Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
at first light
U
در اولین روشنایی روز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first in first out
U
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
it is insensitive to light
U
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink
U
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike
U
اولین ضربت در اولین حمله
fifo
U
اولین صادره از اولین وارده
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
coordinated illumination
U
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
initialed
U
اولین
initialled
U
اولین
headmost
U
اولین
initiatory
U
اولین
initialing
U
اولین
initialling
U
اولین
initials
U
اولین
initial
U
اولین
initialed
U
اولین یا در ابتدا
initials
U
اولین امضاء
second
U
که پس از اولین می آید
immediate destination
U
اولین مقصد
first salvo
U
اولین رگبار
first strike
U
اولین ضربه
initial
U
اولین امضاء
initial
U
اولین یا در ابتدا
first generation
U
اولین سری
initials
U
اولین یا در ابتدا
initialed
U
اولین قسمت
betimes
U
در اولین فرصت
initialing
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین امضاء
initial
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین یا در ابتدا
initialled
U
اولین یا در ابتدا
initialling
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین یا در ابتدا
initialled
U
اولین قسمت
seconded
U
که پس از اولین می آید
initialled
U
اولین امضاء
initials
U
اولین قسمت
seconding
U
که پس از اولین می آید
seconds
U
که پس از اولین می آید
at your earliest convenience
U
در اولین فرصت مناسب
first ionization potential
U
پتانسیل اولین یونش
first light
U
اولین طلیعه خورشید
straight run pitch
U
تفاله اولین تقطیر
dday
U
اولین روزاغاز بکار
Go to the first crossroad.
به اولین چهارراه بروید.
Go to the first crossroad.
به اولین تقاطع بروید.
illumination
U
روشنایی
peeping
U
روشنایی کم
illuminations
U
روشنایی
lightest
U
روشنایی
lighted
U
روشنایی
clearness
U
روشنایی
luminance
U
روشنایی
night light
U
روشنایی شب
peeps
U
روشنایی کم
electric lighting
U
روشنایی
lightness
U
روشنایی
peeped
U
روشنایی کم
peep
U
روشنایی کم
luminouity
U
روشنایی
rushlight
U
روشنایی کم
light
U
روشنایی
luminosity
U
روشنایی
lighting
U
روشنایی
primary
U
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
homes
U
اولین رکورد داده در فایل
January
U
اولین ماه سال مسیحی
home
U
اولین رکورد داده در فایل
CERN
U
یس که www اولین آنجا اختراع شد
for the first
[last]
time
U
برای اولین
[آخرین]
بار
first offenders
U
متخلف برای اولین بار
alphas
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
first offender
U
متخلف برای اولین بار
alpha
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
standard
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
lifo
U
اولین صادره ازاخرین وارده
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
standards
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
illuminating engineering
U
مهندسی روشنایی
illuminating fixture
U
لوازم روشنایی
country life
U
زندگی روشنایی
continuous illumination
U
روشنایی مداوم
gaslight
U
روشنایی گاز
full beam spread
U
باندکامل روشنایی
illuminating gas
U
گاز روشنایی
fluorescent light
U
روشنایی فلورسنت
illuminance
U
شدت روشنایی
illumniation aperture
U
روزنه روشنایی
illuminating aperture
U
روزنه روشنایی
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
illuminating engineering
U
تکنیک روشنایی
emergency lighting
U
روشنایی اضطراری
electric light
U
روشنایی برقی
earth shine
U
روشنایی خاکستری
illuminating beam
U
پرتو روشنایی
earth light
U
روشنایی خاکستری
decorative ligthing
U
روشنایی تزیینی
direct lighting
U
روشنایی مستقیم
luminous flux
U
شار روشنایی
luminous flux
U
شاره روشنایی
luminous efficiency
U
راندمان روشنایی
luminous efficiency
U
ضریب روشنایی
luminance decay
U
کم شدن روشنایی
luminance channel
U
کانال روشنایی
ligting conditions
U
نسبتهای روشنایی
lighting unit
U
واحد روشنایی
lighting transformer
U
مبدل روشنایی
lighting switch
U
کلید روشنایی
lighting source
U
منبع روشنایی
lighting set
U
دستگاه روشنایی
luminous flux
U
فلوی روشنایی
luminous intensity
U
شدت روشنایی
sustained illumination
U
روشنایی پایدار
sustained illumination
U
روشنایی مداوم
search light illumination
U
روشنایی با نورافکن
room lighting
U
روشنایی اطاق
photometer
U
روشنایی سنج
photology
U
دانش روشنایی
phot
U
واحد روشنایی
lux meter
U
روشنایی سنج
luminous power
U
قوه روشنایی
lighting scheme
U
ترتیب روشنایی
lighting plant
U
تاسیسات روشنایی
lambert
U
واحد روشنایی
intensity of illumination
U
شدت روشنایی
intensity level
U
سطح روشنایی
street lighting
U
روشنایی خیابان
indirect lighting
U
روشنایی غیرمستقیم
incandescent lamp
U
لامپ روشنایی
image brightness
U
روشنایی تصویر
illuminator
U
وسیله روشنایی
illuminator
U
دستگاه روشنایی
illumination method
U
سبک روشنایی
illumination method
U
روش روشنایی
lighting outlet
U
خروجی روشنایی
illumination change
U
تعویض روشنایی
light adaptation
U
انطباق با روشنایی
light brightness control
U
کنترل روشنایی
lighting control
U
کنترل روشنایی
lighting mains
U
خط روشنایی اصلی
lighting line
U
سیم روشنایی
lighting feeder
U
تهیه روشنایی
lighting engineering
U
مهندسی روشنایی
lighting engineering
U
تکنیک روشنایی
lighting effect
U
اثر روشنایی
lighting battery
U
باتری روشنایی
light point
U
منبع روشنایی
light meter
U
روشنایی سنج
light gap
U
فاصله روشنایی
light fluctuation
U
نوسان روشنایی
light control
U
کنترل روشنایی
light conditions
U
نسبتهای روشنایی
illuminating system
U
سیستم روشنایی
glimmering
U
روشنایی ضعیف
glimmers
U
روشنایی ضعیف
illuminations
U
شدت روشنایی
optics
U
علم روشنایی
asterism
U
روشنایی و نور
luminosity
U
بازده روشنایی
artifical light
U
روشنایی مصنوعی
looms
U
هاله روشنایی
glimmerings
U
روشنایی ضعیف
looming
U
هاله روشنایی
candlelight
U
روشنایی شمع
loomed
U
هاله روشنایی
glared
U
روشنایی زننده
loom
U
هاله روشنایی
glimmer
U
روشنایی ضعیف
glimmered
U
روشنایی ضعیف
incandescence
U
روشنایی سیمابی
flashes
U
روشنایی مختصر
phosphorescence
U
روشنایی شب تابی
ray
U
روشنایی تشعشع
glare
U
روشنایی زننده
flashed
U
روشنایی مختصر
ceiling light
U
روشنایی سقفی
flash
U
روشنایی مختصر
glares
U
روشنایی زننده
illumination
U
شدت روشنایی
brightness signal
U
پیام روشنایی
constant luminance
U
روشنایی ثابت
brightness control
U
پیچ روشنایی
low sunday
U
اولین یکشنبه بعد از عید پاک
initialling
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialled
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initials
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialing
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
green run
U
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
initialed
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
ash wednesday
U
اولین روز ایام روزهء مسیحیان
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین قسمت وسایل
ante-court
U
[اولین صحن در خانه های بزرگ]
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین پارتی وسایل
drop cap
U
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com