Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
publicly
U
در نظر عموم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
domain
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
domains
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
chalk
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
public
U
عموم
public
U
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
paradox
U
عقیدهای که با عقیده عموم مخالف است
paradoxes
U
عقیدهای که با عقیده عموم مخالف است
limelight
U
قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
libraries
U
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library
U
کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
publicised
U
به اطلاع عموم رساندن
publicises
U
به اطلاع عموم رساندن
publicising
U
به اطلاع عموم رساندن
publicize
U
به اطلاع عموم رساندن
publicized
U
به اطلاع عموم رساندن
publicizes
U
به اطلاع عموم رساندن
publicizing
U
به اطلاع عموم رساندن
forum
U
بازار محل اجتماع عموم
forums
U
بازار محل اجتماع عموم
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
common goods
U
کالای مورد نیاز عموم
common user items
U
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
common user supplies
U
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
commonable
U
قابل استفاده عموم
coram popula
U
درپیش عموم
cry up
U
نزد عموم ارج ومنزلت یافتن زیاد ستودن
debutant
U
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
deodand
U
چیزیکه دولت برای استفاده عموم ضبط میکردزیرامایه مرگ کسی شده
discommon
U
ازدسترس عموم بیرون اوردن
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
for the public good
U
برای خیر عموم
notify the public
U
به اطلاع عموم رساندن
open to the public
U
واضح درنظر عموم
proprietary company
U
شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
public spiritedness
U
خیرخواهی عموم
publicly useful
U
سودمند برای عموم
publitize
U
به اطلاع عموم رساندن
the public
U
عموم مردم
the public are hereby notified
U
بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
to burst upon the view
U
ناگهان به چشم عموم پدیدارشدن
universal applause
U
عموم
Open to the publice.
U
ورود برای عموم آزاد است
By common consent.
U
به تصدیق همه ( عموم )
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com