Perdic | دستگاه متروک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	obsolescence free U	دستگاه متروک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	derelict U	متروک
	god-forsaken U	متروک
	desolate <adj.> U	متروک
	obsolete U	متروک
	forlorn U	متروک
	deserted <adj.> U	متروک
	antiquated U	متروک
	barren <adj.> U	متروک
	abandoned U	متروک
	bleak <adj.> U	متروک
	blasted [uninhabitable] <adj.> U	متروک
	obsolete U	غیرمتداول متروک
	to be dashed to the ground U	متروک ماندن
	law fallen into desuetude U	قانون متروک
	strands U	متروک ماندن
	strand U	متروک ماندن
	ghost towns U	شهر متروک
	to fall to the ground U	متروک ماندن
	desuetude U	متروک ماندن
	lonely U	بی یار متروک
	lorn U	متروک نومید
	ghost town U	شهر متروک
	obsolete U	فرسوده متروک
	lonelier U	بی یار متروک
	loneliest U	بی یار متروک
	to fall in to oblivion U	متروک ماندن
	abandonment U	ترک متروک گذاشتن
	cast off U	متروک مردود تفاله
	bleakest U	درمعرض بادسرد متروک
	bleaker U	درمعرض بادسرد متروک
	bleak U	درمعرض بادسرد متروک
	bleakly U	درمعرض بادسرد متروک
	discard U	دست کشیدن از متروک ساختن
	lay-bys U	کنار گذاردن متروک کردن
	lay by U	کنار گذاردن متروک کردن
	discarded U	دست کشیدن از متروک ساختن
	lay-by U	کنار گذاردن متروک کردن
	discards U	دست کشیدن از متروک ساختن
	discarding U	دست کشیدن از متروک ساختن
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	desolater U	ویران کننده متروک کننده
	desolator U	ویران کننده متروک کننده
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	appurtenance U	دستگاه
	device U	دستگاه
	systems U	دستگاه
	organ system U	دستگاه
	instrument U	دستگاه
	devices U	دستگاه
	unit U	یک دستگاه
	unit U	دستگاه
	units U	دستگاه
	units U	یک دستگاه
	plant U	دستگاه
	nervous system U	دستگاه پی
	nervous systems U	دستگاه پی
	teams U	یک دستگاه
	system U	دستگاه
	apparatus U	دستگاه
	plants U	دستگاه
	utensils U	دستگاه
	utensil U	دستگاه
	team U	یک دستگاه
	appliance U	دستگاه
	mechanisms U	دستگاه
	machined U	دستگاه
	sets U	دستگاه
	mechanism U	دستگاه
	equipment U	دستگاه
	appliances U	دستگاه
	setting up U	دستگاه
	machines U	دستگاه
	installations U	دستگاه
	installation U	دستگاه
	device code U	کد دستگاه
	set U	دستگاه
	machine U	دستگاه
	rivet gun U	دستگاه پرچ
	device cluster U	گروه دستگاه
	discrete device U	دستگاه گسسته
	evaporator U	دستگاه اب شیرین کن
	robot U	دستگاه خودکار
	appendages U	دستگاه فرعی
	robots U	دستگاه خودکار
	rhombohedral system U	دستگاه لوزوجهی
	retort U	دستگاه تقطیر
	retorts U	دستگاه تقطیر
	gun U	دستگاه تزریق
	folding machine U	دستگاه خم کاری
	control gear U	دستگاه کنترل
	honing machine U	دستگاه سنگ
	reference frame U	دستگاه مقایسهای
	i.f.f. system U	دستگاه تشخیص
	identification of friend from foe U	دستگاه تشخیص
	illuminator U	دستگاه روشنایی
	induction current instrument U	دستگاه القائی
	recuperator U	دستگاه عاید
	coordinates U	دستگاه مختصات
	hexagonal system U	دستگاه شش گوشهای
	device U	شعار دستگاه
	respiratory system U	دستگاه تنفسی
	crystal system U	دستگاه بلور
	devices U	شعار دستگاه
	dedicated device U	دستگاه اختصاصی
	gasifying apparatus U	دستگاه تبخیر
	cyclostat U	دستگاه چرخش
	cyclon U	دستگاه غبارگیر
	giorgi system U	دستگاه جورجی
	counter recoil U	دستگاه عاید
	recording instrument U	دستگاه ثبات
	separator U	دستگاه تجزیه
	drill press U	دستگاه مته
	drilling machine U	دستگاه مته
	duplexer U	دستگاه دوراهه
	duplexing assembly U	دستگاه دو راهه
	storage device U	دستگاه ذخیره
	storage device U	دستگاه انبارش
	chucks U	دستگاه نظام
	device status U	وضعیت دستگاه
	leverage U	دستگاه اهرمی
	storage device U	دستگاه انباره
	tape drives U	دستگاه نوارخوان
	display device U	دستگاه نمایش
	dividing attachment U	دستگاه مقسم
	double column machine U	دستگاه دو ستونی
	double v machine U	دستگاه ورق خم کن
	transmitter U	دستگاه فرستنده
	transmitters U	دستگاه فرستنده
	supercharge U	دستگاه تشدید
	drawing device U	دستگاه ترسیمه
	subassembly U	مونتاژجزئی از یک دستگاه
	tape drive U	دستگاه نوارخوان
	device number U	شماره دستگاه
	device name U	نام دستگاه
	electric apparatus U	دستگاه الکتریکی
	fifth column U	دستگاه جاسوسی
	sequential device U	دستگاه ترتیبی
	anti interference device U	دستگاه ضد تداخل
	prime mover U	دستگاه محرک
	prime movers U	دستگاه محرک
	safety device U	دستگاه ضامن
	rolling mill U	دستگاه نورد
	curler U	دستگاه فرزنی
	device dependent U	وابسته به دستگاه
	curlers U	دستگاه فرزنی
	nervous systems U	دستگاه عصبی
	nervous system U	دستگاه عصبی
	device independence U	استقلال دستگاه
	shock inducer U	دستگاه ضربه زن
	device independence U	مستقل از دستگاه
	electric machine U	دستگاه برقی
	automatic U	دستگاه خودکار