Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inurn
U
در فرف نگاه داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
file
U
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
filed
U
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
stop
U
نگاه داشتن
stopped
U
نگاه داشتن
stopping
U
نگاه داشتن
stops
U
نگاه داشتن
save
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saved
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saves
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
freeze
U
ثابت نگاه داشتن
freezes
U
ثابت نگاه داشتن
clipboard
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
wedge
U
باگوه نگاه داشتن
wedged
U
باگوه نگاه داشتن
wedges
U
باگوه نگاه داشتن
wedging
U
باگوه نگاه داشتن
hold
U
نگاه داشتن
holds
U
نگاه داشتن
stay
U
نگاه داشتن
stayed
U
نگاه داشتن
guard
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
tackle
U
نگاه داشتن
tackled
U
نگاه داشتن
tackles
U
نگاه داشتن
tackling
U
نگاه داشتن
stunt
U
کوتاه نگاه داشتن
stunting
U
کوتاه نگاه داشتن
stunts
U
کوتاه نگاه داشتن
refrain
U
نگاه داشتن
refrained
U
نگاه داشتن
refraining
U
نگاه داشتن
refrains
U
نگاه داشتن
commemorate
U
نگاه داشتن جشن گرفتن
commemorate
U
بیادگار نگاه داشتن
commemorated
U
نگاه داشتن جشن گرفتن
commemorated
U
بیادگار نگاه داشتن
commemorates
U
نگاه داشتن جشن گرفتن
commemorates
U
بیادگار نگاه داشتن
commemorating
U
نگاه داشتن جشن گرفتن
commemorating
U
بیادگار نگاه داشتن
keep
U
نگاه داشتن
keeps
U
نگاه داشتن
retain
U
نگاه داشتن
retain
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
retained
U
نگاه داشتن
retained
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
retaining
U
نگاه داشتن
retaining
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
retains
U
نگاه داشتن
retains
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
celebrate
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrates
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrating
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
hide
U
مخفی نگاه داشتن
hides
U
مخفی نگاه داشتن
smother
U
در دل نگاه داشتن خفه شدن
smothered
U
در دل نگاه داشتن خفه شدن
smothering
U
در دل نگاه داشتن خفه شدن
smothers
U
در دل نگاه داشتن خفه شدن
exclude
U
راه ندادن به بیرون نگاه داشتن از
excludes
U
راه ندادن به بیرون نگاه داشتن از
shroud
U
در زیرحجاب نگاه داشتن
shrouded
U
در زیرحجاب نگاه داشتن
spare
U
برای یدکی نگاه داشتن
spare
U
درذخیره نگاه داشتن مضایقه
spared
U
برای یدکی نگاه داشتن
spared
U
درذخیره نگاه داشتن مضایقه
c clamp
U
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
cellarage
U
حق انبارداری برای نگاه داشتن چیزی
enchain
U
در زنجیر نهادن محکم نگاه داشتن
enwomb
U
در رحم نگاه داشتن
fish globe
U
شیشه گردبرای نگاه داشتن ماهی
hold down
U
مطیع نگاه داشتن
hold over
U
برای اینده نگاه داشتن
impark
U
در محوطه نگاه داشتن
inshrine
U
با حرمت نگاه داشتن
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
journalize
U
دفترروزانه نگاه داشتن
keep on
U
بازهم نگاه داشتن
laniard
U
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
memorialize
U
برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
outrigger
U
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
pawl
U
باگیره یاعایق نگاه داشتن
pinfold
U
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
planch
U
صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
preservatize
U
نگاه داشتن
to behave oneself
U
ادب نگاه داشتن
to give support to
U
نگاه داشتن
to hang up
U
نگاه داشتن
to hold any one to ransom
U
کسیرا در توقیف نگاه داشتن تااینکه با دادن فدیه اورا ازادکنند
to hold in trust
U
بطورامانت نگاه داشتن
to hush up
U
ساکت نگاه داشتن
to keep any one waiting
U
نگاه داشتن
to keep at bay
U
معطل نگاه داشتن
to keep away
U
دور نگاه داشتن
to keep down
U
پایین نگاه داشتن
Other Matches
to keep up
U
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to lock out
U
نگاه داشتن
to lay fast
U
نگاه داشتن
to stop
[doing something]
U
نگاه داشتن
to keep in
U
نگاه داشتن
to put to a pause
U
نگاه داشتن
to keep on file
U
درپرونده نگاه داشتن
to keep on
U
روشن نگاه داشتن
to keep on
U
پیوسته نگاه داشتن
to keep in
U
روشن نگاه داشتن
to pick up oneself
U
خودرا نگاه داشتن
on ice
<idiom>
U
دور نگاه داشتن
keep under one's hat
<idiom>
U
پنهان نگاه داشتن
to lay up in a napkin
U
بی مصرف نگاه داشتن
to keep the pot boiling
U
کارهارادرجریان نگاه داشتن
to time a race
U
وقت مسابقهای را نگاه داشتن
to rein up
U
جلو اسب را نگاه داشتن
to observe the proprieties
U
اداب معاشرت را نگاه داشتن
Keep somebody at bay
<idiom>
U
[کسی را دور نگاه داشتن]
keep something at bay
<idiom>
U
[چیزی را دور نگاه داشتن]
to p a vehicle or horse
U
جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
to keep on
U
در نیاوردن
[نگاه داشتن]
[جامه یا کلاه]
to shut in
U
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
to trainb arms
U
تفنگ رابایک دست وتقریباموازی بازمین نگاه داشتن
to save ones face
U
