English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pressure lubrication U دستگاه روغنکاری فشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
centralized oil shot system U روغنکاری متمرکز فشاری
mist lubrication U روغنکاری پاششی روغنکاری چکانشی روغنکاری چکهای
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
compression riveter U دستگاه پرچ فشاری
pressure die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
compound compression U فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
lubrication U روغنکاری
oil lubrication U روغنکاری
flood oiling U روغنکاری گردشی
circulation oiling U روغنکاری گردشی
oil U روغنکاری کردن
oiling U روغنکاری کردن
oils U روغنکاری کردن
one shot lubrication U روغنکاری گروهی
gas lubrication U روغنکاری گردی
splash lubrication U روغنکاری تزریقی
oil splash lubrication U روغنکاری تزریقی
flood lubrication U روغنکاری سیلابی
centralized lubrication U روغنکاری متمرکز
gravity lubrication U روغنکاری سقوطی
lubricating U روغنکاری کردن
lubrication technology U تکنیک روغنکاری
drip oil lubrication U روغنکاری قطرهای
lubricate U روغنکاری کردن
lubricates U روغنکاری کردن
lubricated U روغنکاری کردن
lubrication order U دستور روغنکاری
high pressure lubrication U روغنکاری فشار قوی
oil bath lubrication U روغنکاری حمام روغن
forced flood lubrication U روغنکاری تحت فشار
oil circulating lubrication U روغنکاری نوع گردشی
mobile lubricating equipment U تجهیزات روغنکاری متحرک
centrifugal lubrication U روغنکاری گریز از مرکز
drum type lubricating pump U پمپ روغنکاری نوع غلطکی
oil shot system U سیستم روغنکاری تحت فشار
force feed circulation oiling U روغنکاری گردشی تحت فشار
skid pad U محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
grease U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greased U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greasing U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
vegetable oil U روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
compressive U فشاری
komi U فشاری
pushed U ضربه فشاری
compressive stress U خستگی فشاری
push U ضربه فشاری
pushes U ضربه فشاری
compressive yield point U حدجهمندگی فشاری
head U ارتفاع فشاری
constrictor knot U گره فشاری
data compaction U داده فشاری
compressive stress U تنش فشاری
compression strength U توان فشاری
compression strength U مقاومت فشاری
compression strength U استحکام فشاری
push button U کلید فشاری
push button U دکمه فشاری
thumb U دگمه فشاری
thumbed U دگمه فشاری
thumbing U دگمه فشاری
compression flange U سپر فشاری
compression flange U عضو فشاری
thumbs U دگمه فشاری
compression stress U تنش فشاری
compression wave U موج فشاری
compressive load application U بار فشاری
compression strength U تاب فشاری
snap fastener U دکمه فشاری
compression spring U فنر فشاری
push key تکمه فشاری
press key تکمه فشاری
pressure device U ماسوره فشاری
force pump U تلمبه فشاری
pressure sweeping U روبیدن فشاری
pression pipe U لوله فشاری
force feed oiler U روغندان فشاری
thrust bolt U پیچ فشاری
filter press U صافی فشاری
hard board U تخته فشاری
pressure fraction U کسر فشاری
pressure welding U جوش فشاری
pressure welding U جوشکاری فشاری
pressboard U تخته فشاری
compression molding U قالبگیری فشاری
push button switch U تکمه فشاری
push shot U ضربه فشاری
head pressure U ارتفاع فشاری
die cast U ریختن فشاری
pressure butt welding U جوشکاری لب به لب فشاری
achi komi U دفاع فشاری
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
filterpress U پالونه فشاری
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
press casting U ریخته گری فشاری
net push U ضربه فشاری از لب تور
mae west U جلیقه نجات فشاری
compressive yield point U نقطه لهیدگی فشاری
compression test specimen U نمونه ازمون فشاری
cold pressure welding U جوشکاری فشاری سرد
brass pressure casting U برنج ریختگی فشاری
pressure weldable U قابل جوشکاری فشاری
pressure weld U جوش دادن فشاری
press cutting برش دهنده فشاری
compression specimen U نمونه ازمایش فشاری
thrust hardness U درجه سختی فشاری
barometric altimeter U ارتفاع سنج فشاری
compression molding U ریخته گری فشاری
pressure device U عامل فشاری مین
cold pressed forging U اهنگری فشاری سرد
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
firing pressure device U ماسوره فشاری مین
fumikumi U لگد فشاری به پایین
resistance pressure welding U جوشکاری فشاری مقاومتی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
drag in <idiom> U پا فشاری روی موضوع دیگری
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
thermit pressure welding U روش جوشکاری فشاری حرارتی
pressure casting U قطعه ریخته گری فشاری
pitometer log U سرعت سنج فشاری پیتومتری
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
molten metal pressure welding U روش جوشکاری ذوبی-فشاری
alumino thermit pressure welding U جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
pieze U واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
tobi komi U ضربه فشاری پا در حال پرش
pressure die casting U ریخته گری حدیدهای فشاری
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
bend U خمش فشاری انحنای لوله زانویی
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
drill press U متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
compressive strength U قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
machined U دستگاه
device U دستگاه
appurtenance U دستگاه
plants U دستگاه
team U یک دستگاه
teams U یک دستگاه
installations U دستگاه
machines U دستگاه
organ system U دستگاه
system U دستگاه
systems U دستگاه
machine U دستگاه
sets U دستگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com