English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
proximo U درماه اینده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
per mensem U درماه
future perfect U شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
My earnings come to around 5ooo Tomans per month. U درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
incoming U اینده
in the time to come U اینده
forthcomming U اینده
next U اینده
forthcoming U اینده
approaching U اینده
lavenir U اینده
coming U اینده
toward U اینده
following on U از پی اینده
futurity U اینده
to be U اینده
future U اینده
aftertime U اینده
at a laterd U در اینده
comer U اینده
by next mail U باپست اینده
catabatic U پایین اینده
nrxt monday U دوشنبه اینده
futures contract U قرارداد اینده
erelong U در اینده نزدیک
even tual U درنتیجه اینده
futurism U اینده گرایی
f. tense U زمان اینده
futurity U نسل اینده
the next world U جهان اینده
the future U جهان اینده
the f. winter U زمستان اینده
the a season U موسم اینده
the a season U فعل اینده
sup.latest or last U دیر اینده
proximo U ماه اینده
prospecting U اینده نگری
prospectiveness U وابستگی به اینده
prospectively U با عطف به اینده
prospect of the future U دورنمای اینده
odd comeshortly U اینده نزدیک
nether world U جهان اینده
katabatic U پائین اینده
intercurrent U در میان اینده
paulo postfuture U اینده نزدیک
futurity U اتفاقات اینده
the next world U عالم اینده
upcoming U زود اینده
futures U قراردادهای اینده
prospected U اینده نگری
prospect U اینده نگری
offing U در اینده نزدیک
emergent U بیرون اینده
prospects U اینده نگری
futuristic U مربوط به اینده
looking U بنظر اینده
prospectus U اینده نامه
prospectuses U اینده نامه
providential U اینده نگر
prospective U مربوط به اینده
prescient U عالم به غیب یا اینده
otherworldiness U وابستگی بجهان اینده
emergence U ناگه اینده اورژانس
long range U مربوط به اینده دور
perfect foresight U اینده نگری کامل
emergencies U ناگه اینده اورژانس
the rising generation U دوره جوانان اینده
emergency U ناگه اینده اورژانس
tardier U دیر اینده کند
tardiest U دیر اینده کند
tardy U دیر اینده کند
proximo U مربوط بماه اینده
provident U صرفه جو اینده نگر
prospectiveness U چشم داشت به اینده
post date U تاریخ اینده گذاشتن
without prejudice U بدون تاثیر به اینده
future U بعد اینده اتیه
scouts U ارزیابی حریف اینده
oncoming U پیشامد کننده اینده
latest U تازه گذشته اینده
scouted U ارزیابی حریف اینده
the ensving twelve months U دوازده ماه اینده
scout U ارزیابی حریف اینده
on the th prox U در روز چهارم ماه اینده
hunching U فن احساس وقوع امری در اینده
providence U صرفه جویی اینده نگری
exdividend U بدون سود اینده سهام
hunched U فن احساس وقوع امری در اینده
intermediate U درمیان اینده مداخله کننده
hunches U فن احساس وقوع امری در اینده
hunch U فن احساس وقوع امری در اینده
forward sales U فروش کالاجهت تحویل در اینده
hold over U برای اینده نگاه داشتن
the law is prospective U اثر قانون مربوط به اینده است
future attacks U حملههای اینده را پیش بینی نکردند
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
current liabilities U بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
disqualification U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualifications U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
futures U قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
exclusion U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
prolepsis U فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient U در میان اینده واقع در میان
indemnity U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com