English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
router U دستگاه جاده صاف کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
service road U جاده کناری جاده سرویس
going U وضع جاده زمین جاده
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
track U جاده
roadbed U کف جاده
roadable U جاده رو
roadability U جاده رو
road blocks U سد جاده
pathways U جاده
causeway U جاده
blocking U سد جاده
roadless U بی جاده
pads U جاده
pad U جاده
pathway U جاده
way U جاده
path U جاده
rut U رد جاده
ruts U رد جاده
road block U سد جاده
tracks U جاده
tracked U جاده
paths U جاده
turnpike U جاده
line U جاده
invious U بی جاده
road bed U کف جاده
roads U جاده
roadways U جاده
roadway U جاده
hard core U پی جاده
turnpikes U جاده
lines U جاده
route U جاده
causeways U جاده
road جاده
routes U جاده
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
road net U شبکه جاده ها
overhead roadway U جاده هوایی
main road U جاده اصلی
road junction U تقاطع جاده
causeway U جاده سنگفرش
open route U جاده باز
traffic on public roads U ترافیک [جاده]
wayside U کنار جاده
main roads U جاده اصلی
operational route U جاده عملیاتی
road ditch U خندق جاده
berm U لبه جاده
concrete pavement U جاده بتنی
operational route U جاده رزمی
To make roads . U جاده کشیدن
road roller U جاده صاف کن
street traffic U ترافیک [جاده]
superhighway U جاده وسیع
superhighways U جاده وسیع
provincial road U جاده محلی
street U خیابانی جاده
drive way U جاده خیابان
profile of the road U نیمرخ جاده
pathless U بدون جاده
spurring U جاده انشعابی
spurs U جاده انشعابی
post road U جاده پستی
diverticulum U جاده فرعی
double flow route U جاده دو خطه
double flow route U جاده دوطرفه
road clearance U تخلیه جاده
criterium U مسابقه جاده
spur U جاده انشعابی
streets U خیابانی جاده
galaxies U جاده شیری
galaxy U جاده شیری
cross road U تقاطع جاده
path U جاده مال رو
sidetrack U جاده فرعی
sidetracked U جاده فرعی
road builder U جاده ساز
cross trail U جاده عرضی
paths U جاده مال رو
road capacity U فرفیت جاده
cross country U خارج از جاده
bridle paths U جاده اسب رو
bridle path U جاده اسب رو
pack road U جاده مال رو
single carriageway road U راه با یک جاده
single flow U جاده یک مسیره
byroad U جاده فرعی
lateral route U جاده عرضی
by the side of the road U در کنار جاده
spur track U جاده فرعی
by path U جاده فرعی
uneven road U جاده ناهموار
by way U جاده پرت
clearing iron U جاده پاک کن
chip spreader U جاده صاف کن
roadside U کنار جاده
roadsides U کنار جاده
screed U شمشه جاده
secondary road U جاده درجه دو
frontage road U جاده کناری
jacob's ladder U جاده شیری
hard core U زیرسازی جاده
access road U جاده دسترسی
backway U جاده پرت
backway U جاده فرعی
high road U جاده عمده
axial road U جاده طولی
asphalt paving U جاده سازی
road building U جاده سازی
road construction U جاده سازی
alignments U مسیر جاده
bypath U جاده پرت
the impediment of a road U موانع جاده
trackless U بی جاده بی ریل
bypath U جاده فرعی
to beat a path U کوبیدن یک جاده
third class road U جاده درجه سه
steam roller U جاده صاف کن
the road was impaired U جاده خراب شد
the impediment of a road U پا گیرهای جاده
alignment U مسیر جاده
commercial vehicle U وسیلهحملکالاومسافردر جاده
sea lane U جاده دریایی
molecular attracticm U جاده ذرات
wayless U بدون جاده
tracks U خط اهن جاده
collective goods U مانند جاده
route reconnaissance U شناسایی جاده
track U خط اهن جاده
roadhogs U خوک جاده
roadwheel U چرخ جاده
sea lanes U جاده دریایی
roadhog U خوک جاده
raod bed U بستر جاده
tracked U خط اهن جاده
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
flag U جاده سنگ فرش
bituminous road U جاده یا خیابان اسفالت
rake U جای پا جاده باریک
roadblock U وسیله انسداد جاده
to stand across the road U درمیان جاده ایستادن
crossroad U محل تقاطع دو جاده
road side U کنار جاده یا خیابان
traffic lane U یک خط جاده برای یک مسیر
driving lane U یک خط جاده برای یک مسیر
lane U یک خط جاده برای یک مسیر
operational route U جاده حاضر به کار
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
crash barrier U حصار کنار جاده
crossroads U تقاطعدر جاده یا خیابان
highway engineering U مهندسی جاده سازی
road ditch U راه آب [کنار جاده]
subgrade U قشر بستر جاده
highway engineering U تکنیک جاده سازی
bump U دست انداز جاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com