English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
between wind and water U در جای خطرناک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
breakneck U فوق العاده خطرناک
unsafe U خطرناک
critical U خطرناک
disastrous U خطرناک فجیع
parlous U خطرناک
perilous U خطرناک
hazardous U خطرناک
dangerously U بطور خطرناک
perilously U بطور خطرناک
predicament U وضع خطرناک
predicaments U وضع خطرناک
imminent U قریب الوقوع خطرناک
herculean U خطرناک
malignant U خطرناک
serious U سخت خطرناک
calamitous U مصیبت بار خطرناک
pixie U ادم بازیگوش و خطرناک
pixies U ادم بازیگوش و خطرناک
grave U بم خطرناک
graves U بم خطرناک
gravest U بم خطرناک
hot spot U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
marginal U حاشیهای خطرناک
venturesome U با تهور خطرناک
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
black body U قسمت خطرناک
black propaganda U تبلیغات خطرناک
cockatrice U ادم خیلی مضر و خطرناک
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
critically wounded U مجروح خطرناک
danger area U منطقه خطرناک
danger bearing U سمت خطرناک
danger space U فضای خطرناک
danger space U فضای هوایی خطرناک
dangerous play U بازی خطرناک
dangerousness U وضعیت خطرناک
hazardous goods U کالاهای خطرناک
hazardous goods U امتعه خطرناک
jeopardous U خطرناک
krait U مار سمی و خطرناک هندی
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
malignantly U بطور خطرناک یاردی
near collision U فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
offensive weapon U سلاح خطرناک
pernicious anemia U کم خونی خطرناک
pixy U ادم بازیگوش و خطرناک
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
sthenic U قوی خطرناک
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
warm corner U جای خطرناک
wipe out U افتادن خطرناک از روی تخته موج
death trap U بسیار خطرناک
death traps U بسیار خطرناک
dicey U خطرناک
run a risk <idiom> U ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
dicey <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
hairy <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com