Perdic | دستگاه تشخیص دهنده فرکانس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	frequency discriminator U	دستگاه تشخیص دهنده فرکانس

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	frequency indicator U	دستگاه نشان دهنده فرکانس
	frequency discrimination U	تشخیص فرکانس
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	differentials U	تشخیص دهنده
	differential U	تشخیص دهنده
	distinguishing U	تشخیص دهنده
	prognosticator U	تشخیص دهنده قبلی مرض
	frequency monitor U	دستگاه کنترل فرکانس
	frequency tripler U	دستگاه سه برابرکننده فرکانس
	frequency doubler U	دستگاه دو برابرکننده فرکانس
	physiognomical U	مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
	frequency meter U	دستگاه اندازه گیری فرکانس
	i.f.f. system U	دستگاه تشخیص
	identification of friend from foe U	دستگاه تشخیص
	optical recognition device U	دستگاه تشخیص نوری
	isotherm follower U	دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
	wreckage locator U	دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
	transponder tango U	دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل اولیه
	transponder sierra U	دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته
	receivers U	دستگاه خوراک دهنده
	receiver U	دستگاه خوراک دهنده
	jointer U	دستگاه اتصال دهنده
	episcope U	دستگاه نشان دهنده تصاویر
	oscilloscope U	دستگاه نشان دهنده امواج
	voltage indicator U	دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
	audio response device U	دستگاه جواب دهنده سمعی
	oscilloscope U	دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
	attitude indicator U	دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
	responsor U	دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
	gas indicator U	دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
	air hose coupling U	دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
	reverberation index U	دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
	system indicator U	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
	indicator U	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
	altitude azimuth U	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
	wobbulator U	تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
	high frequency U	دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
	line route map U	نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
	resonances U	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
	resonance U	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
	frequency division multilexing U	مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
	superheterodyne U	گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
	critical frequency U	فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
	micr U	سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
	base band U	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
	baseband U	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
	scanned U	وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
	scan U	وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
	scans U	وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
	operating slide U	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
	exceptions U	روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
	recognition U	1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
	exception U	روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	trimmer U	زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
	The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U	این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
	identification U	تشخیص تشخیص دادن
	identification friendly or foe U	سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
	bailor U	امانت دهنده کفیل دهنده
	catalysts U	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
	bailer U	امانت دهنده کفیل دهنده
	catalyst U	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
	exhibitor U	نمایش دهنده ارائه دهنده
	exhibiter U	نمایش دهنده ارائه دهنده
	exhibitors U	نمایش دهنده ارائه دهنده
	extender U	توسعه دهنده ادامه دهنده
	conglutinative U	التیام دهنده جوش دهنده
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	instantaneous frequency U	مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	frequence U	فرکانس
	low frequency U	فرکانس کم
	line frequency U	فرکانس خط
	frequency U	فرکانس
	frequencies U	فرکانس
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	natural frequency U	فرکانس طبیعی
	telegraphic frequency U	فرکانس تلگرافی
	low frequency U	فرکانس پایین
	m.f. U	فرکانس متوسط
	telephone frequency U	فرکانس صحبت
	mains frequency U	فرکانس شبکه
	frequencies U	فرکانس تناوب
	nominal frequency U	فرکانس نامی
	picture frequency U	فرکانس تصویر
	frequency transformation U	تبدیل فرکانس
	q band U	بند فرکانس
	frequency mark U	علامت فرکانس
	modulation frequency U	فرکانس مدولاسیون
	double frequency U	فرکانس دوبل
	radio frequency U	فرکانس رادیویی
	radio frequency U	فرکانس بالا
	radian frequency U	فرکانس زاویهای
	reed frequency meter U	فرکانس مترانبری
	medium frequency U	فرکانس میانه
	measuring frequency U	فرکانس سنجش
	maximum frequency U	فرکانس حداکثر
	frequency U	فرکانس تناوب
	frequency tuning U	تنظیم فرکانس
	frequency recorder U	ثبات فرکانس
	frequency dependant U	تابع فرکانس
	frequency designation U	تعیین فرکانس
	frequency plan U	طرح فرکانس
	frequency parameter U	پارامتر فرکانس
	frequency of resonance U	فرکانس رزونانس
	quenching frequency U	فرکانس نوسان
	frequency of oscillations U	فرکانس نوسان
	frequency deviation U	انحراف فرکانس
	frequency of infinite attenuation U	فرکانس قطب
	frequency recorder U	ضباط فرکانس
	frequency region U	حیطه فرکانس
	modulation U	نوسان فرکانس
	frequency triplication U	تریپلاژ فرکانس
	frequency standard U	استاندارد فرکانس
	frequency stabilizer U	پایدارکننده فرکانس
	frequency stability U	پایداری فرکانس
	frequency spectrum U	بیناب فرکانس
	frequency spectrum U	طیف فرکانس
	frequency separation U	جداسازی فرکانس
	frequency respone U	پاسخ فرکانس
	frequency regulator U	رگولاتور فرکانس
	frequency region U	ناحیه فرکانس
	frequency multiplication U	افزایش فرکانس
	frequency modulator U	مدولاتور فرکانس
	frequency modulation U	تلفیق فرکانس
	frequency duplicator U	دوبلور فرکانس
	frequency drift U	اختلاف فرکانس
	frequency doubling U	دو برابرکردن فرکانس
	frequency doubling U	دوبلاژ فرکانس
	frequency doubler U	دوبلور فرکانس
	line divider U	مقسم فرکانس
	frequency divider U	مقسم فرکانس
	frequency swing U	انحراف فرکانس
	frequency distribution U	تقسیم فرکانس
	frequency spacing U	فاصله فرکانس
	frequency error U	خطای فرکانس
	frequency filter U	صافی فرکانس
	frequency fluctuation U	تغییر فرکانس
	frequency modulation U	مدولاسیون فرکانس
	frequency modulated U	مدوله فرکانس
	frequency mixture U	ترکیب فرکانس
	frequency mixing U	ترکیب فرکانس
	frequency medulation U	مدولاسیون فرکانس
	frequency measurement U	سنجش فرکانس
	frequency marking U	مارکاژ فرکانس
	frequency mark U	نشانه فرکانس
	frequency inversion U	برگردان فرکانس
	frequency generator U	مولد فرکانس
	frequency distance U	فاصله فرکانس
	line frequency U	فرکانس شبکه
	intermediate frequency U	فرکانس میانه
	frequency analysis U	تجزیه فرکانس
	input frequency U	فرکانس ورودی
	input frequency U	فرکانس اولیه
	frequency band U	باند فرکانس
	industrial frequency U	فرکانس صنعتی
	induction frequency converter U	مبدل فرکانس
	frequency blocking U	بلوکاژ فرکانس
	intermediate frequency U	فرکانس میانی
	frequency analizer U	انالیزور فرکانس
	frequency domulipliction U	تقسیم فرکانس
	frequency accuracy U	دقت فرکانس
	frequency allocation U	تعیین فرکانس
	frequency assignment U	تعیین فرکانس
	frequency determination U	تعیین فرکانس
	frequency alloment U	تقسیم فرکانس
	p band U	باند فرکانس
	k band U	باند فرکانس