Perdic | در CL عبارت است ازرهنی که در شرایط خاص خود به خود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	equitable mortgage U	در CL عبارت است ازرهنی که در شرایط خاص خود به خود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	search and replace U	خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
	dynamic condition U	شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
	synoptic situation U	شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
	second best theory U	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
	clause U	عبارت
	expressions U	عبارت
	expression U	عبارت
	phrased U	عبارت
	statements U	عبارت
	statement U	عبارت
	phrase U	عبارت
	cl U	عبارت
	clauses U	عبارت
	term U	عبارت
	termed U	عبارت
	phrases U	عبارت
	terming U	عبارت
	experssion U	عبارت
	wordage U	عبارت
	word U	عبارت
	worded U	عبارت
	relational expression U	عبارت رابطهای
	range expression U	عبارت دامنه
	an exclamatory phrase U	عبارت تعجبی
	an idiomatic experssion U	عبارت اصطلاحی
	put into words U	به عبارت دراوردن
	termed U	جمله عبارت
	protext U	عبارت پیشین
	prolixity U	عبارت زاید
	in other words <adv.> U	به عبارت دیگر
	To phrase. U	به عبارت در آوردن
	Verbosity. Rhetoric. U	عبارت پردازی
	phraseology U	عبارت پردازی
	passage U	عبارت فقره
	terming U	جمله عبارت
	passages U	عبارت فقره
	wording U	عبارت سازی
	term U	جمله عبارت
	colloquialisms U	عبارت مصطلح
	colloquialism U	عبارت مصطلح
	the letter of the law U	عبارت قانون
	Namely …viz …it consists of… U	عبارت است از ...
	context style of a expression U	سیاق عبارت
	paragrapher U	عبارت نویس
	involution U	پیچدارکردن عبارت
	namely <adv.> U	به عبارت دیگر
	to wit <adv.> U	به عبارت دیگر
	videlicet U	به عبارت دیگر
	in fact U	به عبارت دیگر
	affirmative U	عبارت مثبت
	assignment statement U	عبارت گمارشی
	phraseologist U	عبارت پرداز
	trinomial U	دارای سه عبارت
	mathematical term U	عبارت [ریاضی]
	expressions U	افهار عبارت
	expression U	افهار عبارت
	doxology U	عبارت تسبیحی
	term U	عبارت [ریاضی]
	quotations U	اقتباس عبارت
	quotation U	اقتباس عبارت
	locution U	سبک عبارت پردازی
	phrases U	فراز عبارت سازی
	mixed mode experssion U	عبارت امیخته یاب
	locus classicus U	عبارت نمونه ادبی
	facies U	عبارت مشخص یک طبقه
	locutions U	سبک عبارت پردازی
	landed a U	که عبارت از زمین است
	qualificative U	کلمه یا عبارت توصیفی
	phrase U	فراز عبارت سازی
	pull out quote U	عبارت استخراج شده
	it consists mainly U	بیشتر عبارت است از
	metaphraze U	به عبارت دیگر در آوردن
	limitation clause U	عبارت تعیین حدود
	verbalism U	عبارت بی معنی پرحرفی
	i.e U	مخفف به عبارت دیگر
	escalation U	ماده یا عبارت تعدیل
	anastrophe U	تعویض کلمات یک عبارت
	to express in worde U	به سخن یا عبارت دراوردن)
	phrased U	فراز عبارت سازی
	passages U	عبارت منتخبه از یک کتاب
	passage U	عبارت منتخبه از یک کتاب
	term U	شرایط
	termed U	شرایط
	terming U	شرایط
	conditions U	شرایط
	terms U	شرایط
	the conditions U	شرایط ان
	anastrophe U	قلب عبارت کلمات مقلوب
	B.Sc U	مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
	phraseography U	نشان گذاری بجای عبارت
	lambs wool U	که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
	b. and b U	مخفف عبارت 'breakfast and bed'
	anaphora U	تکرار یک یا چند عبارت متوالی
	restrictive U	جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
	fisher equation U	این رابطه عبارت است از :
	equation of exchange U	به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
	present conditions U	شرایط فعلی
	conditions of purchase U	شرایط خرید
	conditions of contract U	شرایط قرارداد
	condition of readiness U	شرایط امادگی
	existing circumstances U	شرایط موجود
	light conditions U	شرایط نور
	equilibrium conditions U	شرایط تعادل
