Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 244 (46 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
philologize
U
در علم زبان کار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
queried
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
list
U
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
language
U
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
languages
U
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
directive
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
fumble
U
لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
fumbled
U
لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
fumbles
U
لکنت زبان پیدا کردن من من کردن
equivocate
U
زبان بازی کردن
equivocated
U
زبان بازی کردن
equivocates
U
زبان بازی کردن
equivocating
U
زبان بازی کردن
prevaricate
U
زبان بازی کردن
prevaricated
U
زبان بازی کردن
prevaricates
U
زبان بازی کردن
prevaricating
U
زبان بازی کردن
quibble
U
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbled
U
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbles
U
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbling
U
زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
palter
U
زبان بازی کردن
pl/m
U
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
QBE
U
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
report program generator
U
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
self compiling compiler
U
کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
setl
U
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
to study persian
U
زبان فارسی تحصیل کردن
tongue tie
U
گیر کردن زبان
waste one's breath
U
زبان خود را خسته کردن
waste one's words
U
زبان خود را خسته کردن
To perfect oneself in a foreign language .
U
معلومات خودرا در یک زبان خارجی کامل کردن
to pick up a language.
<idiom>
U
زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن.
[از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
to emphasize
U
تکیه کردن
[زبان شناسی]
to emphasize
U
تاکید کردن
[زبان شناسی]
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to translate something
[from/into a language]
U
ترجمه
[نوشتنی]
کردن چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
to speak fluent Farsi
U
روان صحبت کردن زبان پارسی
Other Matches
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
U
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
U
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
U
زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate).
U
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed
U
ادم چرب زبان شیرین زبان
glib
U
چرب زبان زبان دار
interpreting
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
language
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
U
زبان تازی زبان عربی
scottish gaelic
U
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
U
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
grss language
U
زبان جی پی اس اس
two tongued
U
زبان
tongue
[language]
U
زبان
tongues
U
زبان
as one man
U
با یک زبان
rpg language
U
زبان ار پی جی
language
U
زبان
apt language
U
زبان ای پی تی
apl language
U
زبان ای پی ال
languages
U
زبان ها
report progarm generator
U
زبان ار- پی- جی
hound's tongue
U
سگ زبان
tongueless
U
بی زبان
glossa
U
زبان
abusers
U
بد زبان
tongue
U
زبان
c++
U
زبان ++C
language lab
U
زبان
language
U
زبان
languages
U
زبان
abuser
U
بد زبان
gestural postural language
U
زبان اطواری
gaulish
U
زبان گال
common language
U
زبان عمومی
sankskirt
U
زبان سانسکریت
common language
U
زبان مشترک
fortran
U
زبان فرترن
lisping
U
شلی زبان
romanian
U
زبان رومانی
ambiguous language
U
زبان مبهم
romanic
U
زبان رومی
