Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
In the course of the discussions.
U
درطی مذاکرات ومباحثات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
as something is
[was]
going on
U
درطی
during
U
درطی
pending
U
درطی
coursed
U
درطی درضمن
course
U
درطی درضمن
courses
U
درطی درضمن
In the course of the past centuries.
U
درطی قرنهای گذشته
As events unfolded I realized that ...
U
درطی رویداد ها پی بردم که ...
orthogenesis
U
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
curing
U
پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
goings-on
U
مذاکرات
pourparlers
U
مذاکرات
dealings
U
مذاکرات
leader of the negotiations
U
سرپرست مذاکرات
negotiation round
U
دور مذاکرات
round of negotiations
U
دور مذاکرات
chief negotiator
U
سرپرست مذاکرات
process of negotiations
U
روند مذاکرات
negotiation outcome
U
حاصل مذاکرات
negotiator
U
سرپرست مذاکرات
progress of negotiations
U
پیشرفت مذاکرات
negotiation result
U
پی آمد مذاکرات
negotiation outcome
U
پی آمد مذاکرات
result of the negotiations
U
پی آمد مذاکرات
negotiation result
U
عاقبت مذاکرات
negotiation outcome
U
عاقبت مذاکرات
result of the negotiations
U
عاقبت مذاکرات
negotiation result
U
حاصل مذاکرات
result of the negotiations
U
حاصل مذاکرات
negotiation result
U
نتیجه مذاکرات
negotiation outcome
U
نتیجه مذاکرات
result of the negotiations
U
نتیجه مذاکرات
failure of negotiations
U
شکست مذاکرات
proceedings of the parliament
U
مذاکرات مجلس
transactions
U
شرح مذاکرات
preliminary negotiations
U
مذاکرات مقدماتی
peace negotiations
U
مذاکرات صلح
peace negotiation
U
مذاکرات صلح
break down of negotiation
U
تفکیک مذاکرات
cloture
U
کفایت مذاکرات
record
U
صورت مذاکرات
negotiations
U
معاوضه مذاکرات
proceed with deliberations
U
شروع مذاکرات
transaction
U
خلاصه مذاکرات
negotiation
U
معاوضه مذاکرات
proceedings
U
شرح مذاکرات
hansard
U
مذاکرات رسمی
minute
U
خلاصه مذاکرات
minutes
U
خلاصه مذاکرات
logistics
U
شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
proceeding
U
پیشرفت خلاصه مذاکرات
closure
U
رای کفایت مذاکرات
debating
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
debates
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
closures
U
رای کفایت مذاکرات
debated
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
debate
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
opening of negotiations
U
افتتاح مذاکرات
[معاملات]
parliamentary discussions
U
گفتگوها یا مذاکرات مجلس
course of dealing
U
دوره مذاکرات خرید
quorum
U
اکثریت لازم برای مذاکرات
cloture
U
رای به کفایت مذاکرات دادن
The negotiations were successful ( inconclusive ) .
U
مذاکرات به نتیجه رسید ( نرسید )
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
put the question
U
مذاکرات را کافی دانستن ورای گرفتن
tamper
U
مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
closure
U
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
count out of the house
U
مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
closures
U
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
hansardize
U
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
negotiations
U
تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
negotiation
U
تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
China has signalled
[its]
readiness to resume talks.
U
چین آمادگی
[خود را ]
برای از سرگیری مذاکرات نشان داد.
protocols
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
U
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
protocol
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
verbal note
U
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
previous question
U
موضوع کفایت یا عدم کفایت مذاکرات
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com