English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
dinosaur دسته ای ازسوسماران دوره تریاسیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dinosaurs U دستهای ازسوسماران دوره تریاسیک
pterodactyl U راستهای ازسوسماران بالدار عهدژوراسیک سفلی تا عهدمسوزوئیک
pterodactyls U راستهای ازسوسماران بالدار عهدژوراسیک سفلی تا عهدمسوزوئیک
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
assort U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
windrow U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
trooped U دسته دسته شدن
shoals of people U دسته دسته مردم
assort U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
streams of people U دسته دسته مردم
sort U دسته دسته کردن
sorted U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
troop U دسته دسته شدن
groups U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
sect U دسته دسته مذهبی
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
termed U دوره
course U : دوره
term U دوره
to have ones fling U دوره
coursed U : دوره
one's d. U دوره
circuit U دوره
circuits U دوره
career U دوره
careered U دوره
careering U دوره
courses U : دوره
instar U دوره
terming U دوره
careers U دوره
contemporaries U هم دوره
pool U دوره
bordering U دوره
bordered U دوره
border U دوره
sets U دوره
felly U دوره
felloe U دوره
reviewal U دوره
setting up U دوره
edge U دوره
set U دوره
contemporary U هم دوره
pooled U دوره
periodicity U دوره
stadia U دوره
stadium U دوره
stadiums U دوره
perimeter U دوره
perimeters U دوره
rhythm U دوره
rhythms U دوره
he has run his race U دوره
pools U دوره
edges U دوره
compass U دوره
period U دوره
Ice Age U دوره یخ
periphery U دوره
peripheries U دوره
cycles U دوره
era U دوره
cycle U دوره
phases U دوره
phased U دوره
session U دوره
phase U دوره
sessions U دوره
cycled U دوره
eras U دوره
rimless U بی دوره
outlined U دوره
rims U دوره
outlining U دوره
periods U دوره
rim U دوره
outlines U دوره
epoch U دوره
epochs U دوره
outline U دوره
life cycle U دوره زندگی
guarantee period U دوره ضمانت
innings U دوره تصدی
life cycle U دوره عمر
strolling U دوره گرد
grace period U دوره مهلت
game cycle U دوره بازی
measuring period U دوره سنجش
germinal period U دوره نوجنینی
itinerant U دوره گرد
huckster U دوره گرد
maintenance period U دوره تعمیرات
maintenance period U دوره نگهداری
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
limitation period U دوره محدودیت
hucksterer U دوره گرد
latency period U دوره نهفتگی
idle period U دوره استراحت
infection period U دوره نهفتگی
ages U دوره عصر.
term U دوره انتصاب
encompassing U دوره کردن
revolution U یک دوره کامل
revolutions U یک دوره کامل
encompasses U دوره کردن
encompassed U دوره کردن
encompass U دوره کردن
termed U دوره انتصاب
careers U دوره رسمی
period of incubation U دوره نهفتگی
idle time U دوره عطالت
latency U دوره کمون
internship U دوره انترنی
Ice Age U دوره یخبندان
incunabula U نخستین دوره
induction period U دوره انگیزش
terming U دوره انتصاب
inning U یک دوره بازی
age U دوره عصر.
hucksters U دوره گرد
foreperiod U پیش دوره
house party U دوره خانگی
toured U یک دوره مسابقه
tour U یک دوره مسابقه
fiscal year U دوره مالی
fiscal years U دوره مالی
adolescence U دوره جوانی
meetings U یک دوره مسابقه
process U دوره عمل
processes U دوره عمل
meeting U یک دوره مسابقه
house-parties U دوره خانگی
action period U دوره کنش
advance course U دوره عالی
careers U دوره زندگی
careering U دوره رسمی
house-party U دوره خانگی
career U دوره زندگی
career U دوره رسمی
careered U دوره زندگی
careered U دوره رسمی
careering U دوره زندگی
tournaments U یک دوره مسابقه
tournament U یک دوره مسابقه
stretch U خط ممتد دوره
stretched U خط ممتد دوره
stretches U خط ممتد دوره
tours U یک دوره مسابقه
advanced course U دوره عالی
basic course U دوره مقدماتی
duty cycle U دوره کار
duty factor U دوره کار
rimmed U دوره دار
touring U یک دوره مسابقه
elimination heat U دوره مقدماتی
cycled U دوره گردش
perlim U دوره مقدماتی
estrous cycle U دوره فحلی
fellyfelloe U دوره درندگی
financial period U دوره مالی
flux linking a turn U شاره دوره
cycle U دوره گردش
cycle time U زمان دوره
critical period U دوره شاخص
biennium U دوره دوساله
blocking period U دوره وقفه
budget period U دوره بودجه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com