Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
son
U
دستها
sons
U
دستها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To rub ones hands.
U
دستها را بهم مالیدن
manual dexterity test
U
ازمون چالاکی دستها
walkover
U
قدم زدن با دستها
walkovers
U
قدم زدن با دستها
handspring
U
معلق زدن بر روی دستها
support
U
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
gymnastic chack
U
پودری از کربنات منیزیوم که ژیمناستها به دستها می مالند
planche
U
وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
lay back spin
U
چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
flat racing seat
U
خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
straddle seat
U
تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com