Perdic | دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	radio approach U	دستگاه تقرب رادیویی
	box camera U	دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
	box cameras U	دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
	phototostat U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
	consol U	دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	telephotography U	عکاسی رادیویی
	facsimiles U	عکاسی رادیویی
	faxes U	عکاسی رادیویی
	wirephoto U	عکاسی رادیویی
	telephoto U	عکاسی رادیویی
	facsimile U	عکاسی رادیویی
	phototelegraphy U	عکاسی رادیویی
	faxing U	عکاسی رادیویی
	radiophoto U	عکاسی رادیویی
	fax U	عکاسی رادیویی
	faxed U	عکاسی رادیویی
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	imagery sortie U	پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	cone of silence U	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
	apparatus U	دستگاه
	instrument U	دستگاه
	device code U	کد دستگاه
	device U	دستگاه
	devices U	دستگاه
	units U	دستگاه
	set U	دستگاه
	appliances U	دستگاه
	appliance U	دستگاه
	unit U	یک دستگاه
	unit U	دستگاه
	units U	یک دستگاه
	team U	یک دستگاه
	teams U	یک دستگاه
	setting up U	دستگاه
	machine U	دستگاه
	equipment U	دستگاه
	systems U	دستگاه
	mechanism U	دستگاه
	mechanisms U	دستگاه
	machined U	دستگاه
	nervous systems U	دستگاه پی
	appurtenance U	دستگاه
	system U	دستگاه
	installation U	دستگاه
	installations U	دستگاه
	machines U	دستگاه
	utensil U	دستگاه
	utensils U	دستگاه
	plant U	دستگاه
	organ system U	دستگاه
	sets U	دستگاه
	plants U	دستگاه
	nervous system U	دستگاه پی
	continuous strip imagery U	عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
	spectrozonal photography U	عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
	accept machine	دستگاه پذیرنده
	crystal system U	دستگاه بلور
	permeameter U	دستگاه نفوذسنج
	tar spraying machine U	دستگاه قطرانپاش
	cyclostat U	دستگاه چرخش
	passive device U	دستگاه منفعل
	cyclon U	دستگاه غبارگیر
	papalism U	دستگاه پاپ
	fifth column U	دستگاه جاسوسی
	nervous system U	دستگاه عصبی
	automatics U	دستگاه خودکار
	nervous systems U	دستگاه عصبی
	leverage U	دستگاه اهرمی
	automatic U	دستگاه خودکار
	peripheral device U	دستگاه جنبی
	telegraph apparatus U	دستگاه تلگراف
	tape drives U	دستگاه نوارخوان
	shock inducer U	دستگاه ضربه زن
	armature winder U	دستگاه ارمیچرپیچ
	welding set U	دستگاه جوش
	polyphase system U	دستگاه چندفاز
	pointing device U	دستگاه اشاره گر
	agitator U	دستگاه بهم زن
	water still U	دستگاه تقطیر اب
	loads U	عملکردماشین یا دستگاه
	recorder U	دستگاه ضبط
	instrumental error U	خطای دستگاه
	dividing attachment U	دستگاه مقسم
	recorders U	دستگاه ضبط
	display device U	دستگاه نمایش
	discrete device U	دستگاه گسسته
	predictor U	دستگاه مدبر
	load U	عملکردماشین یا دستگاه
	agitators U	دستگاه بهم زن
	device status U	وضعیت دستگاه
	power saw U	دستگاه اره
	transmitter U	دستگاه فرستنده
	transmitters U	دستگاه فرستنده
	jointing plane U	رنده دستگاه
	telephone set U	دستگاه تلفن
	dedicated device U	دستگاه اختصاصی
	tape drive U	دستگاه نوارخوان
	telephone equipment U	دستگاه تلفن
	device cluster U	گروه دستگاه
	device dependent U	وابسته به دستگاه
	device number U	شماره دستگاه
	device name U	نام دستگاه
	device independence U	استقلال دستگاه
	devices U	شعار دستگاه
	device independence U	مستقل از دستگاه
	device flag U	پرچم دستگاه
	jack plane U	رنده دستگاه
	device driver U	محرک دستگاه
	instrumental accuracy U	دقت دستگاه
	storage device U	دستگاه انبارش
	supercharge U	دستگاه تشدید
	mobile plant U	دستگاه متحرک
	air exhausting plant U	دستگاه خلاء
	mksa system U	دستگاه مکثا
	machine foundation U	پایه دستگاه
	symbolic device U	دستگاه سمبلیک
	mimeograph U	دستگاه تکثیر
	milling machine U	دستگاه فرز
	machine frame U	چارچوب دستگاه
	anaglyphoscope U	دستگاه ژرفانما
	anaglyptoscope U	دستگاه ژرفانما
	analog device U	دستگاه قیاسی
	after burner U	دستگاه پس سوز
	machine accessory U	متعلقات دستگاه
	bistable device U	دستگاه دوپایا
	absorption apparatus U	دستگاه جذب
	system of units U	دستگاه یکانها
	lymphatic system U	دستگاه لنفاوی
	system of forces U	دستگاه نیروها
	classical system U	دستگاه کلاسیک
	active device U	دستگاه فعال
	active device U	دستگاه کنشی
	aerator U	دستگاه بخور
	monocyclic system U	دستگاه تکدور
	monoclinic system U	دستگاه تک شیب
	aerometeorograph U	دستگاه هوانگار
	analog device U	دستگاه انالوگ
	brick moulding U	دستگاه خشتزنی
	breech mechanism U	دستگاه کولاس
	breating apparatus U	دستگاه تنفس
	breating apparatus U	دستگاه دم زدن
	bradyscope U	دستگاه کندنما
	bracing system U	دستگاه مهاربندی
	blooming roll U	دستگاه نوردشمشه
	mass storage device U	دستگاه تل انبارش
	blasting machine U	دستگاه ترکش
	mapping device U	دستگاه نگاشت
	blasting machine U	دستگاه انفجار
	binary device U	دستگاه دو حالته
	bridging set U	دستگاه پلوار
	synchronous device U	دستگاه همگام
	automatic machine U	دستگاه خودکار