Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
urning
U
در همجنس خواهی مردان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
homosexuality
U
همجنس خواهی
inversions
U
همجنس خواهی
sapphism
U
همجنس خواهی
inversion
U
همجنس خواهی
uranism
U
همجنس خواهی
homoerotism
U
همجنس خواهی
tribadism
U
همجنس خواهی فاعلی
overt homosexuality
U
همجنس خواهی اشکار
latent homosexuality
U
همجنس خواهی نهفته
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
faute de mieux
U
همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
lacrosse
U
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
l like like
U
بازبا باز کند همجنس با همجنس پرواز
Take it or leave it.
U
می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه !
menfolk
U
مردان
the males
U
پسران یا مردان
men of the d.
U
مردان وقت
males of military age
U
مردان در سن سربازی
men of that stamp
U
این قبیل مردان
congeneric
U
همجنس
cognate
U
همجنس
the male sex
U
جنس ذکور مردان وپسران
men affifty and above
U
مردان پنجاه ساله به بالا
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
homosexuals
U
همجنس باز
butch
U
همجنس باز
gay
U
همجنس خواه
gayer
U
همجنس خواه
gayest
U
همجنس خواه
gays
U
همجنس خواه
homogen
U
جزء همجنس
isophilic
U
همجنس دوست
assimilative
U
همجنس کننده
biotype
U
ژنوتیپ همجنس
consubstantiate
U
همجنس کردن
homogeneously
U
بطور همجنس
homosexual
U
همجنس باز
homosexuals
U
همجنس خواه
homosexuality
U
همجنس گرایی
homosexual
U
همجنس گرا
homosexual
U
همجنس خواه
homosexuals
U
همجنس گرا
he lined up his men
U
مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
Saadi was a giant among men .
U
سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
height of the volleyball net
U
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
tribade
U
همجنس خواه فاعلی
of a piece with each other
U
ازسر هم همجنس یکدیگر
gold digger
U
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
homogen
U
گروه چند چیز همجنس
physalis
U
عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
cannibals
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
cannibal
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
aftershave
U
[مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
jabot
U
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
herr
U
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
succuba
U
جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
stylolite
U
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
holophytic
U
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
walker cup
U
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
ruffs
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
toxicomania
U
سم خواهی
sprint medley
U
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
nosophilia
U
بیماری خواهی
zoophilia
U
حیوان خواهی
thou wilt go
U
خواهی رفت
will to power
U
قدرت خواهی
oestrus
U
گشن خواهی
thou shalt go
U
خواهی رفت
zoophily
U
حیوان خواهی
thanatomania
U
مرگ خواهی
progressiveness
U
ترقی خواهی
progressivism
U
ترقی خواهی
Why dont you leave me alone?
U
از جان من چه می خواهی ؟
zealotry
U
هوا خواهی
electron affinity
U
الکترون خواهی
blackmail
U
باج خواهی
amende honorable
U
پوزش خواهی
amativeness
U
خاطر خواهی
zeal
U
خیر خواهی
benevolence
U
خیر خواهی
benevolence
U
نیک خواهی
blackmails
U
باج خواهی
blackmailing
U
باج خواهی
blackmailed
U
باج خواهی
coprophilia
U
مدفوع خواهی
illy
U
ازروی بد خواهی
willy nilly
U
خواهی نخواهی
willy-nilly
U
خواهی نخواهی
estrus
U
گشن خواهی
ephebophilia
U
جوان خواهی
hebephilia
U
نوجوان خواهی
apologizing
U
عذر خواهی کردن
liberalism
U
اصول ازادی خواهی
Pick, what you like
[want]
!
U
هر کدام را می خواهی بردار!
apologized
U
عذر خواهی کردن
apologize
U
عذر خواهی کردن
apologised
U
عذر خواهی کردن
apologises
U
عذر خواهی کردن
Do you want some more food ?
U
بازهم غذا می خواهی ؟
polled
U
نظر خواهی کردن
What the hell do you want?
U
چه زهر ماری می خواهی ؟
apologising
U
عذر خواهی کردن
polls
U
نظر خواهی کردن
Why do you want to know ? dont be nosy.
U
می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
crystal growth affinity
U
رشد خواهی بلور
royalistic
U
مبنی برسلطنت خواهی
apologise
U
عذر خواهی کردن
public spiritedness
U
خیر خواهی مردم
abundancy motive
U
انگیزه فزون خواهی
appealable
U
قابل پژوهش خواهی
poll
U
نظر خواهی کردن
apologizes
U
عذر خواهی کردن
to offer an apology
U
عذر خواهی کردن
supercilious
U
از روی خود خواهی
hypersexuality
U
فزون خواهی جنسی
to play at
U
خواهی نخواهی اقدام کردن
generosity
U
خیر خواهی گشاده دستی
She is hopping mad .
U
چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
Do you want to have your fortune told?
U
می خواهی برایت فال بگیرم ؟
Having hardly arrived you want to. . .
U
هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
shot
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
You seem to expect something for good measure !
U
مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
When in Rome, do as the Romans do!
<proverb>
U
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
Where do you want to go this time of night ?
U
این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
public spirit
U
خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
You wI'll benefit by this book .
U
از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
If you want to sell your car , I am your man .
U
اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
public spiritedly
U
ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
U
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
radicalism
U
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
nothing serves to but apology
U
هیچ چیز جز عذر خواهی بدردنمیخوردیا سودمند نیست
men's western round
U
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
men's national round
U
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
st george round
U
مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
invitation
U
وعده خواهی وعده گیری
invitations
U
وعده خواهی وعده گیری
constant dripping wears away the stone
<proverb>
U
اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com