English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electromagnetic system U دستگاه الکترومغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
Other Matches
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic induction U القای الکترومغناطیسی
the electromagnetic force U نیروی الکترومغناطیسی
emus U واحدهای الکترومغناطیسی
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
electromagnetic attraction U جاذبه الکترومغناطیسی
solenoid controlled valve U سوپاپ الکترومغناطیسی
electromagnetic lens U عدسی الکترومغناطیسی
magnetic focusing U تمرکز الکترومغناطیسی
electromagnetic focusing U تمرکز الکترومغناطیسی
electromagnetic flux U شاره الکترومغناطیسی
electromagnetic vibration U ضربه گر الکترومغناطیسی
electromagnetic wave U موج الکترومغناطیسی
electromagnetic units U واحدهای الکترومغناطیسی
electromagnetic tran U تله الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
emu U واحدهای الکترومغناطیسی
electromegnetic energy U انرژی الکترومغناطیسی
electromagnetic coupling U تزویج الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum U میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic field U میدان الکترومغناطیسی
electrons U ذره الکترومغناطیسی
electron U ذره الکترومغناطیسی
magnetic deflection U خمش الکترومغناطیسی
electromagnetic delay line U خط تاخیر الکترومغناطیسی
induction load speaker U بلندگوی الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum U طیف الکترومغناطیسی
electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی
electromagnetic relay U رله الکترومغناطیسی
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
electromagnetic cutout U فیوز الکترومغناطیسی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
electromagnetic repulsion U دافعه الکترومغناطیسی
electromagnetic deflection U خمش الکترومغناطیسی
polarized electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی قطبیده
electromagnetic log U سرعت یاب الکترومغناطیسی
density of the total electromagnetic ene U چگالی انرژی الکترومغناطیسی
maxwell theory og light U نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
electromagnetic interference U مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
microwave U موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
electromagnetic intrusion U نفوذ الکترومغناطیسی در مداررادارهای دشمن
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
rf U وسیله الکترومغناطیسی با فرکانس بین کیلوهرتز و مگا هرتز
loudspeaker U وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
magnetic U قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
radio frequency U قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ferrite core U ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
nervous systems U دستگاه پی
units U دستگاه
instrument U دستگاه
units U یک دستگاه
team U یک دستگاه
teams U یک دستگاه
utensils U دستگاه
utensil U دستگاه
plants U دستگاه
plant U دستگاه
system U دستگاه
device U دستگاه
devices U دستگاه
systems U دستگاه
nervous system U دستگاه پی
device code U کد دستگاه
unit U دستگاه
mechanisms U دستگاه
machine U دستگاه
sets U دستگاه
setting up U دستگاه
organ system U دستگاه
machined U دستگاه
mechanism U دستگاه
equipment U دستگاه
installations U دستگاه
installation U دستگاه
appurtenance U دستگاه
machines U دستگاه
set U دستگاه
apparatus U دستگاه
appliance U دستگاه
appliances U دستگاه
unit U یک دستگاه
rivet gun U دستگاه پرچ
rolling mill U دستگاه نورد
subassembly U مونتاژجزئی از یک دستگاه
safety device U دستگاه ضامن
identification of friend from foe U دستگاه تشخیص
storage device U دستگاه انبارش
storage device U دستگاه ذخیره
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
giorgi system U دستگاه جورجی
nervous systems U دستگاه عصبی
storage device U دستگاه انباره
crystal system U دستگاه بلور
fifth column U دستگاه جاسوسی
machine accessory U متعلقات دستگاه
milling machine U دستگاه فرز
automatic controller U دستگاه فرمان
monoclinic system U دستگاه تک شیب
automatic machine U دستگاه خودکار
low potential system U دستگاه کم فشار
carpenter's bench U دستگاه نجاری
magneto U دستگاه مولدبرق
mobile plant U دستگاه متحرک
mksa system U دستگاه مکثا
illuminator U دستگاه روشنایی
lymphatic system U دستگاه لنفاوی
mimeograph U دستگاه تکثیر
supercharge U دستگاه تشدید
bridging set U دستگاه پلوار
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
prime movers U دستگاه محرک
prime mover U دستگاه محرک
monocyclic system U دستگاه تکدور
nervous system U دستگاه عصبی
binary device U دستگاه دو حالته
leverage U دستگاه اهرمی
control gear U دستگاه کنترل
shock inducer U دستگاه ضربه زن
coordinates U دستگاه مختصات
mapping device U دستگاه نگاشت
hexagonal system U دستگاه شش گوشهای
counter recoil U دستگاه عاید
bistable device U دستگاه دوپایا
blanck cutting U دستگاه منگنه
blasting machine U دستگاه انفجار
blasting machine U دستگاه ترکش
machinery saw U دستگاه اره
blooming roll U دستگاه نوردشمشه
bracing system U دستگاه مهاربندی
sequential device U دستگاه ترتیبی
breating apparatus U دستگاه دم زدن
machine foundation U پایه دستگاه
transmitter U دستگاه فرستنده
transmitters U دستگاه فرستنده
mental apparatus U دستگاه ذهن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com