English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it say in the bible that U درکتاب مقدس گفته شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ipso dixit U گفته بی دلیل گفته استبدادی
halidom U چیز مقدس جای مقدس
booked U درکتاب یادفترثبت کردن
books U درکتاب یادفترثبت کردن
book U درکتاب یادفترثبت کردن
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
grangerite U کسیکه موادچاپی وعکس ازکتابهای دیگربریده درکتاب تالیفی خودگذا
leviathans U جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathan U جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
sayings U گفته
doctrine U گفته
doctrines U گفته
parol U گفته
saying U گفته
I was told ... U به من گفته شد ...
statement U گفته
dite U گفته
dixit U گفته
sentence U گفته
sentences U گفته
sentencing U گفته
dicta U گفته
statements U گفته
inviolable U مقدس
saints U مقدس
saint U مقدس
prayerful U مقدس
heavenly minded U مقدس
sanctified U مقدس
sanctimonious U مقدس
sacrosanct U مقدس
sacred U مقدس
venerable U مقدس
numinous U مقدس
hallowed U مقدس
holier U مقدس
holiest U مقدس
holy U مقدس
saintly U مقدس
missatement U گفته نادرست
he is said to have fled U گفته اند
tag U گفته مبتذل
maxim U گفته اخلاقی
maxims U گفته اخلاقی
told U گفته شده
spoken U گفته شده
It is being said that ... U گفته می شود که ...
ipso dixit U گفته محض
ipsedixit U گفته محض
laconism U گفته پر مغز
mentioned <adj.> <past-p.> U گفته شده
bywords U گفته اخلاقی
byword U گفته اخلاقی
unsay U گفته نشدن
to leave unsaid U نا گفته گذاردن
so saying U اینرا گفته
tags U گفته مبتذل
that was said above که دربالا گفته شد
that was said above U که درفوق گفته شد
statements U گفته بیانیه
said U گفته شده
named <adj.> <past-p.> U گفته شده
statement U گفته بیانیه
stated <adj.> <past-p.> U گفته شده
termed <adj.> <past-p.> U گفته شده
tartufe U خشکه مقدس
halidome U جای مقدس
scriptures U کتاب مقدس
hallow U مقدس کردن
halidome U چیز مقدس
St U مخفف مقدس
tartuffe U مقدس ریایی
tartuffe U خشکه مقدس
hagiology U ادبیات مقدس
the Holy Trinity U تثلیت مقدس
holily U بطور مقدس
tartufe U مقدس ریایی
moralistic U خشکه مقدس
the holy U کتاب مقدس
sanctimoniousness U مقدس نمایی
Holy Weeks U هفتهی مقدس
sacred books U کتابهای مقدس
sacred places U جاهای مقدس
sancify U مقدس شمردن
sanctified airs U مقدس نمایی
sanctimony U مقدس نمایی
st.michael U پطرس مقدس
holyday U روز مقدس
stoup U قدح اب مقدس
holy legislator U شارع مقدس
SS U مخفف مقدس
saints U مقدس شمردن
sanctimonious U مقدس نما
fiesta U روز مقدس
Holly Sepulchre U مقبره مقدس
fiestas U روز مقدس
relic U اثار مقدس
Holy Father U پدر مقدس
relics U اثار مقدس
innocent U مبرا مقدس
scripture U کتاب مقدس
saint U مقدس شمردن
dedication cross U صلیب مقدس
shrine U جای مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
Holy Week U هفتهی مقدس
Mashhad U هر مقدس مشهد
sanctuary U جایگاه مقدس
shrines U جای مقدس
Holy Writ U کتاب مقدس
ipso dixit U او خود گفته است
abovementioned <adj.> U گفته شده در بالا
If only you had told me . U کاش به من گفته بودی
it is truly said U راست گفته اند
it is well said U خوب گفته اند
above-quoted <adj.> U گفته شده در بالا
above-mentioned <adj.> U گفته شده در بالا
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
foregoning U پیش گفته شده
direct oration U گفته یا قول مستقیم
d. of a statement U تکذیب گفته ایی
aforesid U پیش گفته شده
above said U بالا گفته شده
divers statements U گفته هایی چند
afore-mentioned <adj.> U گفته شده در بالا
aforementioned <adj.> U گفته شده در بالا
ipsedixit U خود او گفته است
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
pali U زبان مقدس بودائیان
pontify U خودرا مقدس نمودن
postil U تفسیر کتاب مقدس
biblical U وابسته به کتاب مقدس
sanctum U قدس جایگاه مقدس
sacredly U بطور مقدس یا محترم
biblical U مطابق کتاب مقدس
religiosity U خشکه مقدس بودن
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
anointment U تقدیس با روغن مقدس
altar-table U میز مقدس در کلیسا
bibliolatry U پرستش کتاب مقدس
guaiacum U عودالانبیاء درخت مقدس
mitsvot U حکم کتاب مقدس
it say in the bible that U در کتاب مقدس میگوید
mitzvah U حکم کتاب مقدس
in p of my statement U برای اثبات گفته خودم
indirect oration U گفته یا قول غیر مستقیم
in proof of his statement U برای اثبات گفته خود
Actions speak louder than words . U دو صد گفته چونیم کردار نیست
Enough has been said! U به اندازه کافی گفته شده!
It needs to be said that ... U لازم هست که گفته بشه که ...
dictums U گفته افهار نظر قضایی
dictum U گفته افهار نظر قضایی
I told you , didnt I ? U من که بتو گفتم ( گفته بودم )
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
recants U گفته خود را تکذیب کردن
put in <idiom> U اضافه چیزی که قبلا گفته شد
recanting U گفته خود را تکذیب کردن
recanted U گفته خود را تکذیب کردن
recant U گفته خود را تکذیب کردن
ipsissima verba U عین بیانات و گفته شخص
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
veda U کتاب مقدس باستانی هند
to U مادریک کلمه مقدس است
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
bibles U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
buretto U تنگ مخصوص شراب مقدس
it is said in the bible that U در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
midrash U تفسیر کتاب مقدس یهود
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
martinmas U جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
buret U تنگ مخصوص شراب مقدس
lignum vitae U درخت مقدس خشب الانبیاء
bible U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
hermeneutics U علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
non collegiate U در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
affimable U شایسته انکه بطورقطع گفته شود
action speaks louder than words <proverb> U دو صد گفته چون نیم کردار نیست
per U طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
undershot U درباب چرخی گفته میشود) که اب اززیرانرابگرداند
to repeat oneself U کاریا گفته خودرا تکرار کردن
What you say is true in a sense . U گفته شما به معنایی صحیح است
biblicism U پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
credence U [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
enshrine U ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
zion U کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
i saw this p in the scripture U این فقره را در کتاب مقدس دیدم
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
ana U :مجموعه یا گلچینی از گفته هاو اقوال یک شخص
A constant guest is never welcome . <proverb> U به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
scripturalism U اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
paradigms U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com