English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it does not a to me U درنزدمن جالب توجه نیست چنگی بدل نمیزند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
engaging U جالب توجه
liberal U جالب توجه
notable U جالب توجه
interesting U جالب توجه
liberals U جالب توجه
yummy U جالب توجه
notables U جالب توجه
riding high <idiom> U جالب توجه
remarkable U جالب توجه
drawing card U چیز جالب توجه
unco U جالب توجه عجیب
interestingly U بطور جالب توجه
quaintness U غرابت جالب توجه
livelier U جالب توجه سرزنده
an interesting story U حکایت جالب توجه
uninteresting U غیر جالب توجه
liveliest U جالب توجه سرزنده
lively U جالب توجه سرزنده
it is interesting to me U برای من جالب توجه است
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
lyric U چنگی
spinet U سنتور چنگی
My car won't start. اتومبیلم استارت نمیزند.
bone dry U کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
non striker U توپزنی که با وجود ایستادن جلو میله ضربه نمیزند
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
memorable U جالب
marvelous U جالب
absorbing U جالب
screaming U جالب
drawing card U جالب
inviting U جالب
arresting U جالب
yummy U جالب
spicy U جالب
attractive U جالب
marvellous U جالب
well off U جذاب جالب
snazziest U بسیار جالب
prepossessing U گیرنده جالب
really sick U واقعا جالب
really wicked U واقعا جالب
newsworthy U جالب و بموقع
snazzier U بسیار جالب
snazzy U بسیار جالب
invitingly U بطور جالب یا کشنده
high light U نکات برجسته یا جالب
interest U اهمیت [مهم ] [جالب]
sight seeing U دیدار منافر جالب
prepossessingly U بطور جالب یا جاذب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
colourless U رنگ پریده غیر جالب
colorless U رنگ پریده غیر جالب
quaint U از روی مهارت عجیب و جالب
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
eye catcher U چیز چشم گیر جالب نظر
The color harmony in nature is very interesting. U هماهنگی رنگها درطبیعت بسیار جالب است
wows U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowed U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowing U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wow U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
browsing U نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
re- U با توجه به
heed U توجه
keeps U توجه
notes U توجه
heeded U توجه
NB U توجه!
heeding U توجه
heedfully U با توجه
heeds U توجه
heedfulness U توجه
note U توجه
re U با توجه به
keep U توجه
attendance U توجه
unresponsive U بی توجه
adverence U توجه
advertence U توجه
assiduity U توجه
listlessly U بی توجه
listless U بی توجه
attention to orders U توجه
attentiveness U توجه
oblivious U بی توجه
inattentive U بی توجه
noting U توجه
advertency U توجه
attendances U توجه
mindfully U با توجه
attentions U توجه
turn to U توجه
remarks U توجه
attention U توجه
remark U توجه
remarked U توجه
remarking U توجه
unconsidered U بی توجه
regarded U توجه
regard U توجه
mindfulness U توجه
cares U توجه
tendance U توجه
cared U توجه
care U توجه
regards U توجه
tent U توجه کردن
unwitting U بی توجه بی هوش
notations U ثبت توجه
substantial U قابل توجه
tents U توجه کردن
pay respect to U توجه داشتن به
self care U توجه از خود
focal point U کانون توجه
warning U توجه به خط ر ممکن
take care of U توجه کردن از
notation U ثبت توجه
pay attention <idiom> U توجه کردن
favoured U طرف توجه
observingly U از روی توجه
considerable U قابل توجه
nota bene U قابل توجه
remarkable U قابل توجه
tentless U بی توجه بی دقت
warnings U توجه به خط ر ممکن
get with it <idiom> U توجه کردن
polarities U توجه به قطب
polarity U توجه به قطب
nota bene U توجه شود
perpend U توجه کردن
attends U توجه کردن
caution U توجه کنید
wistfully U با دقت و توجه
attending U توجه کردن
caution U اخطار توجه
safe keeping U حفافت توجه
hereunto <adv.> U با توجه به این
favoring U توجه مرحمت
favors U توجه مرحمت
unscrupulous U بی توجه به نیک و بد
favour U توجه مرحمت
noticeable U قابل توجه
favouring U توجه مرحمت
favours U توجه مرحمت
on this <adv.> U با توجه به این
attend U توجه کردن
to be d. to U توجه نکردن به
notwithstanding U بدون توجه
inattention U عدم توجه
inattention U فقدان توجه
concerning this <adv.> U با توجه به این
as to that <adv.> U با توجه به این
marks U توجه کردن
mark U توجه کردن
see after U توجه داشتن به
for this purpose <adv.> U با توجه به این
cautioned U توجه کنید
cautioned U اخطار توجه
oyez U توجه کنید
cautioning U توجه کنید
cautioning U اخطار توجه
cautions U توجه کنید
hereto <adv.> U با توجه به این
cautions U اخطار توجه
favored U توجه مرحمت
hypoprosexia U فقدان توجه
introversion U توجه بدرون
interest U توجه نظر
interests U توجه نظر
attention to orders U توجه کنید
span of attention U فراخنای توجه
attention span U فراخنای توجه
attention seeking U توجه طلب
attention getting U توجه طلب
attention deficit U کاستی توجه
at nurse U در توجه دایه
to watch over U توجه کردن
to take keep U توجه کردن
striking U قابل توجه
strikingly U قابل توجه
intentness U سرگرمی توجه
auspice U حسن توجه
wistfulness U توجه دقت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com