Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
private decument
U
درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constructive notice
U
ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
d/a
U
acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
lateran
U
نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
notary
U
سر دفتر اسناد رسمی
notary public's office
U
دفتر اسناد رسمی
notary public
U
دفتر اسناد رسمی
notary
U
سردفتر اسناد رسمی
notaries
U
سر دفتر اسناد رسمی
notary public
U
سردفتر اسناد رسمی
notaries
U
سردفتر اسناد رسمی
specialty debt
U
تعهدات مستند به اسناد رسمی
notarial
U
وابسته به دفتر اسناد رسمی
natarize
U
دفتر اسناد رسمی را اداره کردن
variable pitch
U
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
procuration fee
U
حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
knee brace
U
پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
linecut
U
صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
ethernet
U
شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
notary office
U
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
protested
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protest
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
bank rate
U
مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
protesting
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protests
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
implied assumpist
U
تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
confirmer
U
مصدق
confirmor
U
مصدق
certifier
U
مصدق
subscriping witness
U
مصدق
certified
U
مصدق
office copy
U
رونوشت مصدق
attested copy
U
رو نوشت مصدق
facsimiles
U
رونوشت مصدق
certified copy
U
رونوشت مصدق
certified copy
U
سواد مصدق
cetified copy
U
رونوشت مصدق
cetified copy
U
سواد مصدق
facsimile
U
رونوشت مصدق
yclept
U
نامیده
ycleped
U
نامیده
deed under private
U
سند غیر مصدق
deed under private seal
U
سند غیر مصدق
bank annuities
U
هم نامیده شده
so-called
U
نامیده شدن
so called
U
نامیده شدن
compensatory time
U
ساعاتی از کار رسمی که به عنوان جبران کار فوق العاده از کار کارگر حذف و به اومرخصی داده میشود
so-called
U
که چنین نامیده شده
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
که چنین نامیده شده
nee
U
موسوم به نامیده شده
forenamed
U
سابقا نامیده شده
so called
U
که چنین نامیده شده
certificate of gains or losses
U
سند مصدق سود و زیان فروشگاه
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
in contrast with
U
درمقابل
cut it with a knife
U
درمقابل
against
U
درمقابل
on the other hand
<idiom>
U
درمقابل
on the other side
<adv.>
U
درمقابل
otherwise
<adv.>
U
درمقابل
alternatively
<adv.>
U
درمقابل
on the other hand
<adv.>
U
درمقابل
in d. from
U
درمقابل
by the same token
<adv.>
U
درمقابل
at the same time
[on the other hand]
<adv.>
U
درمقابل
apart from that
<adv.>
U
درمقابل
against payment
U
درمقابل وجه
for
U
درمقابل برله
gainst
U
برعلیه درمقابل
officiary
U
مامور رسمی مقام رسمی
officious
U
نیمه رسمی شبهه رسمی
review
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
e r p
U
اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
in security for
U
یعنوان وثیقه درمقابل
brace
U
درمقابل فشارمقاومت کردن
to keep at bay
U
دفاع کردن درمقابل
vis a vis
U
شخص روبرو درمقابل
vis-a-vis
U
شخص روبرو درمقابل
braced
U
درمقابل فشارمقاومت کردن
shields
U
حفافت کردن درمقابل
bay
U
دفاع کردن درمقابل
bayed
U
دفاع کردن درمقابل
baying
U
دفاع کردن درمقابل
bays
U
دفاع کردن درمقابل
little frog in a big pond
<idiom>
U
قطرهای درمقابل دریا
shield
U
حفافت کردن درمقابل
solemn form
U
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
thermistor
U
الت مقاوم درمقابل برق
earthquake proof foundation
U
غیر مقاوم درمقابل زلزله
thermolabile
U
بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
v
U
مخفف versus به معنی درمقابل
defendants
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
to defend oneself
[against]
U
از خود دفاع کردن
[درمقابل]
defendant
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
To make a stand against injustice.
U
درمقابل ستم ایستادگی کردن
To stand up to someone . To assert oneself.
U
درمقابل کسی قد علم کردن
probate
U
تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
It sinds into insignificance beside his invention .
U
این درمقابل اختراع اوهیچ است
buck fever
U
هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
counterpose
U
درمقابل یکدیگر قرار دادن متقابل ساختن
bank protection
U
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
robustness
U
قدرت پوشش یک سیستم وتوانایی آن درمقابل ضربه وافتادن
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
exchange devaluation
U
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
plene administravit
U
دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
advanced
U
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند
stiffest
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
parliamentarism
U
سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
creditor's bill
U
رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
stiffer
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
delation
U
اسناد
attribution
U
اسناد
ascription
U
اسناد
documents
U
اسناد
materials
U
اسناد
chain of authorities of a tradition
U
اسناد
records
U
اسناد
material
U
اسناد
imputation
U
اسناد
predication
U
اسناد
export documents
U
اسناد صادرات
import documents
U
اسناد واردات
promissory note
U
اسناد اعتباری
promissory notes
U
اسناد اعتباری
forgeries
U
جعل اسناد
turnaround documents
U
اسناد برگشت
attributable
U
قابل اسناد
credit instrument
U
اسناد اعتباری
imputability
U
قابلیت اسناد
secret papers
U
اسناد سری
ship papers
U
اسناد کشتی
identity paper
U
اسناد هویت
predicability
U
قابلیت اسناد
s.i
U
اسناد قانونی
ascribes
U
اسناد کردن
ascribed
U
اسناد کردن
ascribe
U
اسناد کردن
liability
U
اسناد دیونی
document file
U
پرونده اسناد
inquiry documents
U
اسناد بازرسی
writing obligatory
U
اسناد تعهداور
documentation center
U
مرکز اسناد
documentary collection
U
وصولی اسناد
Br
U
اسناد دریافتنی
registration of documents
U
ثبت اسناد
liabilities
U
اسناد دیونی
attribute
U
اسناد کردن
property voucher
U
اسناد داراییی
predicable
U
قابل اسناد
ascribing
U
اسناد کردن
treasury bonds
U
اسناد خزانه
briefcase
U
کیف اسناد
assignments
U
واگذاری اسناد
treasury securities
U
اسناد خزانه
treasury bill
U
اسناد خزانه
forgery
U
جعل اسناد
aircraft records
U
اسناد هواپیما
title deed
U
اسناد مالکیت
attributing
U
اسناد کردن
attributes
U
اسناد کردن
misapplication
U
اسناد غلط
briefcases
U
کیف اسناد
assignments
U
تخصیص اسناد
assignment
U
تخصیص اسناد
commerical papers
U
اسناد تجارتی
ship's papers
U
اسناد حمل
ascribable
U
قابل اسناد
treasury bills
U
اسناد خزانه
negotiable instrument
U
اسناد بهادار
assignment
U
واگذاری اسناد
shipping documents
U
اسناد حمل
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com