریف
in miniature
U
بطور فریف
high grade zink
U
زینک فریف
lenis
U
رقیق فریف
superfine
U
بسیار فریف
aesthetically
U
فریف طبع
fine structure
U
ساختار فریف
aesthetic
U
فریف طبع
airy-fairy
U
فریف و لطیف
sheer
U
مستقیما فریف
fine skill
U
مهارت فریف
fine structure
U
استخوانبندی فریف
fine adjustment
U
تنظیم فریف
quaint
U
خیلی فریف
fine boring
U
سوراخکاری فریف
tinnily
U
بطور فریف
commercial light gage sheet
U
ورق فریف تجارتی
dainty
U
هر چیز فریف و عالی
davenport
U
یکنوع میزتحریر فریف
supersubtle
U
فوق العاده فریف
finely
U
بطورعالی یا فریف یا ریز
sheer
U
پارچه فریف حریری
fine miscle movement
U
حرکت فریف عضلانی
serrulated
U
دارای دندانههای فریف
hyperfine structure
U
ساختار فوق فریف
fret saw
U
اره فریف کاری
fimbrillate
U
دارای ریشه فریف
floc
U
کلالهای ازرشتههای فریف
edition de luxe
U
چاپ فریف یا تجملی
finesse
U
ضربه فریف و ماهرانه
capillaries
U
فریف عروق شعریه
nobby
U
فریف خیلی شیک
fretsaw
U
اره فریف کاری
serrulate
U
دارای دندانههای فریف
fine motor skills
U
مهارتهای حرکتی فریف
capillary
U
فریف عروق شعریه
reticulated
U
دارای شبکه سه بعدی فریف
rugulose
U
دارای چینهای فریف وکوچک
penicillate
U
دارای شبکه توری فریف
wire gauze
U
تور فریف سیم مانند
plumulate
U
دارای پرهای فریف و ریز
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
h.f.s
U
structure hyperfine ساختار فوق فریف
wirespun
U
زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
in petto
U
سری بصورت خیلی ریز و فریف
curvaceous
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
curvacious
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
cambric
U
نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
close grained
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grain
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mechlin
U
توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
mignonette
U
یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
iceneedle
U
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china
U
چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines
U
تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
crocus cloth
U
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
thumbnails
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
system
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
teams
U
یک دستگاه
plants
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
device code
U
کد دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
machine
U
دستگاه
device
U
دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
appliance
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
set
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
unit
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
units
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
c.g.s. system
U
دستگاه سگث
breech mechanism
U
دستگاه کولاس
transfer machine
U
دستگاه انتقال
transmission system
U
دستگاه انتقالی
breating apparatus
U
دستگاه تنفس
bistable device
U
دستگاه دوپایا
brick moulding
U
دستگاه خشتزنی
bridging set
U
دستگاه پلوار
apparatus
U
الت دستگاه
guns
U
دستگاه تزریق
prime movers
U
دستگاه محرک
curler
U
دستگاه فرزنی
curlers
U
دستگاه فرزنی
time delay device
U
دستگاه تاخیردار
appendage
U
دستگاه فرعی
appendages
U
دستگاه فرعی
robot
U
دستگاه خودکار
robots
U
دستگاه خودکار
carpenter's bench
U
دستگاه نجاری
retorts
U
دستگاه تقطیر
device
U
شعار دستگاه
three wire system
U
دستگاه سه سیمی
devices
U
شعار دستگاه
gun
U
دستگاه تزریق
three unit electrical system
U
دستگاه سه برقی
breating apparatus
U
دستگاه دم زدن
air exhausting plant
U
دستگاه خلاء
idiot box
<idiom>
U
دستگاه تلوزیون
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
welding set
U
دستگاه جوش
water still
U
دستگاه تقطیر اب
armature winder
U
دستگاه ارمیچرپیچ
asymmetric system
U
دستگاه بی تقارن
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
analog device
U
دستگاه انالوگ
x ray apparatus
U
دستگاه رونتگن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com