English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
afield U در صحرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
field U صحرا
field U بمیدان یا صحرا رفتن
field U میدان رزم صحرا
fielded U صحرا
fielded U بمیدان یا صحرا رفتن
fielded U میدان رزم صحرا
fields U صحرا
fields U بمیدان یا صحرا رفتن
fields U میدان رزم صحرا
fielder U بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
wilderness U صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
wildernesses U صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
desert U دشت صحرا
deserting U دشت صحرا
deserts U دشت صحرا
champaign U جلگه صحرا
field buying U خرید در صحرا
field buying U خرید کردن در صحرا خرید محلی
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
field maintenance U نگهداری در صحرا
field operating U عمل کننده در صحرا
field stockade U کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
field work U کار در صحرا
nomadically U بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
shinny U نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
wild land U صحرا بیابان
walkabout U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabouts U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com