Perdic | دستگاه تهویه مطبوع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	air conditioner U	دستگاه تهویه مطبوع
	air-conditioner U	دستگاه تهویه مطبوع
	air-conditioners U	دستگاه تهویه مطبوع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	air conditioning U	تهویه مطبوع
	air conditioning plant U	تاسیسات تهویه مطبوع
	Is there air conditioning? U	آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
	air condition U	دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
	ventilators U	دستگاه تهویه
	ventilator U	دستگاه تهویه
	turbofan U	دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
	pressure cabin U	هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
	palatably U	مطبوع
	proper U	مطبوع
	graceful U	مطبوع
	douce U	مطبوع
	sapid U	مطبوع
	publishment U	مطبوع
	scrumptious U	مطبوع
	toothsome U	مطبوع
	handsome U	مطبوع
	love some U	مطبوع
	dainty U	مطبوع
	sweeter U	مطبوع نوشین
	lief U	گرانبها مطبوع
	handsomely U	بطور مطبوع
	pleasantly U	بطور مطبوع
	graceful degradation U	تنزل مطبوع
	sightly U	مطبوع نظر
	placable U	مطبوع مهربان
	sweetest U	مطبوع نوشین
	savoury U	مطبوع طبع
	exquisite U	دلپسند مطبوع
	sweet U	مطبوع نوشین
	pleasanter U	خرم مطبوع
	pleasantest U	خرم مطبوع
	pleasant U	خرم مطبوع
	agreeable U	مطبوع بشاش
	palatable U	مطبوع به ذائقه
	agreeably U	بطور مطبوع
	ambrosial U	بسیار مطبوع
	seasoning U	مطبوع کننده
	honeyed U	مطبوع لطیف
	ventilation U	تهویه
	airing U	تهویه
	aeration U	تهویه
	heating/air conditioning equipment U	تهویه
	aerification U	تهویه
	fun U	مطبوع شوخی کردن
	pleasance U	ادب مطبوع بودن
	gracious U	مطبوع دارای لطف
	ventilating equipment U	تجهیزات تهویه
	ventilating U	تهویه کردن
	vent pipe U	لوله تهویه
	aerates U	تهویه کردن
	aerated U	تهویه کردن
	aerate U	تهویه کردن
	aerating U	تهویه کردن
	ventilate U	تهویه کردن
	natural ventilation U	تهویه طبیعی
	air-conditioning U	تهویه هوا
	ventilated U	تهویه کردن
	ventilates U	تهویه کردن
	arrow-loop U	شکاف تهویه
	induced ventillation U	تهویه مصنوعی
	system of ventilation U	سیستم تهویه
	air vent U	تهویه هوا
	air relife valve U	دریچه تهویه
	ventilation U	سیستم تهویه
	trunking U	کانال تهویه
	air relief cock U	مجرای تهویه
	vantilating system U	سیستم تهویه
	ventilation U	تهویه کردن
	savory U	خوش طعم مطبوع طبع
	ventilatory U	تهویه دار تهویهای
	air machine U	ماشین تهویه معدن
	breather tube U	لوله تهویه یا هواگیری
	sewer ventilation U	تهویه شبکه فاضلاب
	air space ratio U	درجه تهویه خاک
	to be congenial to somebody [things] U	برای کسی مطبوع بودن [اشیا]
	conceit U	[بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
	ventilates U	تهویه کردن هوا دادن به
	ventilating U	تهویه کردن هوا دادن به
	ventilate U	تهویه کردن هوا دادن به
	aeration irrigation U	ابیاری برای تهویه خاک
	ventilated U	تهویه کردن هوا دادن به
	wind wing U	پنجره کوچک تهویه اتومبیل
	air-hole U	[تهویه فضای خالی سرداب]
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	plenum method U	طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	mechanisms U	دستگاه
	appurtenance U	دستگاه
	device code U	کد دستگاه
	installation U	دستگاه
	teams U	یک دستگاه
	team U	یک دستگاه
	mechanism U	دستگاه
	nervous systems U	دستگاه پی
	systems U	دستگاه
	system U	دستگاه
	equipment U	دستگاه
	nervous system U	دستگاه پی
	installations U	دستگاه
	machines U	دستگاه
	machined U	دستگاه
	machine U	دستگاه
	utensils U	دستگاه
	utensil U	دستگاه
	unit U	دستگاه
	devices U	دستگاه
	set U	دستگاه
	organ system U	دستگاه
	appliance U	دستگاه
	sets U	دستگاه
	units U	یک دستگاه
	units U	دستگاه
	device U	دستگاه
	unit U	یک دستگاه
	apparatus U	دستگاه
	setting up U	دستگاه
	appliances U	دستگاه
	instrument U	دستگاه
	plant U	دستگاه
	plants U	دستگاه
	radio set U	دستگاه رادیو
	automatic U	دستگاه خودکار
	recording instrument U	دستگاه ضبط
	absorption apparatus U	دستگاه جذب
	automatics U	دستگاه خودکار
	rail cambering machine U	دستگاه ریل خم کن
	telegraphed U	دستگاه تلگراف
	devices U	شعار دستگاه
	storage device U	دستگاه ذخیره
	sequential device U	دستگاه ترتیبی
	shock inducer U	دستگاه ضربه زن
	guns U	دستگاه تزریق
	telegraphing U	دستگاه تلگراف
	separator U	دستگاه تجزیه
	gun U	دستگاه تزریق
	receiving set U	دستگاه گیرنده
	apparatus U	الت دستگاه
	power plant U	دستگاه تولیدنیروی
	power plants U	دستگاه تولیدنیروی
	device U	شعار دستگاه
	retort U	دستگاه تقطیر
	retorts U	دستگاه تقطیر
	curlers U	دستگاه فرزنی
	reference frame U	دستگاه مقایسهای
	abrasive cutting machine U	دستگاه برش
	curler U	دستگاه فرزنی
	respiratory system U	دستگاه تنفسی
	rhombohedral system U	دستگاه لوزوجهی
	abel closed tester U	دستگاه ابل
	prime movers U	دستگاه محرک
	telegraph U	دستگاه تلگراف