Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
French door
U
دری که تخته میانیش شیشه مستطیلی دارد
French doors
U
دری که تخته میانیش شیشه مستطیلی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
Perspex
U
خانوادهای از پلاستیکها که بعنوان شیشه یا پلاستیکهای شفاف و نوگذران در هواپیماکاربرد فراوان دارد
fully
U
تخته مدار که همه قط عات را در یک محل دارد
sysop
U
شخصی که سیستم تخته آگهی یا شبکه را نگه می دارد
clipboard
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
multilayer
U
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
microcomputer
U
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
scanner
U
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners
U
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
edge
U
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edges
U
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
rectangularity
U
مستطیلی
rectangular
U
مستطیلی
rectangular section
U
مقطع مستطیلی
rectangular distribution
U
توزیع مستطیلی
rectangular pulse
U
ضربه مستطیلی
box-beam
U
تیر مستطیلی
plate glass
U
شیشه سنگ شیشه تختهای
ink bottle
U
شیشه مرکب شیشه جوهر
glassman
U
تاجر شیشه شیشه ساز
histogram
U
نمودار مستطیلی شکل
rectangular coordinate system
U
سیستم مختصاتی مستطیلی
panels
U
قطعه مستطیلی شکل
panel
U
قطعه مستطیلی شکل
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
crosshead
U
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
dentil-band
U
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
planking
U
تخته پوشی تخته بندی
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bit image
[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
bare board
U
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
anta
U
[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.]
plank
U
تخته تخته کردن
NIC
U
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
glass wool
U
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
die
U
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
garden design
U
طرح باغی
[با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
glass cutter
U
شیشه بر
glass
U
شیشه
glazier
U
شیشه بر
pane
U
شیشه
water glass
U
اب شیشه
panes
U
شیشه
glass blower
U
شیشه گر
bottle
U
شیشه
bottles
U
شیشه
plates
U
شیشه
plate
U
شیشه
glassblower
U
شیشه گر
glazier
U
شیشه گر
focusing screen
U
شیشه مات
glassworker
U
شیشه ساز
safety glass
U
شیشه بی خطراتومبیل
scent bottle
U
شیشه عطری
fiberglass
U
پشم شیشه
safety glass
U
شیشه نشکن
safety glass
U
شیشه اطمینان
sandiver
U
خلط شیشه
glasswork
U
شیشه سازی
sandiver
U
ریم شیشه
glasswool
U
پشم شیشه
security glass
U
شیشه ایمنی
security glass
U
شیشه نشکن
glaziery
U
شیشه بری
crown glass
U
شیشه گردیاچرخی
hard glass
U
شیشه سخت
soluble glass
U
شیشه مایع
foamglass
U
شیشه اسفنجی
sodium silicate
U
شیشه مایع
sodium metasilicate
U
شیشه مایع
silicate of soda
U
شیشه مایع
sight glass
U
شیشه مرئی
sheetglass
U
شیشه ورق
sheetglass
U
ورق شیشه
hyaline
U
شیشه مانند
sheet glass
U
شیشه ورقی
sheet glass
U
شیشه جام
colored glass
U
شیشه رنگی
safety glass
U
شیشه ایمنی
granulated glass
U
شیشه اج دار
glass ware
U
فروف شیشه
muscovy glass
U
شیشه معدنی
glass rebate
U
دوراهه شیشه
panes
U
جام شیشه
panes
U
قاب شیشه
pane
U
جام شیشه
obscured glass
U
شیشه تار
obscured glass
U
شیشه مات
pane
U
قاب شیشه
obsidian
U
شیشه معدنی
glass dust
U
خرده شیشه
opaline
U
شیشه مات
opalline
U
شیشه مات
glass frit
U
شیشه متخلخل
ornamental glass
U
شیشه تزئینی
glass cloth
U
شیشه پاک کن
mirror glass
U
شیشه اینه
glass blowing
U
شیشه گری
glassman
U
شیشه فروشی
glassmaker
U
شیشه ساز
lead glass
U
شیشه سربی
rough cast glass
U
شیشه خام
lead work
U
شیشه اندازی
foamglass
U
شیشه کفی
lime glass
U
شیشه اهکی
liquid glass
U
شیشه مایع
Pyrex
U
شیشه پیرکس
frosted glass
U
شیشه کدر
quartzite brick
U
سنگ شیشه
frosted glass
U
شیشه مات
glass fibers
U
الیاف شیشه
glass wool
U
پشم شیشه
opaque glass
U
شیشه کدر
windowpane
U
شیشه پنجره
vitrification
U
تبدیل به شیشه
optic
U
شیشه عینک
glassware
U
فروف شیشه
glass
U
شیشه الات
glassware
U
شیشه الات
vitrification
U
شیشه سازی
fibreglass
U
پشم شیشه
fibreglass
U
شیشه لیفی
plate glass
U
شیشه لوحی
glaze
U
لعاب شیشه
vial
U
شیشه نمونه
vitriform
U
شیشه مانند
glasshouse
U
شیشه گرخانه
water glass
U
شیشه مایع
glass
U
شیشه گرفتن
water glass
U
شیشه محلول
glassy
U
شیشه مانند
case-bottle
U
شیشه چارپر
glazing
U
شیشه کاری
watch glss
U
شیشه ساعت
watch glass
U
شیشه ساعت
glazing
U
شیشه بری
glasshouses
U
شیشه گرخانه
bottle brush
U
شیشه پاک کن
stock bottle
U
شیشه ذخیره
stined glass
U
شیشه رنگی
cast glass
U
شیشه ریخته گی
case bottle
U
شیشه چارپهلو
spun glass
U
شیشه ریسیده
tempered glass
U
شیشه ابداده
brushes
U
شیشه شور
brush
U
شیشه شور
anti dazzle screen
U
شیشه نورگیر
anti dazzle screen
U
شیشه ضد نور
glaze
U
شیشه انداختن
glazes
U
لعاب شیشه
glazes
U
شیشه انداختن
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
glass kiln
U
کوره شیشه گری
glass membrance electrode
U
الکترود شیشه غشایی
obsidian
U
شیشه اتش فشانی
stained glass
U
شیشه بندی منقوش
glass
U
ایینه شیشه دوربین
glazing compound
U
بتونه شیشه بری
phials
U
شیشه یا بطری کوچک
glass cutter
U
الماس شیشه بری
stained glass
U
شیشه کاری منقوش
fibreglass sheet
U
ورق شیشه لیفی
nursing bottle
U
شیشه شیر بچه
splintering
U
تراشه خرده شیشه
blowtube
U
نیچه شیشه گری
image format
U
اندازه شیشه عکاسی
splinter
U
تراشه خرده شیشه
splintered
U
تراشه خرده شیشه
splinters
U
تراشه خرده شیشه
fiberglass sheet
U
ورقه پشم شیشه
negative photo plane
U
افق شیشه عکاسی
vitreous
U
زجاجی شبیه شیشه
glassphalt
U
اسفالت شیشه دار
glazier's putty
U
بتونه شیشه بری
glassworks
U
کارخانه شیشه گری
cross level buble
U
شیشه حباب تراز
jars
U
شیشه دهن گشاد
flinders
U
خرده شیشه وامثال ان
quarries
U
شیشه الماسی چهارگوش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com