Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dead ahead
U
درست در سینه ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dead ahead
U
درست درسمت سینه ناو
dead ahead
U
درست سینه
Other Matches
bow wave
U
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
brooches
U
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch
U
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
end on
U
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
redbreast
U
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
busting
U
سینه
chest to chest
U
سینه به سینه
busted
U
سینه
mandrel or dril
U
سینه
heart
U
سینه
bust
U
سینه
busts
U
سینه
ball flower
U
گل سینه
bows
U
سینه
end on
U
سینه به سینه
bowing
U
سینه
bosoms
U
سینه
thorax
U
سینه
bowed
U
سینه
thoraxes
U
سینه
forecastle
U
سینه
thoraces
U
سینه
bosom
U
سینه
bow
U
سینه
breast
U
سینه
breasts
U
سینه
pulmonory
U
سل سینه
white steaming light
U
سینه
hearts
U
سینه
petto
U
سینه
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
breastplate
U
زره سینه
bullring
U
چشمی سینه
thorax
U
قفسه سینه
targeting
U
سینه حریف
kist
U
قفسه سینه
targeted
U
سینه حریف
napkin
U
سینه بند
thoraxes
U
قفسه سینه
napkins
U
سینه بند
bullring
U
حلقه سینه
forward
U
به سمت سینه
bullrings
U
چشمی سینه
pneumonia
U
سینه پهلو
breastplates
U
زره سینه
bullrings
U
حلقه سینه
forwarded
U
به سمت سینه
targets
U
سینه حریف
target
U
سینه حریف
Union Jack
U
پرچم سینه
underfoot
U
زیر سینه
chests
U
قفسه سینه
crawled
U
سینه خیز
preens
U
سنجاق سینه
line of attack
U
سینه شمشیرباز
chimney breast
U
سینه بخاری
chimney breasts
U
سینه بخاری
rib cage
U
قفسه سینه
rib-cage
U
قفسه سینه
Union Jacks
U
پرچم سینه
preening
U
سنجاق سینه
thoraces
U
قفسه سینه
targetted
U
سینه حریف
targetting
U
سینه حریف
brooch
U
سنجاق سینه
chest
U
قفسه سینه
brooches
U
سنجاق سینه
crawl
U
سینه خیز
crawls
U
سینه خیز
preen
U
سنجاق سینه
preened
U
سنجاق سینه
rib-cages
U
قفسه سینه
chesty
U
خوش سینه
chesty
U
سپر سینه
busty
U
خوش سر و سینه
bustiest
U
خوش سر و سینه
trim forward
U
نشست سینه
thoracic duct
U
مجرای سینه
thoracic cage
U
قفسه سینه
stomacher
U
سینه بند
stertor
U
صدای خس خس سینه
sternalgia
U
سینه درد
sputum
U
خلط سینه
shirt front
U
پیش سینه
scatter pin
U
سنجاق سینه
ratite
U
سینه پهن
quartering wind
U
باد سینه
pulmonitis
U
سینه پهلو
poitrel
U
سینه بند
To beat ones breast.
U
سینه زدن
with folded arms
U
دست به سینه
pneumonic
U
سینه پهلویی
pigeon breast
U
سینه کفتری
crawlingly
U
سینه مال
corslet
U
سینه بند
corslet
U
زره سینه
corselet
U
زره سینه
compass plane
U
رنده سینه
commission pennant
U
پرچم سینه
chest trap
U
استوپ سینه
chemisette
U
پیش سینه
brisket
U
سینه انسان
brisket
U
گوشت سینه
breast plate
U
زره سینه
breast bone
U
استخوان سینه
bowman
U
ملوان سینه
bower anchor
U
لنگر سینه
bow wave
U
موج سینه
decolletage
U
سر و سینه راباز
foresail
U
بادبان سینه
peripeneumony
U
سینه پهلو
pectorla fins
U
بالهای سینه
pectoriloquy
U
صدای سینه
pectoralgia
U
سینه درد
pectoral cross
U
صلیب سینه
on the bow
U
درجهت سینه
nap of the earth
U
سینه مال
lungwort
U
سینه دارو
lumber's line
U
خط سینه ناو
lubber's line
U
نشانگر سینه
heart burninig
U
سینه سوز
heart ache
U
سینه سوزی
head rope
U
طناب سینه
he beat his breast
U
او به سینه خودزد
gasoem
U
قفسه سینه
forward turret
U
توپ سینه
forward spring
U
اسپرینگ سینه
bow grace
U
دفرای سینه
robins
U
سینه سرخ
bows
U
سینه کشتی
bosoms
U
پیش سینه
bowing
U
سینه کشتی
bowed
U
سینه کشتی
bodice
U
سینه بند
robin
U
سینه سرخ
bow
U
سینه کشتی
face
U
سینه کار
bodices
U
سینه بند
faces
U
سینه کار
bosom
U
پیش سینه
decolletage
U
پیراهن سینه باز
chesty
U
وابسته به گلو و سینه
cuirass
U
زره سینه وپشت
barn owls
U
جغد سینه خال
reptile
U
سینه مال رونده
pigeon breast
U
برامدگی جناغ سینه
groveling
U
سینه مال رونده
underfoot
U
لنگر زیر سینه
hawksbell
U
[تزئیناتی به شکل گل سینه]
hawking
U
سینه صاف کنی
haemal
U
واقع درسوی چپ سینه
Rabat
U
سینه پوش سیاه
crawling
U
سینه خیز رفتن
fore castle
U
قسمت سینه ناو
expectoration
U
سینه صاف کنی
reptiles
U
سینه مال رونده
grovelling
U
سینه مال رونده
van
U
کمان سینه ناو
boat rope
U
طناب سینه قایق
bow painter
U
طناب سینه قایق
bow number
U
شماره سینه ناو
headline
U
طناب سینه ناو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com