ابروی خودراحفظ کردن صورت خودرابسیلی سرخ نگاه داشتن
to keep time
U
موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
keek
U
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me
U
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
to stop somebody or something
U
کسی را یا چیزی را نگاه داشتن
[متوقف کردن]
[مانع کسی یا چیزی شدن]
[جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
glances
U
نگاه نگاه مختصر
glanced
U
نگاه نگاه مختصر
glance
U
نگاه نگاه مختصر
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
U
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
to keep down
U
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
hope
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
to have by heart
U
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
meaner
U
مقصود داشتن هدف داشتن
hoped
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
cost
U
قیمت داشتن ارزش داشتن
proffer
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
mean
U
مقصود داشتن هدف داشتن
hopes
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
abhors
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
reside
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhorred
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorring
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
resides
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
resided
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
meanest
U
مقصود داشتن هدف داشتن
upkeep
U
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
ganders
U
: نگاه
gander
U
: نگاه
leer
U
نگاه کج
slants
U
نگاه کج
glimpsing
U
نگاه کم
slanted
U
نگاه کج
slant
U
نگاه کج
leer
U
نگاه چپ
view
U
نگاه
looks
U
نگاه
looked
U
نگاه
regards
U
نگاه
regarded
U
نگاه
regard
U
نگاه
look
U
نگاه
glimpses
U
نگاه کم
leered
U
نگاه کج
gloatingly
U
با نگاه
by sight
U
از نگاه
leers
U
نگاه چپ
observantion
U
نگاه
leers
U
نگاه کج
glimpse
U
نگاه کم
leering
U
نگاه چپ
leering
U
نگاه کج
glimpsed
U
نگاه کم
i say
U
نگاه کن
leered
U
نگاه چپ
look here
U
نگاه کن
long for
U
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
to have something in reserve
U
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
lead a dog's life
<idiom>
U
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
Peeping Toms
U
نگاه دزد
sheep's eye
U
نگاه دزدکی
oblong
U
نگاه ممتد
oblongs
U
نگاه ممتد
sheep's eyes
U
نگاه عاشقانه
dirty look
<idiom>
U
چپ چپ نگاه کردن
shim
U
نظر یک نگاه
at first sight
U
بیک نگاه
at a glance
U
بیک نگاه
an upward glance
U
نگاه سربالا
an intent look
U
یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance
U
یک نگاه عاشقانه
gazing
U
نگاه خیره
gazes
U
نگاه خیره
sheep's eye
U
نگاه عاشقانه
retrospection
U
نگاه به قهقرا
parthian glance
U
اخرین نگاه
looker
U
نگاه کننده
see
U
نگاه کردن
sees
U
نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
U
چپ چپ نگاه کردن
look down
U
با نگاه از رو بردن
come-ons
U
نگاه دعوتآمیز
peeper
U
نگاه کننده
leontief table
U
نگاه کنید به :
keek
U
نگاه دزدانه
i say
U
نگاه کنید
to catch a glimpse of
U
نگاه مختصرکردن
pryingly
U
با نگاه دقیق
come-on
U
نگاه دعوتآمیز
gloatingly
U
با نگاه خیره
gapeseed
U
نگاه خیره
gazed
U
نگاه خیره
gape seed
U
نگاه خیره
gaze
U
نگاه خیره
glimpsing
U
نگاه سریع
holders
U
نگاه دارنده
holder
U
نگاه دارنده
upholders
U
نگاه دارنده
upholder
U
نگاه دارنده
kept
U
نگاه داشته
voyeurs
U
نگاه کننده
voyeur
U
نگاه کننده
squinny
U
کج کج نگاه کردن
to look on with
U
نگاه کردن
glaringly
U
با نگاه خیره
to dwell on
U
نگاه کردن
retrospect
U
نگاه به گذشته
to look daggers
U
چپ چپ نگاه کردن
Peeping Tom
U
نگاه دزد
stares
U
رک نگاه کردن
stared
U
رک نگاه کردن
glimpsing
U
نگاه انی
glimpses
U
نگاه سریع
tenable
U
نگاه داشتنی
leers
U
نگاه کج کردن
leers
U
نگاه دزدکی
vide infara
U
را نگاه کنید
to set eyes on
U
نگاه کردن
leering
U
نگاه کج کردن
leering
U
نگاه دزدکی
glimpse
U
نگاه انی
glimpse
U
نگاه سریع
leered
U
نگاه کج کردن
leered
U
نگاه دزدکی
glimpsed
U
نگاه انی
glimpsed
U
نگاه سریع
leer
U
نگاه کج کردن
leer
U
نگاه دزدکی
oeillade
U
نگاه عاشقانه
glimpses
U
نگاه انی
stare
U
رک نگاه کردن
squints
U
چپ نگاه کردن
regarded
U
نگاه کردن
regards
U
نگاه کردن
eying
U
نگاه کردن
to watch
U
نگاه کردن
eyeing
U
نگاه کردن
retrospectively
U
با نگاه بگذشته
peeked
U
نگاه دزدانه
eyes
U
نگاه کردن
peeking
U
نگاه دزدانه
eye
U
نگاه کردن
peeks
U
نگاه دزدانه
squint
U
چپ نگاه کردن
squinted
U
چپ نگاه کردن
regard
U
نگاه کردن
steely look
U
نگاه با اراده
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
peek
U
نگاه دزدانه
peeped
U
نگاه زیر چشمی
glared
U
خیره نگاه کردن
to have a look at something
U
بچیزی نگاه کردن
glare
U
خیره نگاه کردن
wifely
U
دارای نگاه زنانه
he kept me waiting
U
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
to look behind
U
پشت سر را نگاه کردن
gazing
U
بادقت نگاه کردن
glows
U
نگاه سوزان کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com