Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
uncharted
U
در نقشه یاجدول وارد نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i had scarely arrived
U
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
raw
U
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
gyrolog
U
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
control map
U
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
wake up
U
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
topographic map
U
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
U
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane
U
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
unbowed
U
خم نشده
uncharged
U
پر نشده
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
hep
U
وارد
intrant
U
وارد
relevant
U
وارد
pertinenet
U
وارد به
familiar
U
وارد در
to make an entry of
U
وارد
infare
U
وارد
comer
U
وارد
conscious
U
وارد
unbleached
<adj.>
U
سفیدگری نشده
unevaluated
<adj.>
U
بررسی نشده
unfulfilled
U
اجرا نشده
unfulfilled
U
انجام نشده
untested
<adj.>
U
بررسی نشده
undisturbed
U
مختل نشده
uninspected
<adj.>
U
بررسی نشده
uncommitted
U
تقبل نشده
unexamined
<adj.>
U
بررسی نشده
unaudited
<adj.>
U
تست نشده
uncontrolled
U
کنترل نشده
uncontrolled
U
مهار نشده
virgins
U
استفاده نشده
unchanged
U
عوض نشده
untested
<adj.>
U
تست نشده
uninspected
<adj.>
U
تست نشده
unseen
U
مکشوف نشده
unabridged
U
کوتاه نشده
unseen
U
مشاهده نشده
unabridged
U
تلخیص نشده
unexamined
<adj.>
U
تست نشده
unevaluated
<adj.>
U
تست نشده
unchecked
<adj.>
U
تست نشده
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
virgin
U
استفاده نشده
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
untested
<adj.>
U
کنترل نشده
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
U
کنترل نشده
unexamined
<adj.>
U
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
U
کنترل نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
unsung
U
خوانده نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
unsung
U
ستایش نشده
unsung
U
سروده نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
unchecked
<adj.>
U
بررسی نشده
haggard
U
رام نشده
unread
U
خوانده نشده
uncut
U
بریده نشده
uncut
U
قطع نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
unclaimed
U
مطالبه نشده
unabated
U
کاسته نشده
unaudited
<adj.>
U
بررسی نشده
sightless
U
دیده نشده
unchecked
<adj.>
U
کنترل نشده
untested
<adj.>
U
تایید نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
unalloyed
U
الیاژ نشده
unconnected
U
وصل نشده
open
U
واریز نشده
opened
U
واریز نشده
opens
U
واریز نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
unmitigated
U
کاسته نشده
uncharted
U
اکتشاف نشده
unbroken
U
رام نشده
unsettled
U
تصفیه نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
outstandingly
U
تصفیه نشده
outstandingly
U
وصول نشده
outstandingly
U
واریز نشده
outstanding
U
پرداخت نشده
outstanding
U
تصفیه نشده
outstanding
U
وصول نشده
outstanding
U
واریز نشده
unset
U
ثابت نشده
unshod
U
نعل نشده
unquestioned
U
بحث نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
unpublished
U
نشر نشده
unpublished
U
چاپ نشده
unguarded
U
حساب نشده
unguarded
U
حراست نشده
unearned
U
کسب نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
unworn
U
استعمال نشده
unfinished
U
تمام نشده
unsight
U
دیده نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
unwashed
U
شسته نشده
unworn
U
کهنه نشده
outstandingly
U
پرداخت نشده
unpremediated
U
تصور نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
undeeded
U
در سندقید نشده
vacant
U
اشغال نشده
undefined
U
تعریف نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
unattached
U
توفیق نشده
uncounted
U
شمرده نشده
unpaid
U
پرداخت نشده
undeterred
<adj.>
U
منصرف نشده
unbacked
U
رام نشده
uninvited
U
دعوت نشده
unattached
U
اعزام نشده
undirected
U
هدایت نشده
undisiplined
U
تربیت نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
unsought
U
کاوش نشده
unspotted
U
ننگین نشده
unnormalized
U
هنجار نشده
wound less
U
زخمی نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
unleached
U
سفید نشده
unoccupied
U
اشغال نشده
savaging
U
رام نشده
savages
U
رام نشده
savaged
U
رام نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com