Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the men were locked out
U
در را بروی کارگران بستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
They bombarded the building.
U
ساختمان رابه توپ بستند
work someone's finger to the bone
<idiom>
U
تمام تلاش را به کار بستند
to fall down
U
بروی درافتادن
You are most welcome .
U
قدمتان بروی چشم
crossest
U
قلم کشیدن بروی
crosses
U
قلم کشیدن بروی
crosser
U
قلم کشیدن بروی
cross
U
قلم کشیدن بروی
to eat the leek
U
بروی مبارک خودنیاوردن
theatricalize
U
بروی صحنه اوردن
To drow ( pull ) a gun on some one .
U
بروی کسی اسلحه کشیدن
epigynous
U
واقع بروی تخمدان برمادگی
Dont let on that you know.
U
بروی خودت نیاور که موضوع رامیدانی
I forbid you to go . Heaven help you if you go !
U
اگر رفتی نرفتی ! ( مبا دا بروی )
Where do you want to go this time of night ?
U
این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
chest roll
U
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
He closed the door against the peace agreement.
U
تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
zonate
U
واقع بروی یک خط مانند بعضی ازهاگهای چندتایی
sisyphus
U
سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
neoclassical economics
U
در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
workers
U
کارگران
blue collar employees
U
کارگران
labours
U
کارگران
labourunion
U
اتحادیه کارگران
labour union
U
اتحادیه کارگران
manual workers
U
کارگران دستکار
skilled workers
U
کارگران متخصص
dormitory-suburb
U
خوابگاه کارگران
Company town
U
شهرک کارگران
workforce
U
شمار کارگران
wildcat strike
<idiom>
U
اعتصاب کارگران
labor service
U
اتحادیه کارگران
farm labors
U
کارگران مزارع
foremen
U
مباشر کارگران
labor unions
U
اتحادیه کارگران
picket line
U
صف کارگران اعتصابی
labor union
U
اتحادیه کارگران
foreman
U
مباشر کارگران
industrial workers
U
کارگران صنعتی
picket lines
U
صف کارگران اعتصابی
farm labors
U
کارگران کشاورزی
work people
U
کارگران طبقه کارگر
waterside workmen
U
کارگران کنار دریا
griddles
U
غربال سیمی کارگران
griddle
U
غربال سیمی کارگران
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
caboose
U
اطاق کارگران قطار
profit-sharing
U
سهم کارگران از سود
profit sharing
U
سهم کارگران از سود
to unionize
[American E]
U
متحد کردن
[مثال کارگران]
to unionise
[British E]
U
متحد کردن
[مثال کارگران]
All of the workers want to go.
U
تمام کارگران می خواهند بروند
knobstick
U
کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
it spells ruin to the workmen
U
متضمن خانه خرابی کارگران است
truck system
U
اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
section crew
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section gang
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
barracking
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
double time
U
پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
barracked
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barrack
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
countervailing power
U
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
Most home helps prefer to live out.
U
بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
electronic cottage
U
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com