Perdic | دستگاه فرز حدیده و حکاکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	die sinking and engraving machine U	دستگاه فرز حدیده و حکاکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	die sinker U	دستگاه فرز حدیده
	die sinking machine U	دستگاه فرز حدیده
	stock and die U	دسته حدیده و حدیده
	gravure U	حکاکی
	carving U	حکاکی
	in intaglio U	با حکاکی
	glyptics U	حکاکی
	engraving U	حکاکی
	stylography U	حکاکی
	engravings U	حکاکی
	burin U	قلم حکاکی
	cutting chisel U	قلم حکاکی
	scribe U	حکاکی کردن
	scribes U	حکاکی کردن
	glyptic U	مربوط به حکاکی
	graving tool U	قلم حکاکی
	pipe die U	حدیده
	blanking slid U	حدیده
	screw=plate U	حدیده
	screw thread U	حدیده
	screw plate U	حدیده
	die U	حدیده
	cold drawing die U	حدیده
	lithographs U	حکاکی روی سنگ
	inscribe U	حکاکی کردن نشاندن
	inscribed U	حکاکی کردن نشاندن
	inscribing U	حکاکی کردن نشاندن
	inscribes U	حکاکی کردن نشاندن
	woodcut U	حکاکی روی چوب
	lithography U	حکاکی بر روی سنگ
	intagliated U	حکاکی شده منقوش
	toreutics U	فن حکاکی وقلم زنی
	lithograph U	حکاکی روی سنگ
	bar stock U	دسته حدیده
	stocked U	دسته حدیده
	stock U	دسته حدیده
	wiredraw U	حدیده کردن
	top die U	حدیده فوقانی
	die making U	حدیده سازی
	die maker U	حدیده ساز
	die lock U	گیره حدیده
	die parting line U	درز حدیده
	die line U	درز حدیده
	blanker U	حدیده اهنگری
	butten die U	حدیده ته گیر
	die sinking U	فرز حدیده
	drawing die U	حدیده کششی
	diesinking U	حدیده ساز
	cold heading die U	حدیده سردکار
	draw plate U	صفحه حدیده کن
	cold die U	حدیده سرد
	drawings U	حدیده کردن
	die stock U	دسته حدیده
	die stamping press U	پرس حدیده
	drawing U	حدیده کردن
	bottom die U	حدیده تحتانی
	die sinking cutter U	فرز حدیده
	die shop U	حدیده سازی
	corn-cob U	حکاکی روی ظرف چوبی
	stylograph U	قلم حکاکی وگراور سازی
	lithographs U	حکاکی روی سنگ حجاری
	styluses U	قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
	lithograph U	حکاکی روی سنگ حجاری
	styli U	قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
	carving knives U	چاقوی حکاکی یا گوشت بری
	carving knife U	چاقوی حکاکی یا گوشت بری
	stylus U	قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
	stilus U	قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
	follow on die U	حدیده چند طبقه
	open die forging U	اهنگری حدیده ازاد
	stamping die U	حدیده قالب گیری
	hot pressing die U	حدیده پرسکاری داغ
	die sinking attachment U	تجهیزات فرز حدیده
	hot forging die U	حدیده اهنگری گرم
	fuller U	حدیده حاشیه دار
	forming die U	حدیده شکل دهی
	die shift U	تغییر مکان حدیده
	embossing die U	حدیده برجسته کاری
	punching die U	حدیده منگنه کاری
	die and mold making U	حدیده و قالب سازی
	drop hammer die U	حدیده اهنگری گرم
	extrusion die U	حدیده چکش کاری
	cold extrusion die U	حدیده فشردگی سرد
	woodcut U	گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
	cold upsetting die U	حدیده چاق گردانی سرد
	hobability U	قابلیت حدیده کاری سرد
	pantograph die sinking machine U	ماشین فرز حدیده پانتوگراف
	die U	با حدیده وقلاویز رزوه کردن
	die U	:بشکل حدیده یاقلاویزدر اوردن
	scrimshaw U	اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
	photoglyph U	صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
	lion U	[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
	die0casting die U	حدیده ریخته گری تحت فشار
	intaglio U	تصویر حکاکی شده روی سنگ یا مواد سخت
	extruded U	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
	extruding U	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
	extrude U	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
	extrudes U	از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	microchips U	مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
	microchip U	مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
	integrated circuit U	مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	inscribed U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	inscribes U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	lithoglyptics U	کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
	inscribe U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	inscribing U	حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	glyptography U	شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	threads U	دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
	thread U	دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
	engrave U	کنده کاری کردن در حکاکی کردن
	engraved U	کنده کاری کردن در حکاکی کردن
	engraves U	کنده کاری کردن در حکاکی کردن
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	insculp U	حکاکی کردن گراور کردن
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	printed circuit U	ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
	printed circuit board U	ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	rom U	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	organ system U	دستگاه
	utensil U	دستگاه
	utensils U	دستگاه
	instrument U	دستگاه
	apparatus U	دستگاه
	devices U	دستگاه
	device U	دستگاه
	nervous systems U	دستگاه پی
	team U	یک دستگاه
	plant U	دستگاه
	teams U	یک دستگاه
	system U	دستگاه
	systems U	دستگاه
	appurtenance U	دستگاه
	plants U	دستگاه
	nervous system U	دستگاه پی
	machined U	دستگاه
	unit U	یک دستگاه
	sets U	دستگاه
	appliance U	دستگاه
	mechanisms U	دستگاه
	mechanism U	دستگاه
	set U	دستگاه
	installations U	دستگاه
	installation U	دستگاه
	machine U	دستگاه
	unit U	دستگاه
	machines U	دستگاه
	device code U	کد دستگاه
	units U	یک دستگاه
	units U	دستگاه
	setting up U	دستگاه
	appliances U	دستگاه
	equipment U	دستگاه