English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paint roller mill U دستگاه مالش رنگ بر روی دیوار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
scrub U مالش
scrubbed U مالش
scrubbing U مالش
frictions U مالش
scrubs U مالش
frottage U مالش
friction U مالش
gnawing U مالش
chafes U مالش دادن
scumble U مالش مختصر
chafe U مالش دادن
frictions U مالش اختلاف
attrition U مالش خراش
friction U مالش اختلاف
coefficient of friction U ضریب مالش
magnetic friction U مالش مغناطیسی
chafing U مالش دادن
angle of friction U زاویه مالش
rubdown U مالش سریع بدن
to rub sore U از مالش زیادزخم کردن
liniment U مرهم رقیق روغن مالش
liniments U مرهم رقیق روغن مالش
they give it a good scrub U خوب انرا مالش میدهند
tribometer U مالش سنج سایش ازما
internal friction U مالش درونی سایش داخلی
whet U عمل تیز کردن بوسیله مالش
osteopathy U درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
adjacent U نزدیک دیوار به دیوار
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electrostatic charge U بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
wiping U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipes U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wipe U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
wiped U خشک کردن بوسیله مالش پاک کردن
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
wellhead U سر دیوار
wall U دیوار
enclosure wall U دیوار بر
coping U سر دیوار
face wall U دیوار بر
cope U سر دیوار
walls U دیوار
counter-scrap U دیوار
walls have ears U دیوار
alignment frontage U بر دیوار
f. with the woll U دیوار
wall-to-wall U از دیوار به دیوار
curtains U دیوار
bulkheads U دیوار
bulwark U دیوار
fences U دیوار
fence U دیوار
bulkhead U دیوار
partitions U دیوار
partition U دیوار
bulwarks U دیوار
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
outwall U دیوار بیرونی
guide bank U دیوار هادی سد
gravity wall U دیوار وزنی
weephole U راه اب در دیوار
weephole U ابرو دیوار
enclosure U دیوار حصارکشی
retaining wall U دیوار ضامن
retaining wall U دیوار حائل
render a wall U استرکشی دیوار
outer wall U دیوار خارجی
rear wall U دیوار پشت
sonic boom U دیوار صوتی
sonic booms U دیوار صوتی
quay wall U دیوار بارانداز
enclosures U دیوار حصارکشی
front wall U دیوار جلو
niches U تو رفتگی در دیوار
gable wall U دیوار سنتوری
gable wall U دیوار لچکی
embankment U دیوار خاکی
coping U قرنیس دیوار
embankments U دیوار خاکی
mural U دیوار نما
murals U دیوار نما
quay U دیوار ساحلی
quays U دیوار ساحلی
panel wall U اگین دیوار
partition wall U دیوار تیغه
abutment U دیوار پشتیبان
load bearing wall U دیوار باربر
niche U تو رفتگی در دیوار
one brick wall U دیوار یک اجره
party walls U دیوار مشترک
party wall U دیوار مشترک
tow brick wall U دیوار دو اجری
tow brick wall U دیوار دواجره
mason up U ساختن دیوار
cavity walls U دیوار صندوقهای
cavity walls U دیوار دو جداره
load bearing wall U دیوار حمال
the pictures on the wall U ی روی دیوار
inwall U دیوار گرفتن
key wall U دیوار اب بند
thickness of a wall U کلفتی دیوار
thickness of a wall U ضخامت دیوار
cavity wall U دیوار صندوقهای
cavity wall U دیوار دو جداره
petard U بمب دیوار کن
cordons U سرپوش دیوار
cordon U سرپوش دیوار
vallation U دیوار خاکی
wall insulator U عایق دیوار
seawall U دیوار یا سد دریایی
wall lining U پوشش دیوار
sea dike U دیوار ساحلی
wall lining U اندود دیوار
wall opening U روزنه دیوار
wall paint U رنگ دیوار
posters U دیوار کوب
poster U دیوار کوب
non bearing wall U دیوار تیغه
spine wall U دیوار اساسی
sleeper wall U دیوار کرسی
sidewall U دیوار پهلویی
side wall U دیوار پهلویی
shear wall U دیوار برشی
non load bearing wall U دیوار تیغه
septate U دیوار دار
interior wall U دیوار داخلی
batter of a wall U شیب دیوار
batter of a wall U میل دیوار
cranny U شکاف دیوار
dike U دیوار مانع
load-bearing U دیوار باربر
load-bearing wall U دیوار حمال
lie-by U تو رفتگی دیوار
decorated wall U دیوار تزیینی
bearing wall U دیوار باربر
curtain wall U دیوار پردهای
cobwall U دیوار کاهگلی
cross wall U دیوار همبر
clay wall U دیوار چینه
cut off U دیوار اببند
cut off wall U دیوار جداکننده
bearing wall U دیوار بارگیر
conservative wall U دیوار باغچه
counterfort U دیوار تقویتی
counterfort U دیوار تکیه
batter of wall U میل دیوار
an interstice in a wall U ترک در دیوار
dwarf wall U دیوار نیمه
bay U فرورفتگی دیوار
bailey U دیوار بیرونی
partitions U دیوار تیغه
hollow walls U دیوار دو جداره
partition U دیوار تیغه
common wall U دیوار مشترک
allering U کنگره دیوار
walls U تیغه کشیدن دیوار
wailing wall U دیوار قدیمی اورشلیم
backboard U دیوار تمرین تنیس
non load bearing wall U دیوار بار نبر
coping of a wall U قرنیس روی دیوار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com