Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kipskin
U
دسته پوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
peels
U
پوست انداختن پوست
streams of people
U
دسته دسته مردم
in detail
U
مفصلا دسته دسته
sorts
U
دسته دسته کردن
sorted
U
دسته دسته کردن
sort
U
دسته دسته کردن
shoals of people
U
دسته دسته مردم
scores of people
U
دسته دسته مردم
sects
U
دسته دسته مذهبی
regiments
U
دسته دسته کردن
windrow
U
دسته دسته کردن
regiment
U
دسته دسته کردن
classify
U
دسته دسته کردن
troop
U
دسته دسته شدن
trooped
U
دسته دسته شدن
trooping
U
دسته دسته شدن
distribute
U
دسته دسته کردن
assort
U
دسته دسته کردن
assort
U
دسته دسته شدن
they came in bands
U
دسته دسته امدند
sect
U
دسته دسته مذهبی
groups
U
دسته دسته کردن
group
U
دسته دسته کردن
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction
U
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundles
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
goatskins
U
پوست بز
goatskin
U
پوست بز
peel
پوست
shale
U
پوست
cortices
U
پوست
peels
U
پوست
barks
U
پوست
dermis
U
پوست
dermatalgia
U
پوست
cuticle
U
پوست
bark
U
پوست
barked
U
پوست
barking
U
پوست
cortex
U
پوست
peltry
U
پوست
crustal
U
پوست
neurilemma or lema
U
پوست پی
integument
U
پوست
skinning
U
پوست
glume
U
پوست
stripper
U
پوست کن
skinned
U
پوست
strippers
U
پوست کن
skin
U
پوست
goats
U
پوست بز
goat
U
پوست بز
parer
U
پوست کن
flayer
U
پوست کن
skins
U
پوست
tegmentum
U
پوست
skinless
U
بی پوست
husk
U
پوست
husks
U
پوست
shell
U
پوست
hide
U
پوست
shelling
U
پوست
swanskin
U
پوست قو
tegmen
U
پوست
encrustations
U
پوست
rinds
U
پوست
encrustation
U
پوست
rind
U
پوست
scalp
U
پوست سر
hull
U
پوست
hulls
U
پوست
skinner
U
پوست کن
tunc
U
پوست
peeling
U
پوست
shells
U
پوست
hides
U
پوست
bast
U
پوست درخت
sheds
U
پوست انداختن
pelts
U
پوست خام
pelted
U
پوست کندن
sheds
U
پوست ریختن
corticated
U
پوست دار
pelted
U
پوست خام
pelt
U
پوست کندن
pelt
U
پوست خام
shedding
U
پوست ریختن
calf skin
U
پوست گوساله
sheep skin
U
پوست گوسفند
blach hulled
U
سیاه پوست
shed
U
پوست انداختن
broadtail
U
پوست بره
pelts
U
پوست کندن
calfskin
U
پوست گوساله
shedding
U
پوست انداختن
shed
U
پوست ریختن
slough
U
پوست سبوس
dermoid
U
شبیه پوست
slouches
U
پوست انداختن
webbed
U
پوست دار
dermatozoa
U
انگلهای پوست
slouching
U
پوست انداختن
dermatosis
U
اماس پوست
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
molted
U
پوست انداختن
dermoid
U
پوست مانند
desquamate
U
پوست انداختن
slouch
U
پوست انداختن
chap
U
ترک
[در پوست]
dermotropic
U
پوست گرای
dermotropic
U
متمایل به پوست
dermoidal
U
پوست مانند
peeling
U
پوست انداختن
dermoidal
U
شبیه پوست
dermatology
U
پوست شناسی
decorticate
U
پوست کندن از
debark
U
پوست کندن از
cutis
U
پوست زیرین
cuticular
U
پوست مانند
cuticular
U
وابسته به پوست
moulted
U
پوست انداختن
moults
U
پوست انداختن
slough
U
پوست مار
derm
U
زیر پوست
moult
U
پوست انداختن
shelled
U
پوست دار
molting
U
پوست انداختن
parchmenty
U
پوست مانند
molts
U
پوست انداختن
dermatoid
U
پوست مانند
dermatography
U
شرح پوست
dermatographia
U
پوست نگاری
scab
U
پوست زخم
peels
U
پوست کندن
peels
U
پوست انداختن
skinny
U
پوست واستخوان
peel
U
پوست کندن
deerskin
U
پوست گوزن
peel to
O
پوست کندن
peel
پوست انداختن
peeled
U
پوست کنده
crusted
U
پوست دار
deerskin
U
پوست اهو
husky
U
پوست دار
buckskins
U
پوست گوزن
huskies
U
پوست دار
buckskins
U
پوست اهو
huskier
U
پوست دار
astrakhan
U
پوست قره کل
scalps
U
پوست کندن از سر
scabs
U
پوست زخم
moulting
U
پوست اندازی
mantles
U
پوست روکش
mantle
U
پوست روکش
scrota
U
پوست بیضه
bran
U
پوست گندم
scrotum
U
پوست بیضه
scrotums
U
پوست بیضه
scalp
U
پوست فرق سر
rawhides
U
پوست خام
scalp
U
پوست سر بامو
rawhide
U
پوست خام
scalp
U
پوست کندن از سر
scalps
U
پوست فرق سر
scalps
U
پوست سر بامو
buckskin
U
پوست گوزن
astrakhan
U
پوست بخارا
flay
U
پوست کندن از
skins
U
پوست پوستی
chafe
U
پوست رفتگی
chafes
U
پوست رفتگی
chafing
U
پوست رفتگی
frets
U
پوست را بردن
taxidermy
U
پوست ارایی
picked
U
پوست کنده
albinism
U
سفیدی پوست
alphosis
U
بیرنگی پوست
apple peel
U
پوست سیب
barky
U
پوست دار
fret
U
پوست را بردن
huskiest
U
پوست دار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com