English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
the four seas U دریاهای پیرامون بریتانیا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high seas U دریاهای باز
high seas U دریاهای ازاد
grouper U نوعی ماهی دریاهای گرمسیر
frigate bird U مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
musk ox U یکجور گاو عنبر در دریاهای شمالی امریکا
Britain U بریتانیا
Britishers U اهل بریتانیا
britannic U مربوط به بریتانیا
UK U مخفف بریتانیا
Britisher U اهل بریتانیا
Britons U اهل بریتانیا
convenor U گروهیتجاریدر بریتانیا
Briton U اهل بریتانیا
british thermal unit U واحد گرمایی بریتانیا
bargaining table U جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
colour supplement U مجلهرایگانو ضمیمهروزنامهدر بریتانیا
close season U فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
barber's pole U پایهایکهدر قدیمبیرونمغازهها در بریتانیا استفادهمیشد
absis U پیرامون
circumferences U پیرامون
outlining U پیرامون
circuity U پیرامون
outline U پیرامون
perimeter U پیرامون
outlines U پیرامون
outlined U پیرامون
perimeters U پیرامون
periphery U پیرامون
peripheries U پیرامون
ambit U پیرامون
circumference U پیرامون
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
bank annuities U سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
Celtic Revival U [احیای هنر سلتی در بریتانیا و ایرلند]
BBC U مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
space current U جریان پیرامون
outline U خلاصه پیرامون
perimeter U پیرامون محیط
outlines U خلاصه پیرامون
perimeters U پیرامون محیط
around U پیرامون دراطراف
outlining U خلاصه پیرامون
periscopes U پیرامون بین
periscope U پیرامون بین
outlined U خلاصه پیرامون
circumnavigate U پیرامون پیمودن
have to do with <idiom> U پیرامون موضوعی بودن
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. U بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
CBE U ترفیعدرجهدر بریتانیا مخفف Empire British the of Order the of Commander
to skirt a camp U از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
perigynous U واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
parosteitis U اماس بافتهای پیرامون استخوان
pi U نسبت پیرامون به شعاع دایره
Queen's English [King's English] <idiom> U [انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
my fancy plays round that idea U خیال من همواره در پیرامون این موضوع سیر میکند
pope's eye U غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
dominion U ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
dumbarton oaks conference U کنفرانس "دومبارتون اکس " کنفرانس منعقده در ساختمان دومبارتون اکس واقع درواشنگتن به سال 4491 که طی ان دولتهای امریکا بریتانیا
about U پیرامون دور تا دور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com