English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
portcullis U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
portcullises U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lowboy U عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
access door U درورودی
entrance door U درورودی
The crowd was pressing against the gate . U جمعیت به درورودی فشار می دادند
portal to portal U وابسته بمدتی که کارگر از درورودی تا شروع بکار صرف مینماید
title U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
sliding door U در کشودار
picture window U پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
commodes U گنجه کشودار
commode U گنجه کشودار
cabinet U جعبه کشودار
cabinets U جعبه کشودار
chest of drawers U گنجه کشودار
chests of drawers U گنجه کشودار
chiffonier U قفسه کوچک کشودار
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
double lancet U [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
bureau U دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
bureaus U دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
horizontal U میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows U چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
anciently U در قدیم
the old world U بر قدیم
of old U قدیم
primitive U قدیم
yore U در قدیم
the youth of the world U روزگارخیلی قدیم
Aborigine اهلی قدیم
tzar U امپراطورروسیه قدیم
immensurable U خیلی قدیم
dateless U بسیار قدیم
the old ways U رسوم قدیم
the old testament U عهد قدیم
f. times U ایام قدیم
old world U دنیای قدیم
ancientry U عهد قدیم
pierian U در مقدونیه قدیم
In times past . In olden days . U درروزگاران قدیم
carthage U شهر کارتاژ قدیم
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
conventionality U پیروی از سنت قدیم
early U مربوط به قدیم عتیق
earliest U مربوط به قدیم عتیق
uniting U سکه قدیم انگلیسی
unite U سکه قدیم انگلیسی
babylon U شهر بابل قدیم
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
old english U زبان انگلیسی قدیم
conservative U پیرو سنت قدیم
conservatives U پیرو سنت قدیم
unites U سکه قدیم انگلیسی
proconsulship U مقام فرمانداری در رم قدیم
proconsular U وابسته به فرمانداران رم قدیم
land grave U کنت قدیم المانی
kempo U تکنیک قدیم کاراته
italic U وابسته به ایتالیاییهای قدیم
immemorially U بطور خیلی قدیم
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
samaria U سامریه در فلسطین قدیم
iguanodont U سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
samson U قاضی قدیم اسرائیل
satrap U استاندار قدیم ایران
propraetor U کنسول فرمانداراستان قدیم روم
pony express U پست سریع السیر قدیم
babel U شهر و برج قدیم بابل
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
sab U وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
plebs U توده مردم روم قدیم
triumvirates U یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirate U یکی از سه زمامدار روم قدیم
punic U اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
paleo etc U وابسته بشمال دنیای قدیم
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
ecclesiast U عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
doric U بسبک معماری قدیم یونان
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
tchigorin indian U دفاع هندی قدیم شطرنج
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
paleo arctic or palaeo U وابسته بشمال دنیای قدیم
triumvier U یکی از سه زمامدار روم قدیم
Hamedan U شهر همدان [اکباتان قدیم]
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
immemorial U بسیار قدیم خیلی پیش
gambit of aleppo U نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
goth U یکی از اقوام المانی قدیم بربری
atrium U اطاق میانی خانههای روم قدیم
archon U یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
paleontology U مبحث زیست شناسی دوران قدیم
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
He is an old – timer at this club . U از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
sogdian U اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
Whig U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
Whigs U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
classics U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
quadriga U ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
propretor U کنسول فرماندار استان قدیم روم
shekel U واحد وزن وپول بابل قدیم
from (since) the year one [American E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
from (since) the year dot [British E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
essenism U اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
lambrequin U دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
classic U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
shaman U کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
primogeniture U حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
scutum U سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
canon low U دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
elam U کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
staged U تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic U وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
palafitte U خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile U مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
cant bay window U کج پنجره
peeper U پنجره
winnock U پنجره
casements U پنجره
sashes U پنجره
thirl U پنجره
sash U پنجره
inlier U پنجره
casement U پنجره
window-sill U لب پنجره
window U پنجره
biforus U دو پنجره
biforis U دو پنجره
window-sills U لب پنجره
sole plate U کف پنجره
lantern-light U پنجره فانوسی
pivoting window U پنجره گردان
glazing bar U الت پنجره
three panes window U پنجره سه چشمه
inactive window U پنجره غیرفعال
persian blinds U پنجره کرکرهای
jalousie U پشت پنجره ای
pivoting window U پنجره محوری
sky light U پنجره شیروانی
middle lintel in window U کمرکش پنجره
air grate U پنجره هواکش
rear window U پنجره عقب
two light frame U پنجره دو قلو
fenestral U پنجره دار
fenestrate U پنجره دار
fenestration U پنجره بندی
Ipswich window U پنجره بالکن
fire screen U پنجره بخاری
window leaf U لنگه پنجره
lattice windows U پنجره مشبک
lantern light U پنجره فانوسی
oculus U پنجره گرد
lattice window U پنجره مشبک
smith and founder U یراق در و پنجره
fender U پنجره روکش
text window U پنجره متن
stormproof window U پنجره ضد طوفان
grilled U پنجره دار
lattic-window U پنجره مشبک
fanlights U پنجره بالای در
oriel U پنجره بالکن
three panes window U پنجره سه لنگه
open light U پنجره واشو
internal window sill U کف پنجره داخلی
fanlight U پنجره بالای در
sun blind U پرده پنجره
window-box U قاب پنجره
compss-window U پنجره کنسولی
bow window U پنجره قوسی
chicago window U پنجره شیکاگویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com