Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sleigh
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
sledges
U
کشوی عاید و دافع توپ
sledge
U
کشوی عاید و دافع توپ
recuperator
U
دستگاه عاید
counter recoil
U
دستگاه عاید
recoil system
U
دستگاه دافع توپ
rejector
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
rejecter
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
power
U
دستگاه برقی
electric machine
U
دستگاه برقی
two unit system
U
دستگاه دو برقی
three unit electrical system
U
دستگاه سه برقی
powered
U
دستگاه برقی
powers
U
دستگاه برقی
powering
U
دستگاه برقی
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
utensil socket
[پریز دستگاه برقی]
telpherage
U
استفاده از دستگاه نقاله برقی
pickup
U
دستگاه برقی ناقل صدای گرامافون
electrocardiograph
U
دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
hackney coach
U
کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
sliding door
U
در کشوی
phaeton
U
درشکه سوار درشکه چی
phaethon
U
درشکه سوار درشکه چی
control slide
U
کشوی کنترل
sliding wedge
U
کشوی متحرک
vacuum
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuums
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
cross slide
U
کشوی لغزنده عرضی
recuperator
U
عاید
recuperation
U
عاید
sleighs
U
سرسره عاید ودافع
sleigh
U
سرسره عاید ودافع
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
waterproofs
U
دافع اب
repeller
U
دافع
loathsome
U
دافع
dejectory
U
دافع
water proof
U
دافع اب
eductor
U
دافع
propulsive
U
دافع
ejaculatory
U
دافع
water repellent
U
دافع اب
expulsive
U
دافع
repellents
U
دافع
repellent
U
دافع
preclusive
U
دافع
waterproof
U
دافع اب
hydragogue
U
دافع اب
waterproofed
U
دافع اب
repulsive
U
دافع
forbidding
U
دافع ناخوانده
exterminator
U
دافع حشرات
bombproof
U
دافع بمب
self repelling
U
دافع همدیگر
recoil system
U
سیستم دافع
bechic
U
دافع سرفه
recoil cylinder
U
استوانه دافع
muzzle brake
U
دافع دهانه
preventively
U
بطور دافع
exterminators
U
دافع حشرات
buffer body
U
بدنه دافع
icteric
U
دافع یرقان
loathful
U
دافع بیرغبت سازنده
larvicide
U
دافع کرم حشره
antasthmatic
U
دافع تنگی نفس
expellent
U
خارج کننده دافع
buffer
U
دافع اطاق خرج
acopic
U
دافع خستگی و کوفتگی
expellant
U
خارج کننده دافع
repulsively
U
بطور زننده یا دافع
ischuretic
U
دافع حبس پول
counter recoil cylinder
U
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
fungicide
U
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
fungicides
U
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
four wheeler
U
درشکه
droshky
درشکه
gharry
U
درشکه
carriageable
U
درشکه رو
speedway
U
درشکه رو
coachmen
U
درشکه چی
phaeton
U
درشکه
coachman
U
درشکه چی
phaethon
U
درشکه
hackie
U
درشکه چی
counter recoil
U
عمل عاید عمل عودت لوله
muzzle bell
U
دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle compensator
U
دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
horseless carriage
U
درشکه بی اسب
garriage and paie
U
درشکه دواسبه
hacks
U
درشکه کرایه
hack
U
درشکه کرایه
hacked
U
درشکه کرایه
tandem
U
درشکه دو نفری
there is a p in the carriage
U
درشکه مسافردارد
coach house
U
درشکه خانه
tandems
U
درشکه دو نفری
hood
U
کروک درشکه
sleigh
U
درشکه سورتمه
hansoms
U
درشکه دوچرخه
perambulator
U
درشکه بچگانه
hansom
U
درشکه دوچرخه
sleighs
U
درشکه سورتمه
cabriolet
U
درشکه دوچرخه
hoods
U
کروک درشکه
sidecar
U
درشکه چهارچرخه
sidecars
U
درشکه چهارچرخه
hackney carriage
U
درشکه کرایهای
perambulators
U
درشکه بچگانه
coach park
U
مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
to keep a carriage
U
درشکه داشتن
carriage road
U
راه درشکه رو
carriage and four
U
درشکه چهاراسبه
dash board
U
گل گیر درشکه
calash
U
نوعی درشکه
cabstand
U
ایستگاه درشکه
bassinet
U
درشکه دستی بچگانه
clarence
U
درشکه چهارچرخه پوشیده
shay
U
درشکه دوچرخه دونفره
buckboard
U
درشکه بدون کروک
curricle
U
درشکه دوچرخهای سبک
shandradan
U
درشکه تک اسبه قدیمی
carriole
U
درشکه سبک تک اسبه
hackney man
U
راننده درشکه کرایهای
troika
U
ارابه یا درشکه سه اسبه
hackman
U
راننده درشکه کرایهای
shandrydan
U
درشکه تک اسبه قدیمی
coachload
U
افراد سوار بر درشکه
barouche
U
نوعی درشکه چهارچرخه
Tonga
U
تانگا درشکه هندی
hach
U
درشکه کرایهای زحمت
gig
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
tarantass
U
درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
hackney
U
درشکه کرایه اسب کرایبه
gigs
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
fly man
U
راننده درشکه تک اسبه کرایهای
tilbury
U
درشکه روباز سبک دوچرخه
fiacre
U
کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
emunctory
U
مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
stanhope
U
درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
carry all
U
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
cariole
U
درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
calash
U
کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
carryall
U
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
caroche
U
نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
buggy
U
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
kicking strap
U
تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
buggies
U
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
coach dog
U
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
jinriki
U
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinrikisha
U
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
buffer chamber
U
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
it is proof against cold
U
سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
deodorant
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorants
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anthelmintic
U
دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
galvanic
U
برقی
powered
U
برقی
powering
U
برقی
electricians mate
U
برقی
powers
U
برقی
power
U
برقی
before you know it
U
برقی
electrical
U
برقی
electric
U
برقی
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
tram
U
واگن برقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com