Perdic | دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	x y recorder U	دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	x y switch U	کلید ایکس- ایگرگ
	x y presentation U	نمایش ایکس- ایگرگ
	x y selector U	سلکتور ایکس- ایگرگ
	x ray apparatua U	دستگاه پرتو ایکس
	x ray U	بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
	recording instrument U	دستگاه ثبات
	course recorder U	دستگاه ثبات مسیر
	printing receiving apparatus U	دستگاه گیرنده ثبات
	paired registers U	دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
	y axis U	محور ایگرگ ها
	y deflection U	انحراف ایگرگ
	y matrix U	ماتریس ایگرگ
	y potentiometer U	پتانسیومتر- ایگرگ
	y cut U	برش ایگرگ
	y position U	حالت- ایگرگ
	y axis U	محور ایگرگ
	y channel U	کانال ایگرگ
	arithmetic register U	ثبات حسابی ثبات محاسباتی
	Y' U	ایگرگ پریم [ریاضی]
	g y signal U	پیام روشنایی جی ایگرگ
	r y signal U	پیام روشنایی ار ایگرگ
	Y' U	مشتق ایگرگ [ریاضی]
	Y prime U	ایگرگ پریم [ریاضی]
	b y signal b y U	پیام روشنایی ب- ایگرگ
	Y prime U	مشتق ایگرگ [ریاضی]
	y axis amplifier U	تقویت کننده محور ایگرگ
	y parameter U	پارامتر چهار قطبی ایگرگ
	air stability U	وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
	roentgen ray U	پرتو ایکس
	X-ray U	اشعه ایکس
	xrays U	اشعه ایکس
	X chromosomes U	فامتن ایکس
	X-ray U	پرتو ایکس
	X-raying U	اشعه ایکس
	X-rayed U	اشعه ایکس
	X chromosome U	فامتن ایکس
	X-rayed U	پرتو ایکس
	X-raying U	پرتو ایکس
	x axis defelection U	انحراف- ایکس
	x cut U	برش ایکس
	x ray U	اشعه ایکس
	x radiation U	پرتو ایکس
	x radiation U	اشعه ایکس
	x band U	باند- ایکس
	x axis U	محور ایکس ها
	X-rays U	اشعه ایکس
	x rays U	اشعه ایکس
	b.x. conductor U	کابل ب ایکس
	x potentiometer U	پتانسیومتر ایکس
	x axis U	محور ایکس
	blank flange U	قطعه- ایکس
	x rays U	پرتو ایکس
	bx cable U	لوله ب ایکس
	roentgenography U	پرتونگاری با اشعه ایکس
	roentgen diffractometry U	بلورنگاری پرتو ایکس
	x ray crystallography U	بلورنگاری پرتو ایکس
	hard x ray U	پرتو ایکس سخت
	soft x rays U	پرتو ایکس کم نفوذ
	nike x U	موشک نایک ایکس
	crookes tube U	لامپ اشعه ایکس
	x ray tube U	لامپ پرتو ایکس
	x ray microdiffraction U	پراش پرتو ایکس
	x ray analysis U	تحلیل پرتو ایکس
	x ray diffraction U	پراش پرتو ایکس
	x axis amplifier U	تقویت کننده محور ایکس
	the integral from a to b of f-of-x with respect to x U	انتگرال اف ایکس بین آ و ب [ریاضی]
	rem U	مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	x engine U	موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	penetrometer U	وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
	rem U	مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	gritted U	ثبات
	stability U	ثبات
	gritting U	ثبات
	grit U	ثبات
	equability U	ثبات
	fixedness U	ثبات
	fortitude U	ثبات
	variable U	بی ثبات
	metastable U	کم ثبات
	staunchly U	با ثبات
	variables U	بی ثبات
	stables U	با ثبات
	stable U	با ثبات
	impermanent U	بی ثبات
	rtegistrar U	ثبات
	double minded U	بی ثبات
	document register U	ثبات
	staidness U	ثبات
	staunchness U	ثبات
	bookkeeper U	ثبات
	lubricious U	بی ثبات
	steadiness U	ثبات
	recorders U	ثبات
	fickle U	بی ثبات
	changeful U	بی ثبات
	changelessness U	ثبات
	moonish U	بی ثبات
	mutable U	بی ثبات
	recorder U	ثبات
	p register U	ثبات P
	steadviness U	ثبات
	stableness U	ثبات
	persistency U	ثبات
	abidance U	ثبات
	steadfastness U	ثبات
	permanencies U	ثبات
	fixity U	ثبات
	register U	ثبات
	registrars U	ثبات
	feeble-minded U	بی ثبات
	persistence U	ثبات
	unstable U	بی ثبات
	stabilization U	ثبات
	fastness U	ثبات
	inalterability U	ثبات
	inconstant U	بی ثبات
	indelibility U	ثبات
	indissolubility U	ثبات
	wonky U	بی ثبات
	instable U	بی ثبات
	fastnesses U	ثبات
	permanency U	ثبات
	registrar U	ثبات
	constancy U	ثبات
	registers U	ثبات
	shifty U	بی ثبات
	slippery U	بی ثبات
	feeble minded U	بی ثبات
	shakiest U	بی ثبات
	shaky U	بی ثبات
	registering U	ثبات
	shakier U	بی ثبات
	lastingness U	ثبات
	register length U	درازای ثبات
	price stabilization U	ثبات قیمت
	aerographer U	ثبات هواشناسی
	relocation register U	ثبات جابجایی
	resoluteness U	ثبات عزم
	price stability U	ثبات قیمت
	recorders U	ثبات نگارنده
	size constancy U	ثبات اندازه
	shift register U	ثبات تغییرمکان
	stable growth U	رشد با ثبات
	status register U	ثبات وضعیت
	shape constancy U	ثبات شکل
	firmness U	ثبات واستحکام
	poise U	ثبات نگاهداری
	stability conditions U	شرایط ثبات
	constantly U	ازروی ثبات
	structrual stability U	ثبات ساختمانی
	recording thermometer U	دماسنج ثبات
	stack register U	ثبات پشته
	stability analysis U	تحلیل ثبات
	register capacity U	گنجایش ثبات
	source register U	ثبات منبع
	stability of an emulsion U	ثبات امولسیون
	base register U	ثبات پایه
	accumulator register U	ثبات انباشتگر
	dimensional stability U	ثبات فرم
	dimensional stability U	ثبات اندازه
	discordance U	عدم ثبات
	abidance U	ثبات قدم
	economic stability U	ثبات اقتصادی
	exchange register U	ثبات معاوضهای
	fickleness U	عدم ثبات
	fixism U	ثبات گرایی