English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
otherwhere U در مکان دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
groupie U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupies U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
on the move <idiom> U حرکت از مکانی به مکان دیگر
Other Matches
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
purlieus U مکان جا
spots U مکان
spot U مکان
locations U مکان
illocal U بی مکان
place U مکان
places U مکان
placing U جا مکان
placing U مکان
places U جا مکان
space U مکان
spaces U مکان
place U جا مکان
location U مکان
there U ان مکان
stabilisers U مکان
part U مکان
stabilizer U مکان
sited U مکان
locus U مکان
stead U مکان
site U مکان
sites U مکان
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
locus U مکان هندسی
loci U مکان هندسی
place learning U مکان اموزی
places U مکان موقع
place U مکان موقع
placing U مکان موقع
topography U مکان نگاری
print position U مکان چاپ
shifted U تغییر مکان
move U نقل مکان
public place U مکان عمومی
nowhere U در هیچ مکان
storage location U مکان انباره
topology U مکان شناسی
storage location U مکان ذخیره
shift U تغییر مکان
locality U موضع مکان
localities U موضع مکان
topographer U مکان نگار
shifts U تغییر مکان
place of honor U مکان پر افتخار
ubiety U کیفیت مکان
moved U نقل مکان
facility U مکان ساختمان
moves U نقل مکان
displacement U تغییر مکان
response position U مکان جواب
topologist U مکان شناس
screen position U مکان صفحه
unit position U مکان واحد
cursor U مکان نما
adverb of place U فرف مکان
locations U مکان یابی
left shift U تغییر مکان به چپ
cursors U مکان نما
displaciment U تغییر مکان
location counter U مکان شمار
displaciment U تفاوت مکان
nowheres U در هیچ مکان
displeacement of water U تغییر مکان اب
memory location U مکان حافظه
clearings U مکان مسطح
change of place U تغییر مکان
location U مکان یابی
sign position U مکان علامت
clearing U مکان مسطح
locative U دال بر مکان
elevators U مکان افقی متحرک
die shift U تغییر مکان حدیده
rudder U مکان عمودی متحرک
sides way U تغییر مکان جانبی
shift register U ثبات تغییر مکان
elevator U مکان افقی متحرک
cyclic shift U تغییر مکان چرخهای
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
rudders U مکان عمودی متحرک
crusor arrows U پیکانهای مکان نما
current location counter U شمارنده مکان فعلی
cursor control U کنترل مکان نما
components of displacement U مولفههای تغییر مکان
circular shift U تغییر مکان حلقوی
universe U کون و مکان دهر
ring shift U تغییر مکان حلقهای
shift out U تغییر مکان به بیرون
doppler shift U تغییر مکان دوپلری
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
locus of centres U مکان هندسی مرکزها
locate mode U باب مکان یابی
piston displacement U تغییر مکان پیستون
location of industry U تعیین مکان صنعت
location theory U نظریه تعیین مکان
logic shift U تغییر مکان منطقی
flitting U نقل مکان کردن
fleche U نقل مکان شمشیرباز
logical shift U تغییر مکان منطقی
flitted U نقل مکان کردن
flits U نقل مکان کردن
topography U مکان نگاری مساحی
displacement U جابجاشدگی تغییر مکان
drilling position U مکان مته کاری
circular shift U تغییر مکان دایرهای
red shift U تغییر مکان سرخ
mobility U قابلیت نقل مکان
end around shift U تغییر مکان دورگشتی
locus U مکان هندسی مرکزها
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
arithmetic shift U تغییر مکان حسابی
flit U نقل مکان کردن
protected location U مکان حفافت شده
mental topography U مکان نگاری ذهن
position vector U بردار مکان [ریاضی]
position U بردار مکان [ریاضی]
toponymic U وابسته به مکان نامی
location vector U بردار مکان [ریاضی]
shifts U تغییر مکان انتقال
whereabout U حدود تقریبی مکان
shifted U تغییر مکان انتقال
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
shift U تغییر مکان انتقال
transmigrator U نقل مکان کننده
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
echeloned displacement U تغییر مکان رده برده
removal U برطرف سازی نقل مکان
moves U پیشنهاد کردن تغییر مکان
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
output per unit of displacement U توان در واحد تغییر مکان
locality U محل مخصوص مکان جغرافیایی
move U پیشنهاد کردن تغییر مکان
dp U بی مکان ومنزل تبعید شده
right shift U تغییر مکان به سمت راست
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
colocate U دریک مکان قرار دادن
redeployment U تغییر مکان دادن یکانها
tablets U مکان نما روی صفحه
tablet U مکان نما روی صفحه
accomodation وسایل آسایش واستراحت جا و مکان
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
moved U پیشنهاد کردن تغییر مکان
forth U دور از مکان اصلی جلو
cursor movement keys U کلیدهای حرکت مکان نما
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
cursor control keys U کلیدهای کنترل مکان نما
statip shift register U ثبات تغییر مکان ایستا
located U مستقر ساختن مکان یابی کردن
pesthole U مکان مستعد برای بیماری واگیر
to take a run-up U با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
locate U مستقر ساختن مکان یابی کردن
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
locates U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating U مستقر ساختن مکان یابی کردن
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
topographic U وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
toponymy U ذکر اسامی نواحی مکان نامی
except U مکان دهی و ادغام شامل نیست
end in itself <idiom> U مکان کافی برای راحت بودن
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
addressing U روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
debugs U آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debug U آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
coextensive U باهم دریک زمان ویک مکان بسط یافته
rate joystick U سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
cursor tracking U حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
flattest U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flat U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com