English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
burglar U دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
intruder U دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
housebreaker U دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
picklock U دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
cat burglar U دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
to break into something U از محفظه ای [با زور وارد شدن و] دزدی کردن
to bar somebody from entering the place U مانع کسی وارد جایی شدن
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
to break in U به زور و غیر قانونی وارد شدن
to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. U با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
to break into a building U با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
berths U جایی که قایق به لنگربسته میشود
berth U جایی که قایق به لنگربسته میشود
berthed U جایی که قایق به لنگربسته میشود
berthing U جایی که قایق به لنگربسته میشود
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
modes U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
hang up <idiom> U جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود
Creches U [جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
sixth man U نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
paper fed U که وقتی فعال میشود که کاغذ وارد آن شود
intrant U کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود
papers U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
input/output U آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
port U سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
papering U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papered U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
turpis causa U عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود
point U نقط های در برنامه یا تابع که مجددا وارد میشود
source U نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
female U سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود
feed stock U مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
manhood suffrage U حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند
machined U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
plug U اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugging U اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugs U اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
insert U مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserting U مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserts U مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
typematic U هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
label U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
labeling U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
labelled U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
labels U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plug U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugs U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
polarized U ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
library U تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
libraries U تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
buffering U دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
sheets U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheet U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
turnstile U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles U تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
in circuit emulator U ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
macro U استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
robber U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
heister [American E] U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
source U فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable U ذخیره شده روی رسانه که مستقیماگ روی کامپیوتر وارد میشود
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
mode U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
modes U حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
audio U چرخ نوار ضبط مغناطیسی در یک پوشش کوچک که وارد دستگاه ضبط صدا میشود
backgrounds U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
background U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
library U زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
libraries U زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
distributed load U نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
repeats U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
repeat U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
theft and pilferage U دزدی و دله دزدی
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
to lay down a rule U قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
push up list U لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
edge U تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edges U تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
automatic release date U تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
constructive notice U ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
legitimating U عذر قانونی قانونی
legitimate U عذر قانونی قانونی
legitimated U عذر قانونی قانونی
legitimates U عذر قانونی قانونی
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
lifts U دزدی
burglary U دزدی
lifting U دزدی
lifted U دزدی
lift U دزدی
thievery U دزدی
theft U دزدی
spoliation U دزدی
thefts U دزدی
larceny U دزدی
abstraction U دزدی
nipped U دزدی
robbery U دزدی
robberies U دزدی
brigandism U دزدی
nips U دزدی
burglaries U دزدی
nip U دزدی
freebooting U دزدی
filch U دزدی
filched U دزدی
filches U دزدی
filching U دزدی
thieving U دزدی
embezzlement U دزدی
abstractions U دزدی
piracy U دزدی دریائی
cabbage U دله دزدی
plagiarism U دزدی ادبی
piracy U دزدی دریایی
piracy U دزدی ادبی
cabbages U دله دزدی
kidnapping U ادم دزدی
intercepting U توپ دزدی
intercepts U توپ دزدی
abaction U گله دزدی
aggravated theft U دزدی مشدد
commit theft U دزدی کردن
cribs U دزدی ادبی
cycle stealing U چرخه دزدی
larcenous U مربوط به دزدی
larceny petty U دزدی کوچک
cribs U دله دزدی
heist U دزدی سرقت
intercepted U توپ دزدی
intercept U توپ دزدی
picking U دله دزدی
heists U دزدی سرقت
heists U دزدی کردن
kidnapping U بچه دزدی
heist U دزدی کردن
petty larceny U دله دزدی
kleptomaniacs U علاقمند به دزدی
kleptomaniac U علاقمند به دزدی
kleptomania U جنون دزدی
kleptomania U دزدی بیمارگون
petit larceny U دله دزدی
pickery U دله دزدی
steal U توپ دزدی
thieve U دزدی کردن
thievish U خوگرفته به دزدی
burgle U شب دزدی کردن
burgled U شب دزدی کردن
burgles U شب دزدی کردن
burgling U شب دزدی کردن
stick up <idiom> U دزدی مسلحانه
steals U توپ دزدی
thievishness U خوی دزدی
theft, pilferage, non delivery U دله دزدی
pilferage U دله دزدی
cribbing U دزدی ادبی
cribbing U دله دزدی
cribbed U دزدی ادبی
cribbed U دله دزدی
shop lifting U دزدی از مغازه ها
Shanghai U ادم دزدی
crib U دزدی ادبی
crib U دله دزدی
plagiary U دزدی ادبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com