Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
peak up
U
در اوج امادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
availability
U
زمان امادگی
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
disposition
U
امادگی
qualification
U
امادگی
susceptibility
U
امادگی
preparation
U
امادگی
preparation
U
امادگی اماده سازی
preparations
U
امادگی
preparations
U
امادگی اماده سازی
cover
U
امادگی
coverings
U
امادگی
covers
U
امادگی
peripheral
U
دوره امادگی
ingenuity
U
امادگی برای اختراع
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
accessibility
U
امادگی برای پذیرایی
vigilance
U
امادگی چالاکی
lurch
U
امادگی شکست فاحش
lurched
U
امادگی شکست فاحش
lurches
U
امادگی شکست فاحش
lurching
U
امادگی شکست فاحش
sight read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reading
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
preparedness
U
امادگی
conditioning
U
امادگی
form
U
امادگی
formed
U
امادگی
forms
U
امادگی
penchant
U
امادگی
reconditioning
U
تجدید امادگی
indisposition
U
عدم امادگی
indispositions
U
عدم امادگی
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
readiness
U
امادگی
readiness
U
امادگی رزمی
readiness
U
اماده باش امادگی
hot
U
امادگی کامل
hotter
U
امادگی کامل
hottest
U
امادگی کامل
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
combat readiness
U
امادگی رزمی
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
condensability
U
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
condition of readiness
U
شرایط امادگی
contractibility
U
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
data set ready
U
امادگی مجموعه داده ها
data terminal ready
U
امادگی ترمینال داده
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
distensibility
U
امادگی برای بادکردن
dtr
U
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
erg
U
2- امادگی ذاتی
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
fluctuability
U
امادگی برای بالاوپایین رفتن
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
fourth degree of readiness
U
امادگی درجه چهار
habilitation
U
لباس پوشاندن امادگی
haemophillia
U
امادگی بخون رفتن زیاد
half way houses
U
خانههای امادگی
impulsiveness
U
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
impressionability
U
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
indisposedness
U
عدم امادگی
inductility
U
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
inerrability
U
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
inseparability
U
عدم امادگی برای جدا شدن
insuperability
U
عدم امادگی برای از میان برداشتن
insusceptibility
U
عدم امادگی
irresponsiveness
U
عدم امادگی برای پاسخ دادن
kelter
U
امادگی
kelter or kilter
U
امادگی
law of readiness
U
قانون امادگی
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
liability to disease
U
تعهد امادگی
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
materiel readiness
U
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
medical fitness
U
امادگی پزشکی
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
peripheral course
U
دوره امادگی نظامی
physical fitness
U
امادگی جسمانی
physical fitness
U
امادگی عمومی جسمانی
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
predispostion
U
امادگی
preparatory interval
U
دوره امادگی
Other Matches
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
proneness
U
امادگی
tautness
U
امادگی
state of alert
U
وضعیت امادگی
work out
U
تمرین امادگی
training camp
U
اردوی امادگی
unreadiness
U
عدم امادگی
third degree of readiness
U
امادگی درجه سه
reading readiness
U
امادگی خواندن
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
teachability
U
امادگی جهت یاد گرفتن
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
removability
U
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
ready solubility in water
U
امادگی برای زودحل شدن دراب
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com