English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
charger U دستگاه شارژ
chargers U دستگاه شارژ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
NiMH U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
charges U شارژ کردن شارژ
charge U شارژ کردن شارژ
fluxing agent U شارژ
heats U شارژ
charging U شارژ
heat U شارژ
like charge U شارژ همنام
charge d'affaires U شارژ دافر
loads U شارژ کردن
load U شارژ کردن
basic allowance U شارژ انبار
coke per charge U ذغال کک شارژ
furnace charge U شارژ کوره
melting charge U شارژ ذوب
maintenance float U شارژ انبار سیال
liquid metal charge U شارژ فلز مذاب
constant voltage charge U شارژ با ولتاژ ثابت
constant current charge U شارژ با جریان ثابت
authorized stockage list U صورت شارژ انبار
chargeable U آنچه قابل شارژ است
turbocharger U موتور شارژ کننده توربین
uncharged U غیر مسلح شارژ نشده
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
maintenance float U شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
floatation U سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
electric U تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
charges U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
charge U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
dry cell battery U باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
NiCad U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
charging point U محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
electroluminescence U نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
charges U خرج گذاری کردن شارژ کردن
charge U خرج گذاری کردن شارژ کردن
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
utensil U دستگاه
units U یک دستگاه
devices U دستگاه
apparatus U دستگاه
units U دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
unit U دستگاه
utensils U دستگاه
instrument U دستگاه
nervous system U دستگاه پی
unit U یک دستگاه
device U دستگاه
plants U دستگاه
plant U دستگاه
teams U یک دستگاه
systems U دستگاه
system U دستگاه
device code U کد دستگاه
team U یک دستگاه
appurtenance U دستگاه
setting up U دستگاه
appliances U دستگاه
appliance U دستگاه
installations U دستگاه
installation U دستگاه
organ system U دستگاه
machined U دستگاه
machine U دستگاه
machines U دستگاه
sets U دستگاه
mechanisms U دستگاه
mechanism U دستگاه
set U دستگاه
equipment U دستگاه
respiratory system U دستگاه تنفسی
aerometeorograph U دستگاه هوانگار
telegraphing U دستگاه تلگراف
active device U دستگاه کنشی
abrasive cutting machine U دستگاه برش
active device U دستگاه فعال
separator U دستگاه تجزیه
abel closed tester U دستگاه ابل
telegraphs U دستگاه تلگراف
sequential device U دستگاه ترتیبی
absorption apparatus U دستگاه جذب
aerator U دستگاه بخور
induction current instrument U دستگاه القائی
illuminator U دستگاه روشنایی
identification of friend from foe U دستگاه تشخیص
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
mapping device U دستگاه نگاشت
honing machine U دستگاه سنگ
mass storage device U دستگاه تل انبارش
hexagonal system U دستگاه شش گوشهای
giorgi system U دستگاه جورجی
mental apparatus U دستگاه ذهن
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
milling machine U دستگاه فرز
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
analog device U دستگاه انالوگ
out- U دستگاه خاموش
after burner U دستگاه پس سوز
safety device U دستگاه ضامن
air exhausting plant U دستگاه خلاء
rolling mill U دستگاه نورد
folding machine U دستگاه خم کاری
rivet gun U دستگاه پرچ
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
anaglyphoscope U دستگاه ژرفانما
anaglyptoscope U دستگاه ژرفانما
analog device U دستگاه قیاسی
machine accessory U متعلقات دستگاه
nervous system U دستگاه عصبی
machine foundation U پایه دستگاه
nervous systems U دستگاه عصبی
fifth column U دستگاه جاسوسی
prime mover U دستگاه محرک
prime movers U دستگاه محرک
two unit system U دستگاه دو برقی
curler U دستگاه فرزنی
curlers U دستگاه فرزنی
machine frame U چارچوب دستگاه
jack plane U رنده دستگاه
lymphatic system U دستگاه لنفاوی
link trainer U دستگاه پروازاموز
leverage U دستگاه اهرمی
limbic system U دستگاه کناری
lighting set U دستگاه روشنایی
logic device U دستگاه منطقی
low potential system U دستگاه کم فشار
jointing plane U رنده دستگاه
automatic U دستگاه خودکار
automatics U دستگاه خودکار
appendage U دستگاه فرعی
appendages U دستگاه فرعی
robot U دستگاه خودکار
three unit electrical system U دستگاه سه برقی
input device U دستگاه ورودی
armature winder U دستگاه ارمیچرپیچ
magneto U دستگاه مولدبرق
induction instrument U دستگاه القائی
power plant U دستگاه تولیدنیروی
power plants U دستگاه تولیدنیروی
shock inducer U دستگاه ضربه زن
guns U دستگاه تزریق
telegraph U دستگاه تلگراف
apparatus U الت دستگاه
gun U دستگاه تزریق
robots U دستگاه خودکار
machinery saw U دستگاه اره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com