Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aiming stake
U
دستک نشانه روی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
Other Matches
pointers
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pole
U
دستک
poles
U
دستک
pile
U
دستک
picket
U
دستک
roof batten
U
دستک
picketed
U
دستک
pickets
U
دستک
piled
U
دستک
stake
U
دستک
staked
U
دستک
stakes
U
دستک
levelling rod
U
دستک
levers
U
اهرم دستک
lever
U
اهرم دستک
levelling rod
U
دستک مساحی
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
double hammer-beam
U
دستک پاچه بند
angle-modillion
U
دستک زیر قرنیز
manhelper
U
دستک رنگ امیزی
deadman
U
پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
hammer beam
U
تیر یا دستک پاچه بند
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
wire pike
U
راهنمای سیم دستک سیم کشی
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
sacrament
U
نشانه
signal
U
نشانه
reminiscences
U
نشانه
cursors
U
نشانه گر
reminiscence
U
نشانه
portents
U
نشانه
attributing
U
نشانه
indications
U
نشانه ها
emblem
U
نشانه
attributes
U
نشانه
cursor
U
نشانه گر
signaled
U
نشانه
sacraments
U
نشانه
indicative
U
نشانه
bench mark
U
نشانه
portent
U
نشانه
cues
U
نشانه
cue
U
نشانه
emblematic
U
نشانه
symptom
U
نشانه
symptoms
U
نشانه
signalled
U
نشانه
emblems
U
نشانه
attribute
U
نشانه
marker
U
نشانه
presaged
U
نشانه
symptomless
U
بی نشانه
presaging
U
نشانه
presages
U
نشانه
omen
U
نشانه
omens
U
نشانه
token
U
نشانه
tokens
U
نشانه
presage
U
نشانه
ikons
U
نشانه
markers
U
نشانه
marks
U
نشانه
icon
U
نشانه
icons
U
نشانه
trace
U
نشانه
mark
U
نشانه
one address
U
با یک نشانه
traces
U
نشانه
symbol
U
نشانه
traced
U
نشانه
symptomatic
U
نشانه بیماری
marksman
U
نشانه گیر
marksmen
U
نشانه گیر
levels
U
نشانه گرفتن
aims
U
نشانه گرفتن .
leveled
U
نشانه گرفتن
targetting
U
تیر نشانه
targetted
U
تیر نشانه
aimed
U
نشانه گرفتن .
targets
U
تیر نشانه
target
U
تیر نشانه
aim
U
نشانه گرفتن .
cairn
U
سنگ نشانه
cairns
U
سنگ نشانه
sighting
U
نشانه رفتن
vetoes
U
نشانه مخالفت
targeting
U
تیر نشانه
sightings
U
نشانه رفتن
vetoed
U
نشانه مخالفت
allegories
U
نشانه علامت
veto
U
نشانه مخالفت
vetoing
U
نشانه مخالفت
indicator
U
علامت خط نشانه
discriminandum
U
نشانه افتراق
level
U
نشانه گرفتن
bode
U
نشانه بودن
levelled
U
نشانه گرفتن
targeted
U
تیر نشانه
markers
U
علامت نشانه
sem
U
نشانه شناسی
minimal cue
U
نشانه کمینه
merit badge
U
نشانه هنر
train
U
نشانه رفتن
trained
U
نشانه رفتن
trains
U
نشانه رفتن
indicium
U
نشانه ویژه
pivot point
U
نقطه نشانه
prodrome
U
پیش نشانه
typology
U
نشانه شناسی
traffic signal
U
نشانه روشن
token passing
U
گذراندن نشانه
marker
U
علامت نشانه
allegory
U
نشانه علامت
symptomatology
U
نشانه شناسی
proof of laziness
U
نشانه تنبلی
go ahead
U
نشانه ترقی
frequency mark
U
نشانه فرکانس
dan buoy
U
بویه نشانه
asterisks
U
1-نشانه گرافیکی
cue learning
U
نشانه اموزی
cockshy
U
نشانه روی
cockshot
U
نشانه روی
emblematical
U
حاوی نشانه
asterisk
U
1-نشانه گرافیکی
bench mark
U
نشانه مبنا
line of sight
U
خط نشانه روی
aiming
U
نشانه روی
indication
U
اشعار نشانه
proofs
U
نشانه مدرک
badge reader
U
نشانه خوان
direction peg
U
میخ نشانه
signaled
U
علامت نشانه
signalled
U
علامت نشانه
proof
U
نشانه مدرک
signal
U
علامت نشانه
code
U
نشانه قراردادی
sight
U
دوربین نشانه روی
token ring network
U
شبکه نشانه حلقهای
traffic sign
U
لوحه نشانه گذاری
sights
U
دوربین نشانه روی
to present arms
U
نشانه روی کردن
sights
U
الت نشانه روی
sight
U
الت نشانه روی
aiming post
U
شاخصهای نشانه روی
mark
U
علامت نشانه هدف
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
mark
U
نشانه کردن حریف
homage
U
نشانه ی تکریم و وفاداری
marks
U
علامت نشانه هدف
marks
U
نشانه کردن حریف
aiming light
U
چراغ نشانه روی
term symbol
U
نشانه جمله طیفی
toxic symptom
U
نشانه زهراگینی یامسمومیت
fine sight
U
تنظیم خط نشانه دقیق
leading point
U
نقطه نشانه روی
kentish fire
U
که نشانه نفاق ..باشد
k
U
نشانه بیان یک هزار
it is indicative of bad luck
U
نشانه بدبختی است
it is an indication of lazines
U
نشانه تنبلی است
it bobes evil
U
نشانه بدی است
directing point
U
نقطه نشانه روی
caduceus
U
نشانه علم پزشکی
impresa
U
نشانه جمله شعاری
sightings
U
نشانه روی کردن
pavement marking
U
نشانه گذاری راه
symptom substitution theory
U
نظریه جانشینی نشانه ها
sighting device
U
وسیله نشانه روی
sight scale
U
مقیاس نشانه روی
sight scale
U
طبله نشانه روی
semicolon
U
نشانه چاپ شده
negative voice
U
منع نشانه مخالفت
road marking
U
نشانه گذاری راه
reciprocal laying
U
نشانه روی متقابله
point
U
نشانه روی کردن
sighting
U
نشانه روی کردن
peep sight
U
دریچه نشانه روی
gun sight
U
دستگاه نشانه روی
plots
U
نشانه میان چهارراه
hallmark
U
انگ نشانه عیار
carrying
U
نشانه وقوع وام
hallmarks
U
انگ نشانه عیار
crossbones
U
نشانه مرگ وخطر
plot
U
نشانه میان چهارراه
plotted
U
نشانه میان چهارراه
extend
U
گرافیک و نشانه ها است
gunner
U
نشانه رو توپ ساز
carry
U
نشانه وقوع وام
extending
U
گرافیک و نشانه ها است
carried
U
نشانه وقوع وام
gunners
U
نشانه رو توپ ساز
extends
U
گرافیک و نشانه ها است
carries
U
نشانه وقوع وام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com