Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sofar
U
دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blasting machine
U
دستگاه انفجار
atom samsher
U
دستگاه انفجار اتمی
predictor
U
دستگاه محاسب زمان انفجار
piezometer
U
دستگاه سنجش شدت انفجار
undersea
U
زیردریا
undertow
U
جریان اب زیردریا
submarine
U
زیردریا حرکت کردن
submarines
U
زیردریا حرکت کردن
contact burst preclusion
U
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
burning train
U
مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line
U
مسیرموج انفجار خط موج انفجار
explosive train
U
مدار انفجار مسیر انفجار
chemical horn
U
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
crater analysis
U
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
explosions
U
انفجار
blow-up
U
انفجار
explosion
U
انفجار
blast
U
انفجار
displosion
U
انفجار
blasts
U
انفجار
detonation
U
انفجار
detonations
U
انفجار
blasting
U
انفجار
blow-ups
U
انفجار
burst
U
انفجار
blastment
U
انفجار
pops
U
انفجار
popped
U
انفجار
pop
U
انفجار
bursts
U
انفجار
plosion
U
انفجار
eruption
U
انفجار
brisance
U
انفجار
blow up
U
انفجار
blow out
U
انفجار
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gusts
U
انفجار فوت
explosion proof
U
پوشش ضد انفجار
explosive force
U
نیروی انفجار
population explosion
U
انفجار جمعیت
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
gust
U
انفجار فوت
misfire
U
گیر در انفجار
blast
U
صدای انفجار
explosion hazard
U
خطر انفجار
explosimeter
U
انفجار سنج
ignitor
U
وسیله انفجار
misfires
U
گیر در انفجار
explosive force
U
قدرت انفجار
yielded
U
بازده انفجار
high order detonation
U
انفجار شدید
lead in
U
مداررابط انفجار
swooper
U
انفجار دار
information explosion
U
انفجار اطلاعات
sympathetic detonation
U
انفجار القایی
inexplosive
U
غیرقابل انفجار
craters
U
قیف انفجار
implosion
U
انفجار از داخل
crackle
U
صدای انفجار پی در پی
crackled
U
صدای انفجار پی در پی
yields
U
بازده انفجار
time of disintegration
U
زمان انفجار
misfired
U
گیر در انفجار
combustiblity
U
قابلیت انفجار
crater
U
قیف انفجار
explosiveness
U
قابلیت انفجار
fire time
U
زمان انفجار
yield
U
بازده انفجار
crackles
U
صدای انفجار پی در پی
impact action
U
اثر انفجار
blast
U
ضربه انفجار
combustion chamber
U
اطاق انفجار
blast wave
U
موج انفجار
blast effect
U
اثر انفجار
big bang
U
انفجار بزرگ
dead center ignition
U
نقطه انفجار
atom samshing
U
انفجار اتمی
detonative
U
اماده انفجار
destruct system
U
سیستم انفجار
aerial burst
U
انفجار هوایی
explosive energy
U
قدرت انفجار
bust
U
انفجار ترکیدگی
countermining
U
انفجار ضد مین
crepitation
U
انفجار مکرر
busts
U
انفجار ترکیدگی
busting
U
انفجار ترکیدگی
burst wave
U
موج انفجار
blow out
U
سوختن انفجار
busted
U
انفجار ترکیدگی
detonable
U
قابل انفجار
POWs
U
صدای انفجار
POW
U
صدای انفجار
detonating slab
U
مسیر انفجار
detonation charge
U
خرج انفجار
detonation cord
U
سیم انفجار
bursting set
U
محل انفجار
sonic booms
U
انفجار صوتی
sonic boom
U
انفجار صوتی
blasts
U
ضربه انفجار
detonatable
U
قابل انفجار
blasts
U
صدای انفجار
the force of the explosion
U
شدت انفجار
explosive
U
قابل انفجار
detonations
U
انفجار ضربهای
outbursts
U
انفجار غضب
detonations
U
انفجار ناگهانی
outburst
U
انفجار غضب
detonation
U
انفجار ضربهای
detonation
U
انفجار ناگهانی
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
bursts
U
منفجر کردن انفجار
bursts
U
انفجار منفجر شدن
armed ammunition
U
مهمات اماده انفجار
burst
U
منفجر کردن انفجار
impacts
U
اثر ترکش انفجار
poised mine
U
مین اماده انفجار
armed mine
U
مین اماده انفجار
burst
U
انفجار منفجر شدن
late time
U
زمان سکته انفجار
service mine
U
مین قابل انفجار
impact
U
اثر ترکش انفجار
detonating
U
ترکاننده وابسته به انفجار
powder kegs
U
چیز قابل انفجار
explosive range
U
گستره انفجار پذیری
subsidiary
U
عمق دهنده به انفجار
explosives
U
مواد قابل انفجار
afterwinds
U
باد بعد از انفجار
tnt equivalent
U
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
blastment
U
تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
high order detonation
U
انفجار انی وکامل
powder keg
U
چیز قابل انفجار
crepitate
U
انفجار پی درپی کردن
contact fire
U
انفجار در اثر تماس
low order
U
انفجار کند یا ناقص
subsidiaries
U
عمق دهنده به انفجار
blast effect
U
اثر موج انفجار
atomic time
U
زمان انفجار اتمی
flex x
U
خرج انفجار کتابی
flex x
U
خرج انفجار ورقهای
breech chamber
U
محفظه خرج انفجار
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
impact action
U
عمل انفجار نیروی ترکش
ice mine
U
مین مخصوص انفجار زیریخی
countermining distance
U
فاصله ضد انفجار زنجیری مین
proximity fuze
U
فیوز مخصوص انفجار مرمی
exudation
U
مواد پخش شونده در یک انفجار
fire time
U
زمان اجرای اتش یا انفجار
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
strip
U
تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
fire in the hole
U
انفجار نزدیک است به جان پناه
discriminating circuit
U
مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
ice mining
U
انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
drag loading
U
نتیجه کشش بادیا موج انفجار
afterwinds
U
باد مخالف جهت انفجار اتمی
countermining
U
زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
acoustic circuit
U
مدار عکس العمل انفجار صوتی
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
firing area
U
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
crackle
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
yield
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yields
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
crackles
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackled
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
yielded
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
sticky charge
U
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
shock waves
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sympathetic detonation
U
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
shock wave
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
zero point
U
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com