Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
housebreaking
U
دستبرد بخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
housebreak
U
بخانه دستبردزدن
homecomings
U
ورود بخانه
homecoming
U
ورود بخانه
rehouses
U
بخانه جدید رفتن
rehoused
U
بخانه جدید رفتن
rehouse
U
بخانه جدید رفتن
rehousing
U
بخانه جدید رفتن
homes
U
شهر بخانه برگشتن
home
U
شهر بخانه برگشتن
house-warming
U
جشن ورود بخانه تازه
house warming
U
جشن ورود بخانه تازه
house-warmings
U
جشن ورود بخانه تازه
crofts
U
زمین قابل کشت پیوسته بخانه
to move in
U
بخانه تازه اسباب کشی کردن
croft
U
زمین قابل کشت پیوسته بخانه
infield
U
کشتزار پیوسته بخانه زمین زیر کشت
robberies
U
دستبرد
peculation
U
دستبرد
sneak raid
U
دستبرد
defalcation
U
دستبرد
rapine
U
دستبرد
misappropriation
U
دستبرد
larceny
U
دستبرد
robbery
U
دستبرد
burgling
U
دستبرد زدن
sneak raid
U
دستبرد سریع
burgle
U
دستبرد زدن
burgled
U
دستبرد زدن
burgles
U
دستبرد زدن
move in on
<idiom>
U
دستبرد زدن
embezzling
U
دستبرد زدن به
robs
U
دستبرد زدن
embezzled
U
دستبرد زدن به
steal
U
دستبرد زدن
embezzles
U
دستبرد زدن به
robbing
U
دستبرد زدن
robbed
U
دستبرد زدن
embezzle
U
دستبرد زدن به
rob
U
دستبرد زدن
steals
U
دستبرد زدن
peculation
U
دستبرد در مال دولت
rading party
U
قسمت مامور دستبرد
semi-detached
U
درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi detached
U
درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
raiding party
U
قسمت مامور دستبرد یا تاخت
safety lock
U
قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com