English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
uliginose U در باتلاق روینده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
growing U روینده
exogenous U برون روینده
vegetive U گیاهی روینده
submersed U زیر اب روینده
epiphyllous U روی برگ روینده
vegetative U روینده رویش کننده
epigeal U روینده برروی زمین روخاکی
heteronomous U روینده تحت چندین قانون
ruderal U روینده درمیان مواد پوسیده وفاسد
ingrowing U رشد کننده در درون زیر گوشت روینده
ingrown U روینده و رشد کننده در درون چیز دیگری
mire U باتلاق
marish U باتلاق
swampland U باتلاق
marshes U باتلاق
marsh U باتلاق
swamps U باتلاق
swamping U باتلاق
swamped U باتلاق
slough U باتلاق
bog U باتلاق
morass U باتلاق
quagmire U باتلاق
quagmires U باتلاق
bogs U باتلاق
swamp U باتلاق
salt marsh U باتلاق نمکزار
salina U باتلاق نمکزار
quag U باتلاق لرزیدن
marish U باتلاق وار
slopped U لجن باتلاق
slopping U لجن باتلاق
slop U لجن باتلاق
marsh U لجن زار باتلاق
embog U در باتلاق فرو بردن
marshes U لجن زار باتلاق
axillar U مربوط به زیر بغل از بغل روینده
underbrush U درخت کوچک روینده درزیر درخت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com