	initial condition U	شرایط اولیه
	conference terms U	شرایط کنفرانس
	given conditions U	شرایط معلوم
	given conditions U	شرایط معینه
	final cinditions U	شرایط فینال
	final cinditions U	شرایط پایانی
	dis qualified U	فاقد شرایط
	delivery terms U	شرایط تحویل
	requirements of the credit U	شرایط اعتبار
	credit terms U	شرایط اعتبار
	emergency conditions U	شرایط اضطراری
	implied terms U	شرایط تلویحی
	implied terms U	شرایط ضمنی
	conditions of (the) competition U	شرایط رقابت
	tight spot <idiom> U	شرایط سخت
	Russian roulette <idiom> U	شرایط پرخطر
	ball games U	شرایط وضعیت
	ball game U	شرایط وضعیت
	working conditions U	شرایط کار
	tropical condition U	شرایط گرمسیری
	terms of trade U	شرایط مبادله
	terms of trade U	شرایط معامله
	no bed of roses <idiom> U	شرایط سختوبد
	competitive conditions U	شرایط رقابت
	conditions of use U	شرایط کاربرد
	suitable conditions U	شرایط مناسب
	usual conditions U	شرایط معمول
	terms of payment U	شرایط پرداخت
	terms and conditions U	ضوابط و شرایط
	payment terms U	شرایط پرداخت
	standard temperature and pressure U	شرایط متعارفی
	standard temperature and pressure U	شرایط استاندارد
	normal temperature and pressure U	شرایط متعارفی
	normal temperature and pressure U	شرایط استاندارد
	necessary conditions U	شرایط لازم
	mutual terms U	شرایط متقابل
	marginal conditions U	شرایط نهائی
	makings U	شرایط لازم
	qalified U	واجد شرایط
	second order conditions U	شرایط ثانوی
	settlement terms U	شرایط پرداخت
	competition conditions U	شرایط رقابت
	sufficient conditions U	شرایط کافی
	standard conditions U	شرایط متعارفی
	standard condition U	شرایط استاندارد
	stability conditions U	شرایط ثبات
	spring conditions U	شرایط بهاری
	terms of shipment U	شرایط حمل
	shipping terms U	شرایط حمل
	settlement terms U	شرایط تسویه
	liner terms U	شرایط خط کشتیرانی
	boundary conditions U	شرایط مرزی
	qulifications U	واجد شرایط
	admission requirements U	شرایط پذیرش
	qualify U	واجد شرایط
	qualifies U	واجد شرایط
	adverse factors U	شرایط نامساعد
	disadvantages U	شرایط نامساعد
	requirements U	شرایط لازم
	ambient conditions U	شرایط محیطی
	actude conditions U	شرایط شدید
	actude conditions U	شرایط حاد
	bona fide U	واجد شرایط
	conditions U	شرایط اوضاع
	plateaux U	شرایط پایا
	qualification U	واجد شرایط
	plateaus U	شرایط پایا
	disadvantage U	شرایط نامساعد
	fair play U	شرایط برابر
	plateau U	شرایط پایا
	qualifications U	شرایط لازم
	average conditions U	شرایط متوسط
	qualification U	وضعیت شرایط
	qualified U	واجد شرایط
	ballistic conditions U	شرایط بالیستیکی
	eligible U	واجد شرایط
	average conditions U	شرایط عادی
	boundary conditions U	شرایط حدی
	word order U	ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
	inverting U	قلب عبارت معکوس کردن نسبت
	florulent U	خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
	irishism U	عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
	worid U	عبارت پیغام خبر قول عهد
	C.A.B U	مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
	C.A.B.s U	مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
	invert U	قلب عبارت معکوس کردن نسبت
	inverts U	قلب عبارت معکوس کردن نسبت
	well turned U	خوب ادا شده خوش عبارت
	tongue twister U	کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
	Afro-American U	نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
	tongue-twisters U	کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
	tongue-twister U	کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
	other things being equal U	اگر شرایط دیگررابرابربگیریم
	ineligible U	فاقد شرایط لازم
	qualified U	واجد شرایط لازمه
	eligible U	واجد شرایط مطلوب
	unqualified U	فاقد شرایط لازم