English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electroencephalograph U دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sonar U دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
oscillograph U دستگاه ثبت نوسان امواج
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
operating signal U چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
asdic U دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
absolute system of electrical units دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
teleran U دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
turbofan U دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
cybernetics U مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
electroencephalogram U منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
rubber banding U قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
magnetic tape U موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes U موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
cyclotron U دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
ground swell U امواج
tidal waves U امواج جزرومدی
brain waves U امواج مغزی
ground waves U امواج زمینی
gravity waves U امواج ثقلی
oscilloscope U اشکارسازی امواج
gravitational waves U امواج گرانشی
incoherent waves U امواج همدوس
hertzian waves U امواج هرتز
gravitational waves U امواج جاذبه
pulsing U ضربان امواج
reverberations U برگشت امواج
spoondrift U ترشح امواج
the waves of the sea U امواج دریا
wander wave U امواج سیار
interference U تداخل امواج
transient wave U امواج سیار
tosser U دستخوش امواج
thermal waves U امواج گرمایی
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
crashing waves U امواج خروشان
radio waves U امواج رادیویی
pulsed U امواج ضربانی
pulse U امواج ضربانی
sky wave U امواج اسمانی
emissions U انتشار امواج
reverberation U برگشت امواج
emission U انتشار امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
wave band U دسته امواج رادیو
wave front U جبهه امواج رادیویی
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
tidal wave U امواج جذر و مدی
reverberations U برگشت دادن امواج
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
reverberation U برگشت دادن امواج
hertzian wave U امواج هرتز hertz
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
echoed U برگشت امواج رادار
attenuation U افت قدرت امواج
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
echoes U برگشت امواج رادار
echoing U برگشت امواج رادار
pulsing U پرتاب امواج انرژی
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
bleeding U باند تداخل امواج
echo U برگشت امواج رادار
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
wave period U زمان تناوب امواج دریا
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
awash U سرگردان بر روی امواج دریا
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
beam width U عرض ستون امواج رادار
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
sea foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
warbles U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
lotic U زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
warbling U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
radar mile U زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
hypersonic U دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
CB U رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
cardinal points effect U اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com