tongue-tied
U
زبان بسته
an busive bellow
U
شخص بد زبان
roumanian
U
زبان رومانی
an abusive bellow
U
شخص بد زبان
gift of the gab
U
روانی زبان
scythian
U
زبان سکایی
compile language
U
زبان کامپایل
Romanies
U
زبان کولیها
serbian
U
زبان صربستانی
servian
U
زبان صربی
columbines
U
زبان در قفا
columbine
U
زبان در قفا
computer language
U
زبان کامپیوتر
lisp
U
شلی زبان
tonguelike
U
زبان مانند
Romany
U
زبان کولیها
aphasia
U
زبان پریشی
computer language
U
زبان کامپیوتری
semitic language
U
زبان سامی
compiler language
U
زبان همگردانی
baluchi
U
زبان بلوچی
fortran iv
U
زبان فرترن 2
application oriented language
U
زبان کاربردی
formal language
U
زبان صوری
computer oriented language
U
زبان کامپیوترگرا
Blokiracu te ako me ne ostavis na miru lazni profilu
U
زبان صربستانی
graphic language
U
زبان نگارهای
cobol
U
زبان کوبول
reference language
U
زبان مرجع
loll
U
زبان بیرون
lolled
U
زبان بیرون
lolling
U
زبان بیرون
lolls
U
زبان بیرون
Afghan
زبان افغانی
charlatanry
U
زبان بازی
gujarati
U
زبان گجراتی
grammer
U
دستور زبان
gramarey
U
دستور زبان
glossal
U
مربوط به زبان
tamil
U
زبان تمیل
algol 0
U
زبان الگول 06
glibness
U
طلاقت زبان
glib tongued
U
چرب زبان
command language
U
زبان فرمان
algorithmic language
U
زبان الگوریتمی
command language
U
زبان دستوری
command language
U
زبان فرماندهی
glossitis
U
ورم زبان
lisps
U
شلی زبان
algebraic language
U
زبان جبری
glottology
U
زبان شناسی
glossology
U
زبان شناسی
Hebrew
U
زبان عبری
algol
U
زبان الگول
comit language
U
زبان کامیت
commerical language
U
زبان تجاری
tongue tied
U
زبان بسته
assembly language
U
زبان همگذاری
decompilation
U
به زبان اصلی
erse
U
زبان گالی
Urdu
U
زبان اردو
lingo
U
زبان ویژه
equivocator
U
زبان باز
Latin
U
زبان لاتین
target language
U
زبان هدف
lingoes
U
زبان ویژه
symbolic language
U
زبان نمادی
estonian
U
زبان استونی
assembly language
U
زبان اسمبلی
lingua franca
U
زبان میانجی
standard language
U
زبان متعارف
fabricated language
U
زبان ساختگی
assyrian
U
زبان اشوری
sweet spoken
U
شیرین زبان
target language
U
زبان مقصود
avestan
U
زبان اوستایی
enquiry language
U
زبان پرس و جو
dialect
U
زبان محلی
dialect
U
ی در زبان استاندارد
dysphasia
U
زبان پریشی
dialects
U
زبان محلی
licked
U
زبان زدن
basic language
U
زبان بیسیک
dumb language
U
زبان بی زبانی
lick
U
زبان زدن
the turkish language
U
زبان ترکی
the persian language
U
زبان فارسی
dialects
U
ی در زبان استاندارد
english speaking
U
انگلیسی زبان
technical language
U
زبان فنی
technical language
U
زبان تخصصی
design language
U
زبان طراحی
licks
U
زبان زدن
bengali
U
زبان بنگاله
dumb language
U
زبان حال
tongue tie
U
لکنت زبان
conversational language
U
زبان محاورهای
aramaic
U
زبان ارامی
cryptologic
U
زبان رمز
slavic
U
زبان اسلاوی
slip of the tongue
U
لغزش زبان
cypriot
U
زبان قبرس
aramaean
U
زبان باستانی
control language
U
زبان کنترل
dumb
U
زبان بسته
flemish
U
زبان فلاندرز
dumber
U
زبان بسته
silver tongued
U
چرب زبان
dumbest
U
زبان بسته
simscript language
U
زبان سیمسکریپت
simula language
U
زبان سیمیولا
czech
U
زبان چکوسلواکی
armenian
U
زبان ارمنی
smooth tongued
U
چرب زبان
source language
U
زبان منبع
declarative language
U
زبان اعلانی
declarative language
U
زبان تشریحی
source language
U
زبان اصلی
brickbat
U
زخم زبان
aryan
U
زبان اریایی
sophist
U
زبان باز
dactylology
U
زبان انگشتی
dancing language
U
زبان رقص
charlatanism
U
زبان بازی
mother tongue
U
زبان مادری
snobol language
U
زبان اسنوبول
artificial language
U
زبان مصنوعی
object language
U
زبان مقصود
language processor
U
زبان پرداز
language master
U
زبان اموز
language master
U
اموزگار زبان
open hearted
U
دل و زبان یکی
language laboratory
U
آزمایشگاه زبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com